سال نود و نه، سال ریاضت، تأمل و تغییر
2025-02-15سده مهربانی
2025-02-15📝 گزارش مکتوب گفتگو با دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان افول شادیها و ارزشهای نوروز در سیطره سبک زندگی امروزی
✅ خبرگزاری ایکنا، ۵ فروردین ۱۴۰۰
چکیده:
🔵برای بررسی چگونگی تحول معنایی در نوروز باید آن را از زاویه نوعی آیین ارتباطی بررسی کرد.
✅ آیینها تماماً شکلهایی از ارتباط هستند؛ ارتباطهایی در سطوح گوناگون که اقوام دینها، سرزمینها و تاریخها را به هم پیوند میزند.
🔻اما در فضای دهههای اخیر و در نتیجه تحولاتی که جامعه جهانی و از جمله ایران تجربه کرده است، نوروز بیش از آنکه نقش پل زدن خودش را تقویت کند، بهطرف فضاهای افزایش گسست متحول میشود.
🔻اتفاقی که در سالهای اخیر افتاده این است که این شادیهای نوروزانه کاهش پیدا میکند؛ نوروز بخشی از ارزشهای خودش را در نتیجه سیطره سبک زندگی امروزی که سبک زندگی مصرفی و فردگرایانه است، از دست میدهد.
***
متن کامل:
نعمتالله فاضلی، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفتوگو با ایکنا، درباره نوروز، سبک زندگی و شادی بیان کرد: برای بررسی چگونگی تحول معنایی در نوروز باید آن را به قول رودنبولر در کتاب ارتباطات آیینی، از زاویه نوعی آیین ارتباطی بررسی کرد. وی در این اثر توضیح میدهد که آیینها تماماً شکلهایی از ارتباط هستند؛ ارتباطهایی در سطوح گوناگون که اقوام دینها، سرزمینها و تاریخها را به هم پیوند میزند، اما در فضای دهههای اخیر و در نتیجه تحولاتی که جامعه جهانی و از جمله ایران تجربه کرده است، نوروز بیش از آنکه نقش پل زدن خودش را تقویت کند، بهطرف فضاهای افزایش گسست متحول میشود. به بیا دیگر گسستهایی را به وجود میآورد که ریشه در مفهوم سبک زندگی دارد. بنیان این گسستهای سبک زندگی را باید در نوع تلقی از مفهوم شادی در فضای جامعه دانست.
وی در ادامه گفت: آیین نوروز از جمله آیینهای بزرگی است که بهصورت تاریخی الگوی ارتباطی این امکان را فراهم میکرد. به تعبیر رودنبولر آیینها منبع انرژی و عواطف در جامعه هستند. ارتباطهای عاطفی وسیعی که با آیینها به وجود میآیند قابلیت خلق، مدیریت و بازتولید انرژیهای عاطفی را دارند؛ انرژیهایی که در آیینهای سوگواری، غم و حزن و اندوه را مدیریت میکنند و در آیینهای شاد مانند ازدواج، تولد یا جشنهای نوروز، انرژی عاطفی شادی را تولید میکنند.
انرژی عاطفی پایدار و جمعی نوروز
این انسانشناس فرهنگی بیان کرد: انرژیهای عاطفی که بهصورت آیینی تولید میشوند چند ویژگی دارند؛ یکی اینکه بهصورت جمعی تولید میشوند؛ یعنی گروه بزرگی در چارچوب گروه انرژی عاطفی خودشان را خلق میکنند و همین «خلق انرژی عاطفی گروهی» باعث نوعی یکپارچگی بین انسان و طبیعت و فضای اخلاقی، پیوندها و تعاملاتی میشود که هیچگونه تخریب یا ویرانگری برای حیات اجتماعی نسلهای آینده یا برای بدنها ایجاد نمیکند.
