زرنگ ها
2025-02-18معمای کهنه
2025-02-18📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان علم انسانی: گفتمان، رشته یا دانش؟
🔻۷ شهریور ۱۴۰۱
✅ وقتی از علوم انسانی و اجتماعی صحبت میکنیم، چند معنای کلی را میتوان از آن برداشت کرد؛ علوم انسانی به مثابه گفتمان، علوم انسانی به معنای دانش نظری و علوم انسانی به معنای رشته آموزشی.
🔶 علوم انسانی به مثابه گفتمان: گفتمان یعنی جامعه چگونه پرسشهای بنیادین خود را در زمینه اقتصاد، فرهنگ و سیاست ارزیابی، تحلیل و ارائه میکند. گفتمان مفهومی است که به شیوه سخن گفتن هر جامعهای نسبت به خودش مربوط است. جامعه امریکا، فرانسه، عراق یا ایران، هرکدام در چارچوب تاریخ و سرنوشتی که رقم زدهاند، شیوه خاصی از گفتوگو درباره خود را شکل دادهاند. گفتمان همین شیوه سخن گفتن درباره خود است. در ایران نیز این گفتمان شکل گرفته و همیشه وجود داشته است. اساسا جامعه نمیتواند بدون گفتمان، سامان خود را شکل دهد. البته جوامع معاصر از جهتی سرنوشت مشترک دارند؛ دولتهای ملی خود را شکل دادهاند و به فورماسیون خود به شکل دولت ملی رسیدهاند. در ایران هم با انقلاب مشروطیت به طور مشخص از دوره ناصرالدینشاه یا حتی از صفویه آن شکلبندی و فورماسیون آغاز شده و ما درگیر ساخت دولت ملی شدهایم.
🔻از دیدگاه دولت-ملت، علوم انسانی به مثابه گفتمان هم شکلبندی مجددی داشته است که متناسب با الزامات جامعه ایران برای رسیدن به دولت ملی بوده است. علوم انسانی و اجتماعی در ایران، علومی بودهاند که با کمک مفاهیم مختلفی که درون فورماسیون دولت وجود دارد، شکل گرفته، تغییر کرده و فراز و نشیب داشته است. ما در ۵۰ سال گذشته از مفاهیمی مثل دولت، پارلمان، مشروطیت، قانون و غیره یا حتی مفاهیم جامعه، فرهنگ، سیاست و از این دست در معنای معاصر آنها برای شکل دادن به آن گفتمان استفاده کردهایم. به طور خاص زبان فارسی برای گفتمان ناسیونالیسم در همه ابعاد مختلف کارکرد داشته است.
🔻علوم انسانی و اجتماعی به منزله گفتمان در ایران معاصر از طریق شرکت در دانش گفتمانی و آگاهی گفتمانی با تمام ابعاد جامعه ایران پیوند هستیشناسانه پیدا کرده است. همه رشتهها نیز در این پیوند نقش داشتهاند. مثلا زبان فارسی توانسته به مثابه زبان هویت ملی، ناسیونالیسم ایرانی را بازتعریف کند و این زبان و ادبیات را متناسبسازی و معاصرسازی کند، طوری که در جهت شکلگیری دولت-ملت باشد.
رشتههای مختلف زبان فارسی هم همه در این مسیر قرار داشتهاند.
🔻جامعهشناسی و علوم اجتماعی هم که از دانشگاه تهران شروع شد و مطالعه ضرورتهای تحقیقات نوسازی و مطالعات نظری این حوزه را شکل داد.
رشته تاریخ نیز توانست به گفتمان هویت ملی با توجه به بازخوانی و بازآفرینی تاریخ ایران در پرتو ناسیونالیسم شکل بدهد.
مردمشناسی یا انسانشناسی هم ابعاد سیاسی این وظیفه را بر عهده داشتند که از طریق بازنمایی تازهای از فرهنگ در ایران معاصر، مطالعات فرهنگ عامه یا فولکور در آموزش این رشته همسو با شکلگیری دولت ملی و فضای سیاسی اجتماعی ایران را بسازند.
🔻نکته: علم به مثابه گفتمان به نحو همهجانبهای با تمام ابعاد جامعه درگیر شده است.
🔶 علوم انسانی به معنای دانش نظری: برخلاف نگرش علوم انسانی به مثابه گفتمان، علوم انسانی به معنای دانش نظری، با چالش بنیادیای روبروست.
دانش نظری عبارت است از شکلگیری هر یک از رشتههای علوم انسانی و اجتماعی به مثابه پارادایم مفهومی محض که طرح پرسشهای بنیادی درباره انسانی، تاریخ و فرهنگ را به عهده دارد، به شیوهای که بتوان قوانین، قواعد، تغییرات و عملکرد این پدیدهها را به شکلی عام و جهانشمول توضیح داد.
این امر، مستلزم روششناسی و زبان ویژهای است که عموما تلقی این خاستگاه هم مربوط به امریکای شمالی و اروپای غربی است.
🔻در این تلقی ما ایرانیها در دوره معاصر توفیق جدی نداشتهایم. به همین دلیل علوم انسانی و اجتماعی به منزله دانش نظری محض در ایران شکل نگرفته و توسعه پیدا نکرده و با جامعه ایران هم نتوانسته ارتباط برقرار کند.
🔻به لحاظ تئوری، همنوایی و همخوانی میان دانش نظری انسانی و اجتماعی با جامعه وجود دارد. نکته کلیدی این است که ما در ایران نتوانستهایم درگیر پارادایم نظری این رشتهها شویم. برخی معتقدند شرایط شکلگیری دانشهای محض در ایران وجود ندارد. یعنی جامعه ایران به پرسشهای بنیادی دانش نظری دست نیافته و در گفتمان جهانی این دانشها مشارکت نداشته است. اینکه چرا نتوانستیم، از سوالهای مهم جامعه ماست.
🔶علوم انسانی به معنای رشته آموزشی: رشته یا دیسیپلین عبارت است از واحد سازمانی دانش در دنیای معاصر که در درون نهاد دانشگاه تعریف میشوند. رشتهها ماهیت آموزشی دارند و هدف آنها ایجاد نظم و ضوابط آموزشی است که طی آنها نهاد دانشگاه بتواند جامعهپذیری معرفتی در بافت دانشگاه جدید برای دانشجویان ایجاد کند.
🔻رشتهها در دوره معاصر از ۱۲۹۵ ظاهر شدند و با تاسیس دانشگاه تهران موج دوم این رشتهها شکل گرفت و به تدریج در سراسر کشور توسعه یافت.
🔻پرسش این است که علوم انسانی و اجتماعی در قالب رشته چه پیوندی میتواند با جامعه داشته باشد؟ نکته: کار عمده آموزش، پرورش نیروی انسانی کارآمد است که در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران نیازهای معرفتی، کارشناسی، دفتری و غیره را در قالب دانشهای جدید پاسخ دهد. از این دیدگاه، رابطه علم و جامعه از نوع عملکرد و نوع پرورش دانشجو قابل توصیف است.