لحظه های آفریدن
2025-02-19🔶ارادههایی برای گفتن و شنیدن🔶
2025-02-19📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان وظیفه
🔻۲۳ مهر ۱۴۰۱
✅ موقعیت دشواری داریم؛ همه در تنگناییم و هر کس به شیوه ای. جامعه دو قطبی شده و “انجام وظیفه حرفه ای دانشگاهی” سخت تر از هر زمان دیگریست.
🔻برخی همکاران دانشگاهی از این که در برنامه شیوه شبکه چهار شرکت کردم سرزنش می کنند که چرا در قاب رسانه رسمی حکومت قرار گرفته ام حتی با وجود رویکردی انتقادی. برخی معترضان هم متهم می کنند به وسط بازی و این جور حرف ها. در مقابل برخی حامیان حکومت هم موضع انتقادی را بر نمی تابند و گوشزد می کنند که ایران در خاورمیانه میان آتش است و نباید کاری کرد که پایداری و ثبات ایران به خطر بیفتد.
✅ آنها که مرا می شناسند می دانند که خودم را وقف مسایل ایران کرده ام و در موقعیت های بحرانی بی تابانه و صادقانه و با شوق کوشیده ام. کافی است همین دوره کرونا را نگاه کنید و ببینید شبانه روز درباره کرونا نوشتم و گفتم. همین طور در مورد مسایل و بحران های دیگر که در کانالم هست. در موقعیت خطیر و خطرناک کنونی نیز مانند گذشته ام و آن چه توانم هست می کوشم.
🔻برایم ثبات و پایداری ایران خط قرمز است و اگر احساس کنم مساله تجزیه ایران و بی ثباتی اش باشد از ایران دفاع می کنم. چنان که زمان جنگ ایران و عراق بسیجی بودم و در جبهه. همچنین آن چه در موقعیت امروز می نویسم نه الهام گرفته از رسانه هاست (که اساسا نه آنها را دوست ایران می دانم و نه شان خودم می دانم که راوی رسانه ها باشم) و نه سلیبریتی ها را در مقام هدایت کننده خودم می دانم.
🔻 بیست و پنج سال است که درباره ایران می نویسم و تحقیق می کنم و روایت انتقادی ام ملهم از نوشته ها و تحقیقاتم هست. گزاره های اصلی و نقدهایم به سیاست ها و گفتمان حاکم همان هایی است که در نوشته ها و سخنرانی هایم هست. باورم اینست که وظیفه دانشگاهی و حرفه ایم “به سخن درآوردن مساله های جامعه است”.
🔻این وظیفه ای است که لزوما نه خوشایند همه حامیان حکومت است و نه پسند همه معترضان. اکثریت دانشگاهیان امروز ساکت اند و قاعده عافیت طلبانه ” سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند “را دنبال می کنند. اما همچنان بسیارند دانشگاهیانی که دغدغه مندانه به شیوه های متفاوت و متناسب توان و علاقه و موقعیت شان کنشگری و انجام وظیفه می کنند.
✅ نیاز داریم این کنشگری ها را به رسمیت بشناسیم و اگر همسوی با ما نبودند آنها را نه “سرکوب” کنیم نه “سرزنش”. قدر بدانیم و کنشگری شان را پاس بداریم. چه معترضان و چه حامیان حکومت، جایی برای شکل های گوناگون “کنشکری دانشگاهیان” به رسمیت بشناسند، سخن شان را بخوانند و بشنوند و اگر نقدی دارند نقد و نظرشان را بیان کنند اما از سرزنش و سرکوب بپرهیزند.
🔻جامعه برای پویایی اش محتاج دانشگاهیان است. جامعه حق دارد دانشگاهیانی را سرزنش کند که عافیت طلبی و منفعت شخصی را پیشه می کنند. جامعه در موقعیتی است که ” بی تفاوتی دانشگاهیان” نه توجیه اخلاقی دارد نه حرفه ای؛ و هر کس با هر علاقه حرفه ای و جهت گیری سیاسی، وظیفه ای بر عهده دارد. اما سرزنش کنشگران در این موقعیت مناسبت و معنایی ندارد.
🔻این نکات را نوشتم که مخاطبانم مبنای فعالیت هایم را بشناسند و داوری های شان را بر این استوار کنند. سربلندی ایران و ملتش آرزوی همه ماست.