شعور بوم شناختی نوروزی
2025-03-10حقیقت نوروزی
2025-03-10📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان امید نوروزی
🔻۱۳ فروردین ۱۴۰۳
✅ نوروز امید است؛ امیدی اجتماعی و جمعی؛ امیدی سرشار از تاریخ و طبیعت و واقعیت؛ امیدی زیبایی شناسانه؛ امیدی برای نو شدن و آغاز. نوروز ظرفیت و ظرافت ذهن جمعی نوروزیان برای آغاز کردن و به درآمدن از کهنگی و تکرار است. نوروز امید شادمانه نوروزیان در هر جای جهان است.
🔻 ملت ها و فرهنگ ها خالق امیدها و منابع امید خود هستند، چه، به تعبیر ارنست بلوخ در شاهکارش «اصل امید» همه جوامع تنها و تنها بر پایه اصل امید می توانند پیشرفت و پویایی خود را صورت بندی کنند.
🔻نوروز “اتوپیای امید” است، اتوپیایی ممکن و محقق. ابایی ندارم از به کارگیری واژه اتوپیا، اگرچه این واژه بوی فریب و دروغ هم می دهد و اتوپیاسازان بلاها بر نوروزیان و حتی بشریت تحمیل کرده اند. اما همچون بلوخ باور دارم که اتوپیا لزوما توهم و ایدئولوژی و آگاهی کاذب نیست، بلکه شکلی از آگاهی و «تخیل اجتماعی» است که حرکت جامعه بسوی آینده را ممکن می سازد. افراد برای زیستن به انگیزه و اتوپیا نیاز دارند. اتوپیاهای فرهنگی مهمترین منابع امید در جامعه هستند. اتوپیاها از درون تجربه های تاریخی و اجتماعی ملت ها ساخته می شوند. این اتوپیاها در هنرها، ادبیات، فلسفه ها و دین ها وآیین ها جلوه پیدا می کنند. از اینرو تمام تجربه های تاریخی و هنرها، ادبیات و علوم و آیین ها و دین ها می توانند «منابع امید» برای هر جامعه ای باشند.
✅ امیدهای هر جامعه در ظرفیت های بالقوه اما واقعی آنهاست. امید چیزی نیست جز «تخیل اجتماعی» که ملت ها از ظرفیت های بالقوه و راه های رفته و ناتمام شان برای زندگی امروز و فردای شان می سازند.
🔻همه ملت ها لاجرم باید از منابع فرهنگی شان برای توسعه ارزش های اخلاقی و انسانی و اجتماعی استفاده کنند. این امر یک انتخاب نیست بلکه امر ناگزیر اجتماعی و تاریخی است.
✅ نوروز تخیل تاریخی و اجتماعی نوروزیان برای خلق امید است. این که تلخی ها و شیرینی های سال گذشته را جشن می گیریم، و گذشته ها را حتی اگر تلخ باشند در پرتو طلوع خورشید نوروز به فال نیک گرفته و نوروز را پیروز اعلام می کنیم جز امید و امیدوارانه جهان را دانستن معنای دیگری ندارد.
🔻امید نوروزی در اعلام پیروزی خیر بر شر است. هیچ شر و شرارتی نیست که در نهایت بر خیر غلبه کند. جهان از آن نیکوها و نیکوکاران است. روح خورشید بر هر پلیدی می تابد و آن را پاک می سازد. میرنوروزی حاکم جهان می شود و خودکامگان و بدسگالان و نابکاران را کنار می زند. هر سال با آمدن نوروز و میرنوروزی این پیام و وعده والای انسانی یادآوری می شود.
🔻زمستان می رود و سردی و تلخی جایش را به بهار و شکوفا شدن طبیعت می دهد. هیچ زمستانی پابرجا نمی ماند و همواره بهار می آید و در انتظار آمدن است. نوروز استعاره ای است از این رفتن و آمدن روز و روزگار. جهان همواره باردار بهار است. شکوفه ها و گل ها و زیبایی ها می آیند. ما آدمیان نیز پاره هایی از طبیعت هستیم و همراه بهار ما نیز بهاری می شویم و شکوفه های خلاقیت و نوجویی و نوآوری مان بار خواهد داد و می دهد.