وی یادآور شد: ویژگی دوم انرژیهای عاطفی علاوه بر جمعی بودن این است که پایدار است. به این معناکه در لحظه آیین دچار هیجان یا لذت موقتی و گذران نمیشود، بلکه در فرد همراه با نوعی حس رضایت از خود است. آیینها انرژیهای آیینیشان پایدار است، به این دلیل که منبع معنایی پشت سر آیین نوروز وجود دارد؛ یعنی شیوهای که فرد از تجربه خودش به دست میآورد، تجربه لذت است. یعنی احساس نمیکند که آنچه تجربه کرده به بدن و روان او آسیبزده و پیامدهای بدی برای او، طبیعت یا دیگران دارد. همین مسئله شکلی از حس رضایت از خود و تجربه شادی باعث میشود. بنابراین نوروز این امکان را میدهد که افراد همواره به استقبالش بروند و همگان هم از آن استقبال کنند.
شادی یکپارچهنگر و در ارتباط با طبیعت
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: به همین دلیل نوروز منبع معنایی برای تفسیر شادی خلق میکند، بهعنوان شادی پایدار و بهعنوان شادی در برابر شادیهای فردی یا فردگرایانه. علاوه بر این نورز این امکان را فراهم میکند که شادی هم جمعی و هم پایدار باشد و هم همهجانبه باشد. منظورم از همهجانبه این است که همه آیینها اولین ویژگیشان این است که بدن را درگیر میکنند. ویژگی دوم این است که همه آیینهای پیوندی با طبیعت دارند. آیین نوروز شیوهای از زندگی را ایجاد میکند که شادی برآمده از آن این همهجانبگی را به نحو سازندهای در خود دارد. بدن و روان ما و طبیعت بهطور یکپارچه درگیر نوعی تعامل میشوند و این احساس یکپارچگی است که نوروز را بهطور کلی شاد کرده است و جشن شادی و شادمانی نگه داشته است. در واقع نوروز شادی پایدار، شادی جمعی و همهجانبه است؛ یعنی شادی یکپارچهنگر است.
فاضلی تشریح کرد: نوروز آنچه بهصورت تاریخی تجربه کردهایم، آیین برابری هم هست؛ یعنی نوعی تمرین ارزشهای معطوف به برابری است. همه افراد در آیین نوروز میتوانند بهطور برابر مشارکت کنند. همچنین همه افراد میتوانند بسیاری از تضادها و تنشهایی که موجب انفصال یا جدایی یا قهر یا هر شکل از تنش بوده را کنار بگذارند و بهنوعی احساس شکلی از برابری فرهنگی را در هستی خودشان معنا یا تجربه کنند. به همین دلیل نوروز برابریخواهانه است. زن و مرد کودک و بزرگسال، فقیر و ثروتمند همه میتوانند بهطور برابر نوروز را از آن خودشان بدانند یا خودشان را از آن نوروز بدانند. این شادی که بهطور تاریخی نوروز ایجاد میکرده؛ یعنی حس برابری و فقدان تبعیض باعث میشده که شادی نوروزانه از نوع شادیهای پایداری باشد که فاصلهها را کم میکند و نوعی حس انسان بودن و مساوات را برای افراد ایجاد میکند.
سطوح تعاملی و ارتباطی در نوروز
وی تصریح کرد: علاوه بر اینها شادی نوروزی به شکلهای گوناگون شادی ارتباطی است؛ یعنی آیینهای نوروز بهگونهای است که ایجاب میکند که افراد دائماً با هم تعامل برقرار کنند. برای پیام دادن، برای هدیه نوروزی دادن، برای دید و بازدید. شادی نوروز از درون پیوندها و روابطی است که به شکلهای گوناگونی خودش را آشکار میکند. این انرژی ارتباطی در آیین نوروز، مانع از منزوی شدن افراد یا احساس تنهایی آنها میشود. یعنی چه هویتهای فردی و چه هویتهای جمعی مانند مذهبها، زبانها، گویشها و تمام روستاییان، عشایر، شهریها امکان ارتباط و مبادله با یکدیگر را برقرار میکنند.
