سنندج زیبا
2025-02-23ملاقات
2025-02-24📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی؛ با عنوان انقلاب زندگی روزمره
🔻۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
✅ با جمع بیست نفره ای، نیمی خانم و نیمی آقا به مسافرت آمده ام. همسفران خانواده گی آمده اند و زنان با همسران شان هستند. همراهان شهروندان عادی اند. فرصتی است به تجربه های این همنشینی تامل کنم. این تاملات را با تکیه بر دیگر مشاهدات و تجربه هایم می نویسم. در این جمع کسی با روسری نیست. در مسیر و توقفگاه ها هم خانم های بسیاری بدون روسری اند.
🔻در این جمع نداشتن روسری، نمادی از فردیت، آزادی، صمیمیت، مدنیت و اخلاق است و نسبتی با امر جنسی ندارد. همچنین نمادی است از “شکلی از زندگی روزمره”. این الگو را کم و بیش برای توضیح مناقشه حجاب قابل تعمیم می دانم و آن را توضیح می دهم.
✅ مناقشه حجاب، مناقشه داشتن یا نداشتن روسری نیست؛ مناقشه بر سر “الگوی زندگی روزمره” است. کامیابی یا شکست حکومت در این مناقشه، کامیابی یا شکست “الگوی سیاست زندگی روزمره” آن است؛ و پیروزی مخالفان حجاب اجباری، انقلابی در زندگی روزمره است. حکومت در این مناقشه، لاجرم شکست می خورد، اما قادر به پذیرش این شکست نیست و می کوشد این شکست و وقوع این “انقلاب زندگی روزمره” را به تعویق بیندازد. بگذارید این دیدگاه را بیندیشیم.
🔻سال هاست کثیری از مردم ایران “نظم نمادین” و “ارزش های رسمی و حاکمیتی” را در تجربه های زندگی روزمره شان به شکل ها و میزان های گوناگون زیرپا می گذارند و از آنها تخطی می کنند.
🔻فقط مداخله حکومت در پوشش و حجاب نیست که جان بسیاری از مردم را به لب رسانده و آنها را به طغیان کشانده، بل مداخله حکومت در “کلیت زندگی روزمره” است که همه چیز را تحمل ناپذیر ساخته است.
.
✅ از همان سال های نخست انقلاب، حکومت مداخله گسترده در زندگی روزمره مردم را شروع کرد و هر سال بر شدت و گستردگی آن افزود. این مداخله از طرق گوناگون، وضع قانون، رسانه ها، نظام آموزشی، مدیریت شهری و تمام دستگاه های حکومتی انجام می شد. هدف حکومت تسخیر تام و تمام لایه های پنهان و آشکار سوراخ سنبه های زندگی روزمره مردم بود.
🔻”فرهنگسازی” و “اسلامی سازی” با مجموعه ای از لفاظی های ایدیولوژیک چون “ارزش های دینی و انقلابی” بنیان این مداخله همه جانبه در زندگی روزمره مردم بود. از نام گذاری روزها و هفته ها و ماه ها گرفته تا نام گذاری مکان ها و فضاها؛ و این که طی سال مردم کی مجاز به شادی اند تا زمان هایی که مکلف به سوگ و عزاداری.
🔻حکومت برای تسخیر زندگی روزمره مردم به گسترش آیین ها و مناسک دینی و سیاسی پرداخت و آیین های زیادی ابداع کرد. هر سال این آیینی سازی گسترش یافت و انباشته شد چنان که جامعه دچار “تورم مناسکی” شد.
✅ سیاست تسخیر زندگی روزمره نمی توانست و نتوانست کامیاب شود. هیچ حکومتی با هر قدرت و ایدیولوژی، قادر نیست زندگی روزمره مردم را تسخیر و تصاحب کند. زندگی روزمره، عرصه پیچیده و هزار تو است؛ میدان خلاقیت، عاملیت و فردیت افراد است. درگیری حداکثری و تمامیت خواهانه حکومت در زندگی روزمره مردم، زندگی روزمره را میدان نبرد پنهان و آشکار افراد و حکومت کرد؛ نبردی که لاجرم حکومت بازنده میدان است. مردم زندگی روزمره را میدان مقاومت کردند و حکومت هر سال از اقتدارش کاسته می شد و به اعمال عریان زور و قدرت می پرداخت. اما حکومت، پیامدهای پنهان و آشکار سیاست هایش را نمی دید و آنها را جدی نمی گرفت.
اکنون در قصه حجاب، این درگیری بر سر تسخیر زندگی روزمره و مقاومت مردم، بیش از همیشه جدی، علنی، فراگیر و سرنوشت ساز شده است.
🔻شکست یا پیروزی حکومت در این نبرد نهایی، تنها شکست یا پیروزی در حجاب نیست، بل تعیین حد و مرز مداخله حکومت در زندگی روزمره مردم در کلیت آن است. مردم برای خودمختاری، فردیت، احترام و عاملیت شان در مقابل سیاست تسخیر زندگی روزمره حکومت ایستاده اند. نمی توان مساله حجاب را به گیسوی زنان و روسری تقلیل داد. نبرد بر سر الگوی زندگی روزمره است.
✅ الگوی آرمانی حکومت برای زندگی روزمره، “زندگی جدی” تحت مراقبت های سخت و امر و نهی های ایدیولوژیک بود؛ الگویی که در آن “سوگ” بر “سرور” برتری دارد؛ “اطاعت” بر “عاملیت”، و “تقلید” بر خلاقیت مرجح است.
🔻پیتر برگر و توماس لوکمان در کتاب “ساخت اجتماعی واقعیت”، اثری که جزو ده کتاب برتر تاریخ جامعه شناسی است کشفیات شگفتی کردند از جمله این که گفتند زندگی روزمره “واقعیت اعلا” در حیات بشر است. آنچه سرشت و سرنوشت ما را تعیین می کند، همین تجربه ها، فعالیت ها و درگیری های ما در زندگی روزمره است؛ همین کارهای دم دست، تکراری و همگانی؛ همین خوردن، نوشیدن، خندیدن، گریستن، کارهای خانه، خرید کردن، مصرف کردن، شوخی ها، موسیقی ها و صدها کار ریز و درشت دیگر.
🔻شهروندان به حکم عقل سلیم می دانند زندگی روزمره، واقعیت اعلاست و در برابر تسخیر آن به طور طبیعی و خودآگاه یا ناخودآگاه در برابر این تسخیر ایستاده و خواهند ایستاد.
✅ تجربه دنیای معاصر به ویژه حکومت های کمونیستی نشان می دهد مداخله ایدیولوژیک حکومت ها نهایتا شکست خورده است. دلیلی نمی بینم که مورد حکومت ایران چنین نشود. مردم در بسیاری حوزه ها امر و نهی های ایدیولوژیک را نادیده گرفته اند و این را نیز دیر یا زود نادیده خواهند گرفت.