سرمایه نوروزی
2025-03-10همبستگی نوروزی
2025-03-10📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان کنش نوروزی
🔻۵ فروردین ۱۴۰۳
✅ نوروز آیین کنش و کنشگری است؛ دعوتی است به بیرون آمدن از لاک خودخواهی و خودبینی و نگریستن به جامعه و جهان و انجام کنشی برای بهبودی و بهروزی هستی و زمان و روزگار. نوروز دعوت تک تک ما نوروزیان به حضور در هستی و جمع و جامعه است.
🔻نوروز “کار” و “کوشش” نیست، “کنش” است. کنش معنای بسی اجتماعی تر، سیاسی تر، اخلاقی تر، فراگیرتر و همگانی تر از “کار” و “کوشش” دارد. در کنش و کنشگری است که جمعی و جامعه ای برای تحولی همگانی بسیج می شود.
🔻در کنش است که افق تازه و فضای با طراوت و مساعد برای گامی به پیش نهادن و از وضع و موضع کنونی و موجود به درآمدن به سوی وضع و موقعیتی دیگر و مطلوب تر رفتن مهیا می شود.
🔻با آمدن نوروز از انفعال و رخوت و بی تفاوتی به درمی آییم و بر آن می شویم تا کاری کنیم، تا نو شویم و جهان را به قدر وسع توانمان نو کنیم. و این آگاهی و اراده جمعی ماست که ما را به کنش و کنشگری فرا می خواند و همین ماهیت جمعی و پیوند و همبستگی نوروز با جماعت است که نوروز را آیین کنشگری ایرانیان و نوروزیان می کند.
✅ بگذارید اندکی بر معنای کنش و تمایز آن با کار و کوشش درنگ کنیم. هانا آرنت، فیلسوف بلندآوازه که امروزه برای عامه اهل فکر کم از حافظ اشتهار ندارد در شاهکارش “وضع بشر” نظریه کنش ( action) و تمایز آن با “کار” و “کوشش” را تشریح می کند.
🔻آرنت “کار” را زحمت های بشر برای بقا و زیستن و نجات از نابودی و در یک کلام “زنده مانی” می داند، مانند فعالیت های شغلی کشاورزی و تجارت و تولید نسل و بقای آن؛ و کوشش را فعالیت های تولیدی ما برای “ساختن” و “زندگانی” مانند فعالیت های هنری و علمی و صنعتی می شناسد. اما کنش را تلاش های عامدانه و آگاهانه ما برای تعامل و مشارکت در سیاست، حوزه عمومی و بهبود اخلاق و ارتقای عدالت، آزادی، دموکراسی و نفی خودکامگی و استبداد می شناسد.
🔻هدف غایی کنش، به تعبیر زیبای استاد فرهنگ رجایی نه “زنده مانی” و “زندگانی” بلکه “جاودانی” است، چه، کنش معطوف به ارزش های ذاتی و غایی و جاودانی و جهانی بشر است. ما با کنش های مان جاودانی می شویم، کنش هایی که برای تحقق عدالت، نفی استبداد و خودکامگی، و برای آزادی و دموکراسی و نجات جامعه از سیاهی و سوگ و تباهی انجام می دهیم.
🔻نوروز فضای کنش است بی آن که کار و کوشش را نفی و کم قدر کند. در نوروز کار و کوشش هم می کنیم و می توانیم بکنیم، اما نوروز فضای کنش و برای کنش است. تعطیلات نوروزی، تعطیلی کار و کوشش و توسعه کنش است.
✅ نوروز فضای گفتگو و گفت و شنود است. در نوروز همگان سخن می گویند و می شنوند و باب مکالمه باز است. همه چیز مهیای گفتن و شنیدن و خواندن و نوشتن و دیدن است تا سکوت شکسته شود و سیاست ممکن گردد، سیاست آن گونه که همگان آن را می سازند، سیاستی که نه از بالا و از حاکمان و سیاستمداران، بل از مردم کوچه و خیابان و از مردان و زنان و کودکان سرچشمه می گیرد و سرشار می شود.
🔻نوروز، روز نو برای کنشگران و نوروزیان است، آنها که دغدغه محیط زیست و بحران هایش را دارند، آنها که از ظلم و سرکوب زنان و تبعیض علیه آنها جان به لب شده و لب گشوده اند، و آنها که دیگر نمی خواهند زیر بار زور بروند، و زور را به هر جامه ای که باشد اعم از تزویر و ریا یا قانون و خدا بر نمی تابند.