به گفته فاضلی، همه آیینها این ویژگی را در سطوح گوناگون دارند؛ نوروز در بالاترین سطح امکان تعامل و ارتباط را به وجود میآورد. نوروز با ارزشهای وجودی انسان مانند عدالت، برابری، خردورزی، طبیعت دوستی و… درمیآمیزد؛ ارزشهایی که مربوط به نیاز انسانها به توجه کردن، دیدن و اعتبار بخشیدن به یکدیگر است. ارزشهای وجودیای که ما نیاز داریم تا نوعی حس تداوم و پیوستگی در مکان و زمان را تجربه کنیم. نوروز در واقع ادراک حسی را به وجود میآورد که افراد چه تحصیلکرده یا هنرمند باشند یا نباشند میتوانند این ادراک حسی را از آن فضای آیین به دست بیاورند.
کاهش شادی نوروز در سیطره سبک زندگی
فاضلی افزود: اتفاقی که در سالهای اخیر افتاده این است که این شادیهای نوروزانه کاهش پیدا میکند؛ نوروز دارد بخشی از ارزشهای خودش را در نتیجه سیطره سبک زندگی امروزی که سبک زندگی مصرفی و فردگرایانه است، از دست میدهد. در واقع سبک زندگی مغایر روح نوروز است، نوروز بهمثابه شیوه زندگی با ارزشهای بنیادی وجودی انسان مانند عدالت، خردورزی، طبیعتگرایی و ارزشهای معطوف به انسانورزی مانند محبت، توجه کردن و ارزشهای معطوف به خودشکوفایی و خودتحققبخشی و ارزشهایی که ارتباط و تعامل را بین انسان، زمان، مکان و طبیعت برقرار میکرد، همراه است و همه اینها در فضای جدید خدشهدار میشود و بهگونهای نوروز را به حاشیه میبرد.
به گفته فاضلی، همیشه در نوروز خانهتکانی، تمیزکردن، تغییر لباس و اشکالی از مصرف وجود داشته، اما آن مصرف پیوندی با ظرفیت و توانایی طبیعت داشت؛ یعنی میزان و شیوه مصرفمان بهگونهای بود که هیچ لطمهای به طبیعت نمیزد، اما امروزه به این صورت نیست. آیین نوروز آیین خودتنظیمگری میان انسان و طبیعت بود؛ یعنی هم توجه به طبیعت و هم نگاه ما و حس مراقبتی لازم نسبت به طبیعت را تنظیم میکرد، اما الان برعکس شده و نوروز به سمت نوعی آیین مصرفی میرود و با بازار پیوند میخورد.
شادیهای فردگرایانه و تخریبگرایانه نوروز نوین
استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: نوروز بیشتر با برابری، برادری و ارزشهای فرهنگی و وجودی انسان پیوند میخورد و انسان ایرانی آنها را در قالب نوروز تمرین، تولید و بازتولید میکرد. اما اکنون نوروز در یک بستر جدیدی بازتعریف میشود که خرید، بازار، اشیا و فناوریها صحنه این آیین را پر میکنند. نوروز میشود نمایش اتومبیلها، تلگرام، پیامک، واتساپ و فضای مجازی و غیره. این سبک زندگی مصرفی کم کم عملکرد شادی نوروزانه را کاهش میدهد و آن را تبدیل میکند به شادیهایی از جنس فردگرایانه هیجانی، گذرا و تا حدودی تخریبگرایانه و در بلندمدت باعث میشود که معنای نوروز تغییر کند و از ارزشهای وجودی خودش فاصله بگیرد. چون همانطور که گفتم شادی پایدار، شادی برابرخواهانه و شادی طبیعتگرایانه و جمعگرایانه، اینها شادیهای نوروزانه بوده است.
