نقد را ایدئولوژیک نکنیم، لطفا
2025-02-18جامعه چگونه کور یا بینا می شود؟
2025-02-18📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان احتضار آموزش و انفجار نافرهیختگی
🔻۱۰ مرداد ۱۴۰۱
✅ فرهنگستان علوم دهم تیر ۱۴۰۱ گزارشی در زمینه وضعیت کشور منتشر کرد که بخشی از آن ارایه آمارهای آموزش کشور است . گزارش به سرشماری های جمعیتی و منابع دولتی استناد می کند. همین لحظه نوشتن کتاب «مسئله مدرسه: بازاندیشی انتقادی در آموزش و پرورش ایران» را به پایان برده ام و می دانم عمق فاجعه آموزشی کشور تا کجاست. اطلاعات این گزارش را می دانستم اما جای امیدواری و تقدیر است که مرجع رسمی آن ها را منتشر می کند. در عبارتی کوتاه، فرهنگستان «احتضار آموزش و پرورش ایران» را نشان می دهد.
🔻مطابق این گزارش «حدود ۳۰ %از جمعیت ۱۸ تا ۲۴ سال، تحصیلات متوسطه دوم ندارند که این میزان بسیار بالاتر از متوسط کشورهای اروپائی (۳/۱۰ %) است. مضافا اینکه بر اساس آخرین سرشماری (۱۳۹۵) )۵۶ %از جمعیت کشور فاقد تحصیلات کامل متوسطه بوده اند. بر اساس نتایج آزمون تیمز و پرلز؛ دانش آموزان ایرانی از کیفیت مناسب آموزش و یادگیری برخوردار نیستند. مثالا در ریاضیات پایه های چهارم و هشتم ۳۲ %از دانش آموزان، نمره ی کمتر از ۴۰۰ (کمترین سطح صلاحیت به عنوان آستانه ی فقر آموزش) کسب نموده اند. این شاخص در سطح بین المللی ۸ %است. ضمن اینکه از مجموع ۵۸ کشورِ سنجش شده، تعداد ۵۰ کشور در این شاخص، وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند.
🔻میانگین نمرات آزمون های نهایی پایه ی دوازدهم در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ حدود ۱۲٫۶ بوده است: به تعبیر دیگر این میزان در گروه های مختلف عبارتند از: علوم انسانی ۱۰٫۷۵ ،علوم تجربی ۱۳٫۷۷ ،ریاضی-فیزیک ۱۲٫۸۵ ، معارف ۱۳٫۲٫
🔻 در حال حاضر سهم آموزش وپرورش از تولید ناخالص ملی در ایران ۳ /۲ %است. این در حالی است که میانگین جهانی ۴ %میباشد . آموزش وپرورش از بودجه ی عمومی نیز ۹ /۱۰ %را به خود اختصاص داده است که با میانگین جهانی فاصله معناداری دارد.
✅ فرهنگستان می گوید با افول آموزش، «نافرهیختگی» با شتاب گسترش یافته است. دو شاخص برای نافرهیختگی را نشان می دهد: یک) کاهش شدید «جمعیت فرهیخته»؛ دو، افزایش شدید «ناهنجاری های اجتماعی». می نویسد: «چگالی جمعیت فرهیخته کشور (نسبت افراد با تحصیلات دانشگاهی در نیروی کار، به کلِ نیروی کار) که براساس هدف برنامه ششم توسعه، نزدیک به میزان ۵۰ %تعیین شده بود، در حال حاضر به حد ۴۰ %رسیده و به سرعت روند کاهشی یافته است. میزان این شاخص در جوامع پیشرو بالای ۵۲ %و در کشوری مانند کره جنوبی ۷۸ %است. همچنین عملکرد برنامه توسعه اخیر در تعداد دانش آموختگان علوم پایه، صرفا” در حد که زنگ خطری جدی در توسعه منابع انسانی دانشمند کشور است.
🔻اما «از منظر کیفیت فرهیختگی» می نویسد براساس «پژوهش های دانشگاهی متکی بر داده های پیمایشی معاونت اجتماعی وزارت کشور در خصوص برنامه های چهارم و پنجم توسعه، گویای روند صعودی ناهنجاریهای اجتماعی است: مانند افزایش۷۲ درصدی ناامیدی، افزایش ۱۰۴درصدی فریب و تقلب و تقویت۱۶۰ درصدی طمع در جامعه».
✅ این آمارها و گزارش ها برای این است که نه تنها حکومت و سیاستمداران بلکه دانشگاهیان و همچنین عامه مردم از واقعیت ها و تحولات کشور آگاه شوند. سال هاست محققان متعدد از فروپاشی اجتماعی کشور صحبت می کنند. کم کم نشانه های «فروپاشی فرهنگی» نیز دیده می شود. چیزی که ستون و تکیه گاه ایران بوده و هست، فرهنگ آن است. منظورم از فرهنگ، «ذخیره دانایی»، «فرهیختگی»، «حس تعلق به ایران»، توجه به «علم» و «آموزش»، «ادبیات» و «هنر» و توسعه ظرفیت آرزومندی ایرانی ها برای ساختن جامعه ای معاصر و مدرن است.
🔻ایران از سده سیزدهم رنسانس فرهنگی را آغاز و تجربه کرد که براساس آن علم و آموزش و ادبیات و هنر و فرهنگ معاصر و مدرن را متناسب با مقتضیات تاریخی و اجتماعی و جغرافیایی خود ابداع و خلق کند. این رنسانس دستاوردهای بزرگی داشت و دارد. تکوین و توسعه شهرنشینی مدرن، نظام مدرسه ای، نظام آموزش عالی، گسترش هنرهای جدید و بسیاری از تحولات دیگر که مورخانی چون عباس امانت و یرواند آبراهامیان با نام «تاریخ ایران مدرن» می نامند، جلوه های عینی این رنسانس است.
🔻اما اکنون بحران های محیط زیست، بحران های اقتصادی و بین المللی، اساس این رنسانس فرهنگی را تهدید می کند. آموزش مدرسه ای بنیاد رنسانس ایران مدرن است. فروپاشی و احتضار آن به معنای مرگ جامعه است. جامعه مدنی، محققان دانشگاهی، روزنامه نگاران، فعالان فرهنگی، هنرمندان و آن ها که ایران را دوست دارند و دغدغه این سرزمین در وجودشان هست، می طلبد که گفت وگوی عمومی درباره مدرسه را گسترش دهند و راه های ارتقای کیفیت و نجات «مدرسه جدید» را باز کنند.