برای نجات دانشگاه چه کنیم؟
2025-03-02چرا مرغ همسایه غاز است؟
2025-03-02📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان پرستوها
🔻۱۸ شهریور ۱۴۰۲
✅ جمعه شب، هفدهم شهریور (۱۴۰۲)، صحنه هایی شگفت و ناباورانه دیدم. صحنه هایی که تکرار می شوند. دیدن آن را از دست ندهید.
🔻حسین سخنور کارگردان تئاتر “هزار کار کردیم تا مقبول شویم” دعوتم کرد تا به “خانه نمایش دا” بروم. گفت نمایش تا ۲۶ شهریور ساعت هشت و نیم شب روی صحنه است.
🔻فرصت خوبی بود. بعد از انتشار کتابم “اندیشیدن با هنر” (۱۴۰۲) و استقبال گرمی که از آن شد دریافتم مردم ما هنر را جدی می گیرند و بایسته است بیشتر درگیر هنر شوم. انسان شناسی ایران امروز را در فیلم ها، موسیقی ها و تئاترها باید شناخت. دو سه سالی هم بود تئاتر نرفته بودم. دعوتش را پذیرفتم و رفتم.
✅ تئاتر ناباورانه ای دیدم. شما هم حیرت می کنید. سه زن، سه قربانی و سه روسپی زندگی شان را می گویند.
🔻گل بدن، زنی قوچانی از دوره ناصرالدین شاه، رویا، از دوره نهضت ملی و کودتای شوم علیه دولت مصدق، و لیندا، دختری امروزی و بعد از انقلاب ۵۷، سرنوشت شان را روی صحنه می آورند.
🔻مردی هم از بازماندگان ساکنان محله جمشید و قلعه یا شهر نو تهران زندگی و مشاهداتش را می گوید.
🔻بعد از اتمام نمایش، کارگردان خواستند برای تماشاگران صحبتی کنم و برداشتم را بگویم. قانون “شنیدن کی بود مانند دیدن” اینجا هم صدق می کند. اما کوتاه برای آنها که مجال دیدن این نمایش دیدنی را ندارند نکاتی را می گویم.
✅ بعد از نمایش گفتم ناباورانه است که روسپی ها، فرودست ترین فرودستان جامعه ما، در این مملکت فرصت سخن گفتن پیدا کرده اند. این خبر خوبی است. هنر و تنها هنر می تواند چنین وظیفه ی بزرگ و البته شاق و دور از تصوری را عهده دار شود.
🔻گفتم تئاتر “هزار کار کردیم تا … ” پاره ای از واقعیت تاریخ معاصر ما را در برابر چشمان می گذارد و چیزی را به رخ ما می کشد که میل به دیدنش را نداریم و برای پنهان کردنش هزار راه و بیراه را رفته و می رویم.
🔻این نمایش نشان می دهد روسپی گری و برده سازی جنسی زنان، خط ممتد تاریخ معاصر بوده و هست. دوره قاجار یک جور، دوره پهلوی یک جور و بعد از انقلاب ۵۷ هم جوری دیگر. چیزی که همیشه بوده و هست واقعیتی به نام روسپی گری است.
✅ گفتم نمایش نشان می دهد روسپی گری سیاسی است، نه جنسی. در دوره قاجار، گل بدن و صدها زن دیگر زنان حرمسرا می شوند، در دوره پهلوی در خدمت دستگاه و سرکوب دولت ملی مصدق و در جمهوری اسلامی هم پرستو می شوند.
🔻گفتم اما امروز زنان روی صحنه می آیند و رازهای مگو سیاست و سیاستمداران را فاش می کنند و نشان می دهند؛ و دست های پلیدی را رو می کنند که خود را پاک و این زنان قربانی شده را ناپاک می نمودند.
✅ گفتم جمعیت تماشاگران و اجرای این نمایش، در این لحظه تاریخ و این حال و هوای سیاسی، نشان از شهامت تحسین برانگیز هنرمندان تئاتر و شجاعت شهر تهران دارد که می خواهد و می کوشد در خود و سرنوشتش تامل و تنفس و بازاندیشی انتقادی کند.
🔻گفتم یکی از جملات مکرر بازیگران در حین اجرا این بود: ” ما مجوز داریم”. این عبارت اشاره به مجوز اکران از وزارت ارشاد بود و یادآوری این که می کوشیم کاری خلاف قوانین سانسور و نظارت حکومت نکنیم. پر واضح است که کنایه بود. کنایه ای از عجز از گفتن و نشان دادن همه آنچه باید گفت.
✅ گفتم این نمایش برای سرگرم کردن نیست، بل برای گرم کردن حال و هوای بازاندیشی و تامل در تاریخ اکنون ماست.
🔻این را در کتابم “اندیشیدن با هنر ” هم نشان داده ام. نشان داده ام فیلم، موسیقی، ادبیات و هنر در ایران امروز بار سنگین صورت بندی مساله های دشوار و سهمگین جامعه ما را برعهده دارد.
🔻نیزبت در “جامعه شناسی به مثابه فرم هنری” (۱۴۰۲) نشان می دهد نظریه های اجتماعی زاده تخیل و سبک های هنری اند. این را هم می توان اضافه کرد که هنرها هم زاده نظریه های اجتماعی اند.
✅ “هزار کار کردیم تا …” نظریه ای در تاریخ فرودستان و تاریخ فرهنگی معاصر ماست، نظریه ای که روسپی گری را فرزند سیاست می داند.
🔻روسپی ها تازگی پرستو نشده اند، همیشه پرستو بوده اند اما در هر دوره ای به شکلی.