وی تصریح کرد: سبک زندگی در واقع مجموعهای از رفتارهاست که یک مؤلفه کلیتبخش آن را معنادار میکند. میتوان سبک زندگی را مجموعه رفتارهایی بدانیم که با طبیعت انجام میدهیم یا مجموعه رفتارهای بدانیم که با یکدیگر در ارتباط و تعامل انجام میدهیم یا حتی مجموعه رفتارهایی که خودمان با خودمان انجام میدهیم. حال اگر آن مؤلفه کانونی این رفتارها میتوانست شادیهای نوروزانه به معنای تاریخی آن باشد، طبیعتاً یک نوع سبک زندگی بدون آسیب ایجاد میکرد، اما در غیر این حالت نوروز به موتور یا ماشین ویرانگری تبدیل میشود که بهجای باهم بودن انزوا، بهجای مراقبت از طبیعت سلطه و تخریب طبیعت، به جای کاهش تبعیضها یا فاصلههای طبقاتی به فضایی برای تشدید فاصلهها یا تبعیضها تبدیل میشود.
نیازمند بازنگری انتقادی هستیم
وی افزود: نوروز این قابلیت تاریخی را داشت تا بهعنوان یک منبع معنایی در خدمت شادیهای پایدار، طبیعتگرایانه، جمعگرایانه و معطوف به ارزشهای وجودی انسان باشد، اما نیازمند بازنگری انتقادی هستیم. توجه به اینکه این فضا را چگونه باید از طریق همین گفتوگوهای اجتماعی و فرهنگی و از طریق درنظر گرفتن ارزشهای بنیادینی که در آیین نوروز است، برای تجدیدنظرهای جدی در آیین نوروز به کار بگیریم. از این نظر که قطعاً به این آیین نیاز داریم و این آیین فرصتی است برای کمک به چالشهای جدی جغرافیای، تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و احیاناً ایجاد تجدیدنظرهای واقعی.
فاضلی در ادامه گفت: امروزه دیگر نمیتوانیم فقط به بحثهای تاریخی برگردیم که آیا نوروز نسبتش با آیین زرتشت چه هست یا نیست یا بحثهای سیاسی درباره اینکه آیا نوروز هویت ماست یا نیست. از این مرحله در واقعیت اجتماعی و تجربه نوروز عبور کردهایم. امروز نوروز را با واقعیتهای دیگر در زندگی روزمره و در چالشهای زیستمحیطی و تنشهای اجتماعی بین افراد و گروهها مفصلبندی میکنیم. نوروز را میتوانیم لحظه خلاقی فرض کنیم که در آن، گفتوگوها و بحثهای انتقادی این لحظه خلاق که انسانها شور و شوق دارند و ذهنها درگیر است و انسانها با هم گفتوگو میکنند، استفاده کنیم. برای اینکه هر نوروزی که از راه میرسد مؤید ارزشهایی است که انسان نیازمند آن است. ارزشهایی که نمیتوانیم به آنها نیازمند نباشیم، چون انسان بودن به آن ارزشها وابسته است.
بحران کرونا در اثر برهم خوردن تعادل انسان و محیط زیست
این استاد دانشگاه تاکید کرد: ارزش عدالت، طبیعتدوستی، مهربانی، نوعدوستی، خردورزی، ارزشهایی نیستند که هیچ دین یا آیین یا هیچ گروه یا سیاستی از آنها اجتناب کند یا آنها را ترجیح خودش نداند. اما در دهههای اخیر همه این ارزشها با بحران روبرو شدهاند. همین بحران کرونا که در آن زندگی میکنیم، حاصل بر هم خوردن تعادل انسان و محیطزیست است. آیین نوروزی در فضای جدیدی که دارد ایجاد میشود باید ما را برگرداند به اینکه این تعادل را چگونه دوباره برقرار کنیم، در سیاستهای اقتصادی، سیاستهای کشاورزی، سیاستهای بازار و فرهنگی باید تجدیدنظرهای جدی صورت گیرد. در غیر این صورت طبیعت و ویروسهایش طغیان خواهند کرد، همانطور که طغیان کردهاند. چگونه میتوانیم این گفتوگو را ایجاد کنیم، این افق فکری را در جامعه خودمان ایجاد کنیم که همه مردم بیایند شرکت کنند و با هم بحث کنند، چه زمانی بهتر از نوروز؟ هیچ وقت!