🔻نوروز کنشگر را در شبکه های اجتماعی، دیدو بازدیدها، پیام های نوروزی، گفتگوها و گفت و شنودهای روزانه و نوروزانه و حتی در سفرهای نوروزی می توان دید. نوروزیان می دانند کدام شهر را برای دیدار و فراغت برگزینند که پیامی برای نفی خودکامگی یا بسط آزادی دارد.
🔻نوروز کنشگر نوروزیان را به حفاظت از طبیعت و پرهیز از اسراف و تخریب جهان سوق می دهد و آنها را به پرهیز از کشتن ماهی ها، دور ریختن زباله ها و نابود کردن منابع آب و خاک و انرژی فرا می خواند.
✅ نوروز کنشگر صلح را زنده می کند و همنشینی و همبستگی ملت های نوروزی و نوروزیان را یادآور می شود. نوروز کنشگر کردها، بلوچ ها، عرب ها، ترک ها، افغان ها، تاجیک ها و فارس ها و حتی مغول ها را نوروز و نوروزی می کند.
🔻نوروز کنشگر جمعی صلح است و دهان مرگ گویان سوگ سازان را می بندد و جهان را یکپارچه به صلح شادمانه سوق می دهد.
✅ نوروز کنش و کنشگری شادمانه است. موسیقی ها، شعرها، نقاشی ها، داستان ها، خوشنویسی ها، و هنرها همه برای جشن رهایی و آزادی از تعصب ها، تصلب ها، تبعیض ها، خشونت ها، سرکوب ها و تزویرها بسیج می شوند.
🔻نوروز کنشگر شهامت را بر تن و جان نوروزیان می دمد تا ترس را مهار و زبان را بی اختیار به سخن گفتن وادارند و از آرزوها و ایده آل ها بگویند و خود را برای ساختن و زیستن در جهانی انسانی تر و آزادتر و عادلانه تر مهیا سازند.
🔻نوروز در کلیت آن نماد عاملیت انسان نوروزی در هستی است، انسانی که در هزاران سال پیش کوشید و جوشید تا قصه ای از جهان بیافریند، قصه ای شاد و نوشونده و خلاق و مانا و نام آن را نوروز نهاد.
🔻این قصه تاریخی، در گذشته نماند و فراموش نشد و گوش به گوش و نسل به نسل روایت شد تا رسید به امروز. قصه نوروز غصه ها و شادی ها را با هم می گوید. قصه نوروز از همان آغاز تاریخی اش برای حل مساله های دشوار زندگی جمعی آدمی بود، مساله زیست پذیر کردن حیات، مساله صلح آفرینی، مساله شادی، مساله آزادی، مساله عدالت و برابری، مساله رفاه، مساله یکپارچگی، مساله همزیستی و هماهنگی با طبیعت و مساله های دیگر.
✅ نوروز حاصل کنشگری انسان نوروزی بود و امروز هم همگانی ترین شکل کنشگری است که به شیوه مسالمت آمیز و زیباشناسانه انجام می شود.
🔻قهرمانان نوروز همگانند و صحنه این کنشگری زندگی و حوزه عمومی است و آرمان آن زندگی خوب برای همه انسان ها و جهان هستی و طبیعت است. روش آن نیز سخن گفتن، تبریک و عیدی گرفتن، مهربانی و هدیه دادن، به رسمیت شناختن تفاوت ها و نفی تعصب و تصلب است.
🔻نوروز کنش و کنشگری است نه انفعال و کنش پذیری. نوروز پیروزی کنشگری بر کنش پذیری و خلاقیت و نوآوری بر ارتجاع و جاهلیت و کهنه پرستی و کهنه خواهی است.
🌸نکته پایانی، بکوشیم کنشگر نوروزی باشیم نه کنش پذیر. منطق فرهنگی نوروز نو شدن و صلح و رهایی و برابری و یکپارچگی با هستی است. وادادن در برابر ارزش های مصرفی، لذت طلبی و بی تفاوتی نسبت به جهل و سرکوب و تعصب و نابرابری و تبعیض مغایر روح کنشگرانه نوروزی است.
🌸به منطق خلاق و کنشگرانه و افرینشگرانه نوروز بیندیشیم و برای مسوولیت پذیری نوروزانه خود را مهیا کنیم. نوروز را چنان بیافرینیم که جمع و جامعه را برپایه بهروزی و بهزیستی جمعی بیافریند.