چرا از دانشگاه دفاع کنیم؟
2025-03-10عامه آگاه
2025-03-10📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان چرا به دانشگاه اعتماد کنیم؟
🔻۱۱ آبان ۱۴۰۲
✅ در یاداشت هایم درباره باور به دانشگاه و دفاع از آن ملاحظاتی را گفتم و پرسش هایی برانگیخت. این ملاحظات را توسعه می دهم.
🔻گفتم دانشگاه در جامعه و تاریخ معاصر ایران نقشی کلیدی داشته و دارد که هنوز در حوزه عمومی و افکار عمومی روشن نیست.
🔻گفتم مداخله سیاسی حکومت در دانشگاه ها، بیکاری فارغ التحصیلان و پایین بودن کیفیت آموزشهای دانشگاهی و مشکلات دیگر، دانشگاه را در چشم جامعه خوار کرده است، و این خطرناک است.
🔻دانشگاه بنیاد جامعه امروز و فرداست. ما در جهان و جامعه اطلاعاتی و دانش بنیان زندگی می کنیم، و دانش زندگی ما را فراگرفته است. در چنین جامعه ای دانشگاه نیازمند ارج و قرب است.
🔻نیاز داریم ضمن نقد دانشگاه و بیان بحران های آن، دانشگاه را باور کنیم و نقش و ضرورت تاریخی آن در حیات جمعی و عمومی ایران و پویایی های جامعه ایرانی را واقعبینانه ببینیم، بشناسیم و بشناسانیم.
✅ در صد سال گذشته، پویایی های بزرگی در جامعه ایران رخ داده که آموزش مدرسه ای و عمومی و آموزش عالی در آن نقش کلیدی داشته اند.
🔻دانشگاه و آموزش جدید، نهادهای زندگی و حیات بخش جامعه ما بوده و هستند. اگر تاریخ معاصرمان را بخوانیم و بدانیم که از چه گذرگاه های سختی عبور کردهایم می بینیم آموزش عمومی و عالی در جامعه ما تا چه اندازه نجات دهنده بوده است.
🔻بسیاری از گذرگاه های تاریخ معاصرمان و نقش آموزش جدید در آنها را هنوز روایت نکرده ایم و آن هایی هم که روایت شده اند به حوزه عمومی نیامده اند.
🔻بنیادگرایان دینی و چپ ها و مارکسیست ها جهان مدرن و پویایی های ایران را نادیده یا تباه جلوه داده و می دهند. آنها علم جدید، دانشگاه و آموزش را با غرب زده، بیگانه، فرنگی، امپریالیسم و ضد دین و سکولار می نامند.
🔻این تفکرات، مانع از این شده است که نقش حیات بخش آموزش عمومی و عالی در ایران در نجات انسان ها از فلاکت، فقر، جهل، درد، بیماری و بحران های عظیم انسانی را ببینیم. بگذارید مثالی بزنم.
✅ در سال های سده دوازدهم و قبل از ۱۳۰۰ شمسی امید به زندگی در ایران چهل سال بود و اکنون ۷۶ سال است. بیماری های فراگیر و بحران سلامت، مرگ و دردهای عظیم را بر ملت ایران تحمیل می کرد. چه چیزی در صد سال اخیر ۳۶ سال به عمر ایرانیان افزود؟ پاسخ آن روشن است علم، فناوری و آموزش های جدید.
🔻بیایید فقط گوشه ای از قصه عبور مردم ایران از زندگی مرگبار و فلاکت زده گذشته را یادآوریم. یکی از علل گستردگی مرگ و میر و بیماری ها در گذشته خزینه حمام ها بود. خزینه ها مخزن میکروب ها بودند و مردم در آنها خودشان را شستشو می دادند.
🔻سولماز سپهری آزاد اخیرا در کتاب «خزینه در ایران» گوشه های غمباری از این فلاکت عظیم را نشان داده و مستند کرده است. در سال ۱۳۱۸ دولت ایران منع استفاده از خزینه و الزام دوشی شدن حمام ها را اعلام کرد. شگفت این که تا ۱۳۴۸ یعنی سی سال مردم در برابر دوشی کردن حمام مقاومت می کردند. مومنان می گفتند خزینه «آب کر» دارد و برای احکام شرعی مناسب تر است و جلوی گسترش حمام مدرن دوشی را می گرفتند.
🔻بعد از گسترش مدارس و دانشگاه ها و سواد جدید بود که جامعه آگاه شد و از فلاکت و نکبت رها گردید. حمام دوشی یکی از دستاوردهای علم جدید و دانشگاه بود. بهداشت و نهاد بهداری مدرن دستاورد آموزش جدید و آموزش عالی بود.
🔻مثال دیگر از دستاوردهای نجات بخش آموزش و آموزش عالی مدرن قصه توالت است. هانیه سادات میرمحمد در کتاب خواندنی اش «توالت در ایران» این قصه غمبار را روایت کرده است. جامعه ما از «توالت های سنتی» و از نداشتن توالت مدرن، رنج و عذاب می کشید. سال های سال طول کشید تا مردم پذیرفتند توالت های سنتی زندگی انسان را به خطر می اندازد. توالت های مدرن و گسترش آن در شهرها و در جامعه ایران، دستاورد انقلاب سلامتی و آموزشی در ایران است.
✅ به هر قطعه ای از تاریخ معاصر ایران نگاه کنیم، از تکنولوژی ها، علوم پزشکی و بهداشتی، علوم انسانی، علوم اجتماعی و از مفاهیم جدیدی که در جامعه شکل گرفته است، مانند مفهوم «قانون»، دولت ملی، هویت ملی، انتخابات، مجلس، دموکراسی، سازمان، مطبوعات، رسانه، خیابان، حتی مفهوم آزادی، همه دستاوردهای آموزش عمومی و عالی و به طور کلی آموزش مدرن در جامعه ما هستند.
🔻اگر این آموزش های جدید نبودند ما سرشت و سرنوشت تباهی داشتیم. مدارس، دانشگاه ها، معلمان و استادان ناجی های واقعی مردم ما بودند.
🔻دانشگاه و آموزش مدرن ایران مدرن را ساخته اند. اما این نقش سازنده امروزه به محاق رفته است. بنیادگراها و اقتدارگراها یا هر اسم دیگری که خطاب شان کنیم، نهاد دانشگاه و مدرسه و آموزش را عرصه تاخت و تازشان کرده اند تا مانع از کار آموزش مدرن شوند.
🔻فقط بحث اخراج استادان و امنیتی شدن دانشگاه نیست، بلکه بنیان علم مدرن، اصول و مفروضات آن در گفتمان رسمی رسانه ای و سیاست های فرهنگی حاکم خدشه دار شده اند و شبه علم ها گسترش یافته اند.
🔻جامعه اگر به این مسیر ادامه دهد، هزینه های جبران ناپذیری خواهد داشت. مشروعیت زدایی از علم مدرن، دانشگاه و آموزش، خیانت بزرگی به جامعه ماست.