فاضلی بیان کرد: اکنون در مراکز دانشگاهی، آموزشی و فضای مجازی همه مجبور نیستیم سر کار برویم و مشغلههای کاریمان کمتر است و حالا که فضای عاطفیتری برای مهرورزی و انسانورزی داریم و اکنون که میتوانیم از این فنّاوری ارتباطی یعنی شبکههای اجتماعی استفاده بهتری کنیم، فکر میکنم بهتر است که تعطیلات نوروزی را به این اختصاص بدهیم درباره فضای تاریخی و آیینی و ارتباطاتی نوروز، درباره مسئلههای اصلی زندگی خودمان صحبت کنیم، تا بتوانیم بگوییم از این نوروزتان تا نوروز بعد هر یک از افراد چه مسئولیتی دارند؟
تجربه عاملیت جدید در نوروز
این مردمشناس اضافه کرد: از طرف دیگر مدیران، سیاستگذارها، قوانین هرکدام باید تجدیدنظرهایی را دنبال کنند و امکان این پیدا شود که ما با کمک نوروز سوژگی جدیدی را تجربه کنیم. یعنی عاملیت جدیدی را تجربه کنیم. در غیر این صورت اگر ما نوروز را با همین سبکمندی که بازار ایجاد کرده است و فضایی که الآن به وجود آمده است، بخواهیم ادامه دهیم، هرسال نوروز بعدی که میآید با تخریب بیشتر طبیعت و بههم خوردن تعادل بیشتر میان انسان و طبیعت، میان انسانها، طبقات، گروهها روبهرو خواهیم شد. در نظر داشته باشیم که جامعه ما بهویژه در سالهای اخیر به خاطر تحریم و انزوای بینالمللی و فشارهای منطقهای و همچنین کرونا گروههای وسیعی از مردم درگیریهای وسیعی با ارزشهای بقای خود یعنی تأمین نیازهای بقا تأمین مواد غذایی پوشاک و نیازهای اولیهشان پیدا کردند.
از طرف دیگر برهم خوردن تعامل انسان و طبیعت دیگر بهارها را بهارهای سالمی نمیکند، کمبود آب بحران عظیم ما است. منابع زیرزمینی ما بهشدت دچار بحران شدند، بحران هوا، بحران خاک، بحران جنگلها، یعنی دیگر ما آن بهارانههای نوروزی را نمیتوانیم داشته باشیم. همین امسال اعلام کردند که میزان برف و باران نسبت به سال قبل ۴۰ درصد کمتر بوده است و ما با یک کمبود آب مزمن روبرو شدهایم. ما از ۳۵ میلیون هکتار جنگلی که در سالهای ۱۳۲۰ یا ۱۳۳۰ داشتیم، تنها ۱۲ یا ۱۳ میلیون هکتار از آن باقیمانده است، نوروز در واقع فضایی بوده است که ما طبیعت را مراقبت کنیم.
فاضلی با بیان اینکه الآن باید گفتوگوهای نوروزی ما از نوع گفتوگوهای مادرانهای باشد که میخواهد از طبیعت مراقبت کند، گفت: آیا ویروس کرونا آمده و بدنهای ما را تهدید کرده است؟ گفتوگوهای روزانه ما باید گفتوگوهای مادرانهای باشد که از بدنهای ما مراقبت بکند و اخلاق مراقبت را باید در این گفتوگوها قرار بدهیم. شادی پایدار زمانی امکانپذیر است که نگاه نقادانه به سبک زندگی به وجود بیاید، شادی پایدار زمانی به وجود میآید که نوروز آیین ارتباطی باشد که تعاملات و ارتباطات پیدا کند و شادی پایدار میگویند شادی حاصل یادگیری است. در واقع یادگیری یعنی تجربهها، گفتوگوها، خواندنها، نوشتنها که امکان تغییر در حالات ذهن ما را ایجاد میکند. حالات ادراکی، حالات شناختی و حالات رفتاری ما در واقع حالاتی از ذهن هستند.