🔻امید نوروزی در تلاش و تکاپوی جمعی و همبستگی نوروزیان است. نوروز یعنی کسی تنها نیست. نه تنها درخت خلاقیت ما بل محبت ما نیز در نوروز گل می کند و میوه عشق و دوستی می دهد. نوروز آشتی می کنیم و برای صلح گامی به پیش می گذاریم. نوروز امیدی برای صلح و آشتی و مهربانی است.
🔻امید نوروزی در گشودگی زبان و شکوفایی استعدادهای هنری هم هست. ادیبان، شاعران، نوازندگان، هنرمندان و گویندگان همه و همه یک صدا فریاد شادی و زیبایی جهان می شوند تا دل ها را از غم و تیرگی و تنهایی بشویند. زیبایی ها در نوروز بر زشتی ها پیروز می شوند. شکست لشگر غم و زشتی و پیروزی شادی و زیبایی، پیروزی امید بر نومیدی است.
✅ نوروز امید تاریخی نوروزیان است. نوروز، نوروزیان را به دورترین لحظه های تاریخ شان پیوند می زند و داستانی بلند از هزاران سال فراز و نشیب تاریخ از باستانی ترین آغاز تا لحظه ی اکنون و امروزشان برای نوروزیان خلق می کند. این داستان بلند در هر نوروز به شیوه ای نو و متناسب نیاز روز نوروزیان و مقتضیات زمانه شان بازگو می شود. نوروز جشن پیروزی خاطره و یادآوری بر لشگر فراموشی و غفلت است. این گونه است که تاریخ در نوروز می شود منبع امید. نوروزیان در نوروز تاریخ شان را بازخوانی می کنند و هر بار با آمدن نوروز صحنه ها و لحظه هایی از مقاومت علیه خودکامگی، مقاومت علیه جهل و جور، مقاومت علیه ستم و ستمگری و مقاومت علیه تاریکی و زمستان را تداعی می کنند و روایتی تازه از امید تاریخی شان برای آزادی، عدالت، زیبایی و اخلاق می آفرینند.
🔻نوروز امید نو و نوگرایی بر کهنه گرایی، ارتجاع و کهنه پرستی است. نوروزیان در نبردی تاریخی و طولانی با کهنه پرستان بوده و هستند. هیولای کهنه پرستی را هنوز شکست نداده اند اما نوروز همواره نوروزیان را نوید و نیروی تازه برای غلبه بر این هیولا داده و می دهد. همین نوید و نیروست که سیطره همه جانبه کهنه پرستی را ناممکن ساخته و کهنه پرستان را وحشت زده و هراسان ساخته و می سازد.
🔻نوروز امید شاد و شادی آفرین نوروزیان است. شادی گرچه گمشده نوروزیان است، اما نوروز با امدنش هر سال امید پیروزی شادی را در جهان زنده می کند و آدرس و نشانی اش را به نوروزیان می نمایاند. شادی زنده است و در جایی همین نزدیکی هاست. این را نوروز با هر زبان در گوش نوروزیان می خواند و مانع نومیدی ما نوروزیان برای رسیدن به شادی می شود.
🔻نوروز هر سال می آید تا نشان دهد جهان هنوز شکوفا نشده و به پایان نرسیده و هنوز هنوزهای بسیار و بی شمار هست و خواهد بود. نوروز جشن امید و یادآوری امید است. یادآوری زیبایی ها، ظرفیت ها، ظرافت ها و ذوق ها و خلاقیت ها که هنوز در انتظار شکوفایی و شکوفه دادن هستند. نوروز را روزها و روزگارهای گذشته ندانیم بل روزها و روزگارها در راه بدانیم که می آیند و بر ما و همگان مبارک می شوند.
🔻ادب نوروزی، ادب امید به خالق جهان و هستی است. ادبی که خالق هستی امید را برای نه تنها انسان ها با هر ویژگی بل برای هر جاندار و بی جان خلق کرده است.
🌸 ادب نوروزی، ادب امیدشادمانه است. شادمانه جهان را در آغوش کشیدن و به استقبال گرم و سرد آن رفتن و نهراسیدن و از دیو نومیدی پرهیز داشتن، امید شادمانه نوروزی است.