دانشگاه چه کار می کند؟
2025-03-09چرا از دانشگاه دفاع کنیم؟
2025-03-10📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان دانشگاه و مسئله ناباوري
🔻۱ آبان ۱۴۰۲
✅ مساله ناباوری به دانشگاه در بحران فقر انگیزشی، ایدیولوژی زدگی و گفتمان آسیب شناسی دانشگاه آشکار است.
🔶 بحران انگيزشي:
🔻امروزه در میان دانشجویان و حتی مدرسان و استادان بحران و چالش «فقر انگیزه» را به طور سراسری می بینیم.
🔻البته سال های طولانی است که فرایند افت انگیزش شکل گرفته است، اما هر قدر به اکنون نزدیک تر می شویم این بحران حادتر و ویرانگر تر می شود.
🔻به رسمیت شناختن این وضعیت مهم است. اگر نپذیریم که با بحران انگیزشی رو به رو هستیم طبیعتا هر گونه بحثی درباره باور به دانشگاه معنایی ندارد.
🔻پژوهش های تجربی مانند گزارش های “پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی وزارت علوم”، بحران انگیزشی در میان دانشجویان کارشناسی تا دکترا را ثبت کرده و نشان داده است.
🔶بحران “ايدئولوژي” و “ايدئولوژي زدگي”:
🔻بعد از انقلاب ١٣٥٧، نهاد دانشگاه اگرچه در سراسر ایران گسترش پیدا کرد اما همواره نیرویی گفتمانی در صدد “مشروعیت زدایی” از “علم مدرن” و نهاد آن یعنی “دانشگاه”بوده و هست.
🔻این نیرو نتوانست به طور تام و تمام بر دانشگاه چیره شود اما در لایه های آشکار و پنهان ذهن و زبان جامعه و دانشگاهیان نفوذ و رسوب كرده است. بخشی از بحران ناباوری به دانشگاه از این ایدئولوژیک شدن و ایدئولوژی زدگی دانشگاه است.
🔻ایدیولوژی حاکم تقابل میان ارزش های فرهنگی سنتی و دینی با علم مدرن و دانشگاه را گسترش داد و دانشگاه ها را محل تهاجم فرهنگی و اعتقاد زدایی، ایمان زدایی و ولنگاری معرفی کرد. از اینرو دانشگاه را آسیب زا معرفی و بازنما کرده اند.
🔻از این رو بحران ناباوری به دانشگاه با “مشروعیت زدایی” اخلاقی و سیاسی از این نهاد تقویت شده است.
همچنین ناتوانی نظام اقتصادی در خلق فرصت های شغلی برای دانش آموختگان و بیکاری انبوه تحصیلکردگان، موجب سرخوردگی و بدبینی به نهاد دانشگاه شده است.
🔶 گفتمان آسیب شناسی:
🔻سومین وجه مساله ناباوری به نهاد دانشگاه ناتوانی در شناخت پیامدها و ابعاد ایجابی و سازنده آموزش عالی در ایران است. ما اغلب با مشاهده بحران های گوناگون اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، نتیجه می گیریم اکه دانشگاه نتوانسته این بحران ها را پیشگیری و درمان کند، گویی عامل این بحران ها دانشگاه و دانشگاهیان هستند.
🔻طبیعتا با چنین تصوری باور به دانشگاه خدشه دار شده است. اما آن روی سکه یعنی کارهایی که دانشگاه برای جامعه ایران کرده است به ندرت دیده، تبلیغ و ترویج می شود. این تصور از دانشگاه واقع بینانه نیست.
🔻لحظه ای ایران معاصر را بدون نهاد دانشگاه در نظر بگیریم تا متوجه شویم چه اندازه داشته های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران حاصل نهاد دانشگاه است.
🔻ابراهیم توفیق و سید مهدی یوسفی و آرش حیدری در کتاب خواندنی شان “مسئله علم و علم انسانی در دارالفنون عصر ناصری”، نقش دارالفنون در توسعه ایران در دوره قاجار و بعد از آن را نشان می دهند.