نوروز به مثابه لحظه یادگیری
وی ادامه داد: شادیهای یادگیرانه یا یادگیریهایی که منجر به شادی میشوند، از این نوع شادیها هستند. نوروز را میتوانیم لحظه یادگیری فرض کنیم، اگر همهکسانی که در حوزه فرهنگی ایران یا حوزه نوروز هستند این جشن را جشن یادگیری، جشن گفتگویی جمعی، جشن تأمل بازاندیشی، جشن تجدیدنظر و جشن احیای ارزشهایی بدانیم که بقای ما به آن وابسته است. انسان بودن ما به آنها وابسته است، بهبیان دیگر ما نیازمند بهنوعی نوروز انتقادی هستیم. نوروزی که در آن هوشیارتر، حساستر، بازاندیشانهتر داریم به محیطمان و طبیعت اطرافمان توجه میکنیم. مانند اطرافیانمان به تحلیلهایی که بازار بر ما تحمیل کرده میاندیشیم، تحمیل نیازهای کاذب، تحمیل تبعیضهای جنسیتی و … نوروز همیشه شادی را از راه توجه به دیگری ایجاد میکرد. یعنی ما در نوروز به سراغ دیگریها میرفتیم به دیگری طبیعت، دیگری همسایه، دیگری مذهبی به دیگری شغلی همه آنهایی که با ما تفاوت داشتند در نوروز این تفاوتها به رسمیت شناخته میشد و فضای گفتگو با دیگریها بود. ما الآن بیش از هر زمانی به این نیاز داریم. در آیین نوروز همه مذاهب، همه قومها، همه زبانها و همه شیوههای زندگی بهعنوان شیوههای متفاوت و متنوع به رسمیت شناخته میشد. زیر چتر نوروز تنوعات فرهنگی، زبانی، قومی، شغلی، اجتماعی همه اعتبار پیدا میکردند. ما الآن به این احتیاج داریم یعنی باید مراقبت کنیم که شادیها در درون تعاملهای ما به وجود میآید.
فاضلی گفت: شادیها حاصل خندهها و سرمستیها و کیف کردنهای جسمانی گذرای ما نیستند، وقتی به وجود میآیند که ما در لحظه بتوانیم آینده و گذشته خودمان را تجربه کنیم و نسبت بهسلامت خودمان و جامعه و سلامت عمومی و طبیعت و سلامت دیگریها دغدغهمند شویم. به همین دلیل فکر میکنم بهویژه طبقه متوسط فرهنگی، هنرمندان، روزنامهنگاران، دانشگاهیان، پژوهشگران و آنهایی که بههرحال به دلایل گوناگون امکان این را دارند که بیندیشند و سخن بگویند و بنویسند و ارتباط برقرار کنند، مسئولیت بیشتری دارند.
وی تصریح کرد: برای اینکه شادی نوروزانه را معطوف و متکی کنند به شادیهای پایدار و جمعی و مادرانه و مراقبتی و بازنده. شادیهایی که بتواند سال بعد نوروز که میرسد بگوییم یک یادگیری جدید پیدا کردهایم، فرصت پیدا کردیم که قابلیتهای جدید، ارزشهای جدید را در زندگی خودمان دنبال کنیم. باید برای نوروز بهعنوان یک فضای فرهنگی و فکری که بتواند فرصتهای تازهای برای انسان بودن برای مهربانی و امثال این در اختیار ما قرار دهد تلاش کنیم.