رسانه نوروز
2025-02-22نظریه نوروز
2025-02-22📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان نوروز جهانی
🔻۵ فروردین ۱۴۰۲
✅ نوروز جهانی ترین آیین ایرانی است. هیچ آیین دینی و دنیوی ایرانی به میزان و توان نوروز جهانی نیست. این که ایرانی های سراسر جهان نوروز را در شهرها و پایتخت های جهانی جشن می گیرند و ملت ها و دولت ها نیز نه تنها مانع نمی شوند بلکه حمایت و استقبال هم می کنند، ریشه در بنیان و منطق نوروز دارد که منطق جهانی و مقبول طبع و اندیشه بشر امروزی است. انسان ها و دولت ها با هر ویژگی، نوروز را محترم می شمارند و برگزاری آن را مغایر ارزش ها و منافع خود نمی بینند.
✅ نوروز جهانی ترین و انسانی ترین آیین ایرانی است که توانسته همدلی و همراهی بشریت را با خود و ملت ایران ایجاد کند. چرا؟ این پرسش بزرگ و مهمی است. چه ویژگی هایی در معنا، منطق و زبان و اجرای آیین نوروز هست که چنین مقبول طبع بشر امروزی و ملت ها و دولت هاست؟
🔻۱) نوروز در عین ایرانی بودن، برای همه ی انسان ها و فرهنگ های زنده جهان امروز آیینی معقول یا عقلانی است؛ چه این که بر تغییر سال تکیه دارد و همه فرهنگ ها و ملت ها سال نو را جشن می گیرند. منطق فرهنگی نوروز بر هیچ آموزه خرافی، جعل تاریخی، و روایت پردازی غیرعقلانی تکیه ندارد. “تغییر سال” منطق مشترک بشر امروزی است.
🔻۲) نوروز جشن و شادی است؛ و شادی امر مشترک و پذیرفته جهانی و بشری است. اجرای آیین های نوروزی واجد تخریب جسمانی و روانی بشر نیست؛ و بشر امروز را وادار به افسردگی، درخود فرورفتگی؛ تعصب، غیریت سازی، دیگرستیزی و جهل و خرافه پرستی دینی و دنیوی نمی کند. اجرای آیین نوروز، جوشش جمعی، در معنای دورکیمی آن، ایجاد می کند و در آغاز سال جدید انرژی عاطفی مردم را تقویت و شارژ می نماید. نوروز، شادی است نه جنگ و ستیز و خشونت گستری. روح بشر امروز خسته از جنگ طلبی بنیادگرایان دینی، فرقه ها و مسلک ها و ایدیولوژی ها، محتاج آرامش و شادی است. نوروز، جوشش جمعی برای و از طریق شادی است. شادی، عقل عاطفی بشر برای همزیستی است. نوروز کسی را به اشک و آه و ناله وادار نمی کند و خودتخریبی جسمی و روانی را رواج نمی دهد. شادی نوروز، شادی جمعی است.
🔻۳) نوروز آیین با هم بودن و همبستگی بشری است. نوروز ابداع بشر است و خدایی آن را پشتیبانی نمی کند و در عین حال تضاد و تعارضی با خدای هستی ندارد. نوروز امروز امر ی ماهیتا عرفی و دنیوی و سکولار است. روح و اخلاق سکولار جهان امروز، نوروز را پذیراست.
🔻۴) نوروز تبعیض گریز و مساوات جو و برابری خواه است. نوروز زنان را هم تراز مردان و مردان برابر زنان می داند. نوروز بر خلاف بسیاری از آیین های دینی و دنیوی موجود جنسیت زده نیست. همچنین، نوروز اقوام و نژادها را نه تنها در حاشیه نمی راند و طرد نمی کند؛ بلکه هر قوم و نژادی خود را در بطن و متن نوروز می بیند و احساس می کند. نوروز جشن کودکان هم هست. کودکان در مرکز نوروزند، برخلاف آیین های دینی و دنیوی پرشماری که کودک ستیز یا کودک گریزند. نوروز هم اندازه آیین فرادستان است که آیین فرودستان است. این جان و روح مساوات جویی و تبعیض گریزی، نوروز را مقبول طبع جهانی کرده است.
🔻۵) نوروز آیین پیوند و همانندجویی است نه تمایزیابی و تافته جدابافته سازی. منطق نوروز همنشینی، ملاقات، دیدار، گفتگو و همزبانی است. این ها ارزش های آرمانی و ایده آل جوامع امروزی است. حتی منفورترین سیاستمداران اقتدار نیز ناگزیر از تظاهر به این ارزش هایند. نوروز فضای فرهنگی است که این ارزش ها را جاری و برجسته می سازد. همین است که جهان با نوروز همنوایی دارد.
🔻۶) زبان نوروز، زبان زور و نظامی گری، فناوری و قدرت امنیتی نیست، بلکه زبان تفاهم، همدلی، همراهی، مراقبت، مهربانی و زبان شعر، زبان رقص، زبان هنر و زبان زیبایی است. نظامی ها اسطوره و سرمشق و الگوی نوروزی نیستند، بلکه سرمشق های نوروز، شاعران، هنرمندان، رقصنده ها، خنیاگران، اندیشمندان، و حتی انسان های معمولی اند، آنها که سرمشق مهربانی و بخشش اند و زبان شان عاری از تحکم و امر و نهی است. اگرچه جهان آشوبناک امروزی انباشته از خشونت و جنگ است و کشتن و کشته شدن به پای حاکمان تبلیغ و تقدیس می شود اما این جهان، جهان انسانی نیست و منادیان این جهان در نهایت در فهرست منفورترین ابنا بشر در تاریخ ثبت می شوند. نوروز، چند روزی می آید تا زبان مهربانی و انسانی را یادآور شود. این زبان، زبان مسلط جهان نیست اما زبان مطلوب آنست.
✅ درباره رمز و راز جهان بودگی و جهان پذیری نوروز سخن بسیار است. نکاتی را به اشاره گفتم تا ماهیت جهان پذیری این آیین بشری و بشردوستانه را یادآور شوم. البته، جهان بودگی نوروز برای همه ی جهانیان است الا بنیادگرایان دینی چون فرقه خشونت طلب طالبان که که نوروز را “جشن مجوسان” و “کفار” اعلام کرده و برگزاری آن را منع نموده است.
🔻این نیز قابل فهم است و چیزی از جهان بودگی نوروز نمی کاهد، زیرا نوروز نمی تواند باب طبع صاحبان قدرتی باشد که ارزش های آنها بردگی انسان و تحقیر انسانیت و حقوق بشر است. فرقه طالبان و جهان بینی بنیادگرای دینی بر نفی جهان استوار است. طبیعی است که نوروز را برنتابند. رسالت نوروز و جهان بودگی آن در به چالش کشیدن همین جهان بینی است.