نوروز جهانی
2025-02-22حوزه عمومی نوروز
2025-02-22📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان نظریه نوروز
🔻 ۶ فروردین ۱۴۰۲
✅ نوروز نظریه است، نظریه ای فرهنگی که توصیف و تبیینی از چیستی، چرایی و چگونگی جهان، انسان، زمان و هستی ارایه می کند. حمیدرضا سعادت نیاکی در یادداشتی خواندنی با عنوان “ایرانیان و فرهنگ ایرانی از دیدگاه امانویل کانت” می نویسد کانت در کتاب “درس گفتارهای منطق بلومبرگ” توان نظرورزی ایرانیان را می ستاید و می گوید ایرانی ها از نخستین مردمانی بودند که نظرورزی را آغاز کردند و برخلاف ملت های دیگر که اندیشه های شان انباشته از جادو و موهومات بود ایرانی ها از راه صور نمادین، همین آیین های نوروزی، نظرورزی می کردند.
✅ می خواهم با همین عینک کانتی نظریه نوروز را شرح دهم. قبل از این که این نظریه را توضیح دهم لازمست نقدی را که بر این سخن هست پاسخ دهم.
🔻عادت داریم نظریه ها را ساخته و پرداخته نظریه پردازان بدانیم و امضای دانشمند و اندیشمندی را پای آن ببینیم. دشوارست که ملت ها و فرهنگ ها را صاحب نظر و اندیشه ورز بدانیم. کلیفورد کانر مورخ بلندآوازه در شاهکار ماندگارش “تاریخ علم مردم” (۱۳۹۵) کل تاریخ علم و اندیشه بشری را مرور می کند تا نشان دهد اندیشه، حتی اندیشه های علمی و ریاضیات، عموما ساخته و پرداخته زندگی جمعی مردم بوده و این مردم عادی بوده اند که در فرایند زندگی شان و برای پاسخ به مساله ها و نیازهای شان اندیشیده اند و نظریه ها و نوآوری ها را ساخته و ابداع کرده اند. شرح تاریخ علم مردم مجال دیگری می طلبد اما کاش این کتاب شگفت انگیز را بخوانید.
✅ اگر بخواهیم نظریه پردازی ملت ها را دقیق تر بدانیم ناگزیریم دستاوردهای علوم شناختی را بدانیم. اسلومن و فرنباخ در کتاب “توهم آگاهی”(۱۳۹۸) بحث شان را با عنوان “نادانی و جامعه آگاهی” شروع می کنند. استدلال آنها اینست: “هوش در جامعه واقع است نه در افراد” (ص ۳۶) و نشان می دهند “همه آگاهی در سر ما قرار ندارد، بلکه در یک جامعه به اشتراک گذاشته شده است” (۱۱). آنها معتقدند “اکثر آگاهی های فردی و با اهمیت به نحو قابل توجهی کم عمق و سطحی اند”(۱۳).
به همین بسنده می کنم والا می دانیم که کارل مانهایم در سال های ۱۹۳۰ با نشان دادن این که اندیشه به طور جمعی و تاریخی تعین وجودی پیدا می کند ، جامعه شناسی شناخت را بنا نهاد ( مانهایم ۱۴۰۱).
✅ اکنون می توانیم بپرسیم فرهنگ ایرانی چه نظریه هایی را ساخته و پرداخته کرده است؟ استاد فقید سیدجواد طباطبایی، “نظریه ایرانشهری” را یکی از نظریه هایی می داند که از مغز تاریخ و جامعه ایرانی طراوش کرده است. مرتضی فرهادی نیز نشان می دهد “نظریه یاری گری” و اشکال متنوع تعاون و همیاری، راهنمای زندگی جمعی ایرانی بوده است. عبدالحسین زرین کوب نیز “نظریه خشونت پرهیزی” ایرانی را از دل تاریخ بیرون کشید؛ نظریه ای که ادیبانی چون اصغر دادبه آن را ” فلسفه ایرانی زندگی” می دانند که از شاهنامه آغاز می شود و از طریق خیام و مولانا و حافظ و سعدی تا سهراب سپهری تداوم دارد.
🔻می توان این نظریه ها را نقد کرد و مناقشه انگیز دانست چنان که برخی نیز چنین کرده اند. اما نکته ای هست که مناقشه انگیز نیست: فرهنگ و تاریخ ایران نظریه آفرین است. کسی این را نفی نکرده است. استاد فقید محمدامین قانعی راد احتمالا برجسته ترین شارح جامعه شناسی علم و فناوری ایران، در کتاب “تحلیل فرهنگی صنعت” (۱۳۹۹) نظریه ای مطرح می کند و نشان می دهد جوامع دو گونه اند: فناوری محور( جوامعی مثل آمریکا)؛ و میراث فرهنگی محور(مثل ایران). قانعی راد استدلال می کند جوامع گونه میراثی، حول میراث و فرهنگ شان می اندیشند.
✅ این مقدمات را گفتم تا بگویم نوروز آیین نیست، نظریه و اندیشه است که در کالبد آیین عینیت و تجسم می یابد.
اکنون این پرسش پیش روی ماست که نوروز چه نظریه ای است؟ اگر نوروز را سنت و جشن باستانی بدانیم، نمی تواند پاسخگوی اندیشه ای برای زندگی و جهان امروزی باشد. همچنین اگر آن را پاره ای از دین (زردشتی) بدانیم نمی تواند سخنی و اندیشه ای درباره واقعیت جهان باشد ، چرا که آموزه ای صرفا تجویزی می شود و محصور و محدود به دینداران.
🔻نوروز نظریه ای درباره جهان است که در هر زمان و مکانی تفسیر و معنا می شود و متناسب زمانه، زبانی برای اندیشیدن به جهان خلق می کند. جلوه ها و جنبه هایی از نظریه نوروز را در جستارهایی کوتاه توضیح می دهم. این جستارها را برای عموم و عامه اهل فکر می نویسم و از شرح و بسط دقیق و موشکافانه بسیاری پرهیز می کنم، اگرچه شرط و ادب اندیشه ورزی دقت کردن و کلنجار رفتن با جزییات است.