اگر دارالفنون نبود، انقلاب مشروطه نبود و ما شهرسازی مدرن و معاصر را هم نداشتیم. اگر دارالفنون و دانش آموختگانش نبودند، تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زمینه ساز تجدد در دوره قاجار و بعد در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی هم رخ نمی داد.
✅ اگر دقیق و عالمانه تحقیق كنيم، خواهیم دید که نهاد علم در ایران بود که نسل جدیدی از دانشمندان، محققان، تکنسین ها و نیروی انسانی خلاق را تربیت کرد و آن ها بودند که جامعه ایران را توسعه دادند. والا امروز مثل کشورهای مفلوک و بحران زده بودیم.
🔻محققان می گویند ایران تغییرات وسیعی کرده است. یرواند آبراهامیان در “تاریخ ایران مدرن”، تغییرات ساختاری ایران از سال ۱۲۸۵ تا ۱۳۸۵ در زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مثل توسعه جاده ها، زیرساخت های اقتصادی، “شکل گیری نظام بروکراسی و تحولات فرهنگی و جمعیتی و بهداشتی را مستند كرده است.
🔻در کل، آگاهی مدرن، در ایران معاصر شکل گرفته است و این آگاهی مرهون نهاد دانشگاه و علم مدرن است.
🔻این ها را باز نمی کنم فقط می گویم از ریشه های ناباوری به نهاد دانشگاه ناتوانی ما در شناخت پیامدها و ابعاد ایجابی و سازنده آموزش عالی در ایران معاصر است.
✅ ناباوری به دانشگاه ریشه در احساس خودباختگی در برابر جوامع توسعه یافته اروپایی و آمریکای شمالی نیز دارد.
🔻مواجهه ما در صد سال گذشته تابه امروز با علم و فناوری اگر چه جنبه های خلاقانه و سازنده وسیعی داشته و دارد اما لایه ای پنهان از “احساس کوچک بودگی”،” سرخوردگی” و خودباختگی نیز در فضای جمعی و ذهنیت اجتماعی ما شکل گرفته است.
🔻این احساس را داریم که مای ایرانی در حوزه علم، تکنولوژی و گفتمان های فرهنگی و فلسفی و حوزه های علوم اجتماعی و علوم انسانی کم توان یا ناتوان است و گویی در برابر جهان توسعه یافته توان “خود ابرازی”، “خودبیان گری” و “به رسمیت شناختن خود”را از دست داه ايم.
🔻این ذهنیت جمعی بر ناباوری ما نسبت به نهاد علم و دانشگاه تأثیر گذاشته است.
به ویژه زماني که خودمان را در رتبه بندی دانشگاه ها یا در گرفتن جوایز بین المللی مقایسه می کنیم و وضعیت توسعه یافتگی خودمان را مقایسه می کنیم، این احساس خود کوچک پنداری در ما تقویت می شود.
🔻پیامد این وضعیت ناباوری بیشتر به نهاد علم و دانشگاه ایرانی است. البته معنای این حرف این نیست که ما به خودبزرگ بینی نیاز داریم، چه، خودبزرگ بینی و خود کوچک پنداری دو روی یک سکه اند.
🔻ما نیازمند “اعتماد به نفس” در حوزه علم، دانشگاه، آموزش عالی و در حوزه آموزش به طور کلی هستیم. برای مواجهه خلاق و سازنده با بحران ناباوری به دانشگاه نيازمند توسعه اعتماد نفس و توجه به جلوه ها و جنبه های سازنده نهاد دانشگاه هستیم. لازمه هر گونه فعالیت خلاقانه و مسئولانه و موثر خودباوری و امید است.
🔻اگر عزت نفس و اعتماد به نفس دانشگاهیان به حد کافی ارتقاء پیدا نکند نمی توانیم انسان های مسئول دانشگاهی و بازیگر جدی در حوزه جامعه باشیم.