کرمان قصه گو
2025-03-05چوپان عاشق
2025-03-05📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان آسمان کرمان
🔻۱۷ مهر ۱۴۰۲
✅ این که می گویند آسمان همه جا یک رنگ است صحت ندارد! وقتی کرمان باشید این بر شما معلوم می گردد.
🔻شب جمعه چهاردهم مهر دومین شبی بود که زیر آسمان کرمان بودم. گفتم قبلا شبی را زیر طاق نیلوفری و گنبد جان ستان آسمان کرمان سر کرده بودم و می دانستم فانوس خیال این شهر از جنس دیگری است.
🔻بعد از اتمام همایش به کاروانسرای وکیل آمدم. ساعت نه شب بود. محوطه کاروانسرا با میزهای چیده دور و بر حوض و آبنما و صدای شجریان، حال و هوای حافظ و خواجوی کرمانی داشت.
✅ جایی نشستم و سفارش چای دادم. نورپردازی کاروانسرا و کاشی های فیروزه ای و فضای تاریخی معمارانه کاروانسرا تخیل هر جنبنده ای را تحریک می کرد و به عمق فرهنگ و هنر ایرانی فرامی خواند.
🔻نگاهم ناخواسته به آسمان و ستارگان پرفروغش افتاد. در تهران آلودگی و نور، آسمان را پنهان می کند. تهران آسمان ندارد. اما اینجا آسمان شفاف و درخشنده و پر ستاره بود. خودم را به آسمان نزدیک تر احساس می کردم. گویی سال هاست آسمان را ندیده بودم و از زیبایی اش هیچ نمی دانستم. نیاکان زرتشتی ما چنین آسمانی را دیده بودند که روز بیست و هفتم هر ماه را جشن گرفته و آن را “آسمان روز” نامیده بودند و این روز را فرخنده می دانستند.
✅ در گوگل جستجویی کردم تا دریابم کرمانی ها درباره آسمان شان چه می گویند. حدسم درست بود. آسمان کرمان از نمادهای ارزشمند کرمان است و بسیاری از مکان ها آسمان کرمان نام دارد. هتل آسمان کرمان، رستوران آسمان کرمان، کبابی آسمان کرمان، آژانس بلند آسمان کرمان، شرکت زیباسازان آسمان کرمان و اسامی دیگر.
🔻ساعت یازده از کاروانسرا بیرون آمدم تا قدمی بزنم. شهر زنده و پر تحرک بود. برخی مغازه ها و میوه فروشی ها باز بودند و ماشین ها و مردم در رفت و آمد بودند. شاید شب های جمعه چنین باشد. نمی دانم. اما سرزندگی شهر در شب، نشان نشاط و پویایی آن است. زنان بی روسری هم بود. متعجب شدم. طول روز دیدم که کرمان و تهران چندان تفاوتی ندارند. آسمان برای زنان لاقل یکی است!
🔻به کاروانسر برگشتم. محوطه کاروانسرا خالی بود و مردی هفتاد ساله جایی نشسته و آسمان را نگاه می کرد. کنارش نشستم. گفتم من هم از دیدن آسمان کرمان سیر نمی شوم. گفت در حال هوای دیگری بودم اما آسمان اینجا هم رویایی است. معمار و اهل تبریز بود. گفت بناهای گنبدی اینجا هم نسبتی با آسمان دارد. گنبدها شکل آسمان دارند و میانجی انسان و چرخ گردون و افلاک اند.
🔻معمار دنیا دیده ای بود و گفت آسمان واقعی را در شب های کویر می توان دید. در کویر میلیون ها ستاره را در دامنت احساس می کنی. تجربه هایش از شب های کویر را گفت. گفت روحیات مردمان کویر از جمله کرمانی ها سخت متاثر از آسمان شان هست. صاف، ساده، شفاف، روشن، زیبا، صبور و بخشنده چون آسمانند.
🔻گفت در بافته های کرمان از پته ها و قالی گرفته تا لباس شان، رنگ و نشان آسمان هست. در میان شکل های هندسی، دایره و گردی و حالات گردون، بیش از شکل های مربع و مستطیل می بینیم.
🔻از اسطوره ها گفت و اهمیت آسمان در زرتشت و این که فرهنگ و روحیات کرمانی ها متاثر از اسطوره ها و زرتشت است.
✅ با یکدیگر خدا حافظی کردیم و به اتاقم آمدم. به آخرین سخن مرد معمار می اندیشیدم که گفت اگر مملکت را خردمندانه مدیریت می کردند از آسمان کویر و کرمان می شد بیش از معادن مس و نفت برای این سرزمین ثروت آفرید.