🔶این خرده فضاها را جدی بگیریم🔶
2025-02-04🔶با زبان شهروندی میتوان با مردم سخن گفت🔶
2025-02-05📝 گزارش مکتوب میزگرد مفهوم صلح از منظر علوم انسانی
🔹با حضور نعمت الله فاضلی، مجتبی مقصودی و محمد منصورنژاد🔹
✅ خبرگزاری ایرنا، ۲۴ آذر ۹۸
چکیده:
🔵 دکتر فاضلی در این میزگرد به تحلیل مفهوم صلح و نسبت آن با علوم انسانی می پردازد.
✅ در بحثِ علوم انسانی و صلح، هدف ما کمک به ایجاد چشماندازی است که صلح را یک امر اجتماعی، و برآمده از درونِ سازوکار جمعی می داند و هدفش صرفاً موعظه، عرفان و اخلاق فردی نیست.
🔻سازوکارهای سیاسی، اقتصادی، دانشگاهها و همه فرمهای دانش در شکلدادن به زندگی صلح آمیز نقش دارند.
✅ رسالت علوم انسانی، ارائه نگاه انتقادی و نشان دادن این است که کدام دین، فرهنگ و حاکمیت سیاسی در عمل منادی ستم و سرکوب بوده، اما داعیه صلح طلبی داشتهاست.
🔻کدام دینها، حکومتها و فلسفهها در عمل توانستند خشونت و روابط سلطه را کمتر کنند و گسترش روابط صلحآمیز را ترویج دهند.
🔻 این نگاه علوم اجتماعی یک نگاه انتقادی است و در جامعه ما کمتر رواج دارد.
✅ گفتمان صلح باید نهادهای صلح را به وجودآورد و صلحِ نهادی شکل گیرد.
🔻صلح نهادی، سازوکار سازماندهی جامعه را به گونهای سامان میدهد که انسانها به روابط اخلاقی بدون خشونت و سرکوب هدایت میشوند و جامعه را عصبانی نمیکند.
🔻گفتمان ناصلح، گفتمان سیاسی و معرفتی جامعهی عصبانی است. این گفتمان در جامعه ما وجود دارد.
🔵 رسالت علوم انسانی این است که دانش و سیاست را از منظر صلح نقد کند و برنامههایی برای گسترش صلح جامعه ایران پیشنهاد دهد.
***
توجیح گر خشونت یا مروج صلح؟ بخش اول
تهران- ایرنا- یکی از رسالتهای علوم اجتماعی استفاده از زبان، بینش و روش در تحقق صلح به مثابه ارزشی غایی در زندگی اجتماعی است که میتواند مانع خشونت در جامعه شود.
صلح یک آرمان جهانی تلقی میشود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و میتواند نسبت به دیدگاههای سیاسی، دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد. به همین ترتیب از جنبههای مختلفی میتوان صلح را مطالعه کرد. بررسی نقش دانش بهویژه علوم انسانی و اجتماعی در استمرار صلح و نسبت آن با مقوله صلح در جامعه دارای اهمیت است. علوم اجتماعی و انسانی به عنوان شاخهای از درخت دانش میتواند با ترویج واقعیتگرایی و عدالتمحوری، عامل تحقق صلح در جامعه باشد. این در حالی است که اگر این علوم در مسیر انحرافی قرار گیرد میتواند در خدمت خشونتطلبی باشد.
با توجه به اهمیت موضوع، گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا میزگردی تحت عنوان «مفهوم صلح از منظر علوم انسانی» را با حضور جمعی از کارشناسان این حوزه برگزار کرد. «نعمتالله فاضلی» جامعهشناس و دبیر علمی همایش سالانه انجمن مطالعات صلح ایران، «مجتبی مقصودی» عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و «محمد منصورنژاد» دینپژوه و نویسنده کارشناسان حاضر در این نشست بودند.
مفهوم صلح در گذر زمان
فاضلی در ابتدای این جلسه در تبیین مفهوم صلح اظهار داشت: مفهوم صلح تاریخی طولانی دارد. نخستین برداشتها از صلح ادبی و عرفانی است که به نوعی ناظر بر مفهوم صلح با خود، یا صلح در خود است. در قرن بیستم رویکردهای روانشناسانه به صلح توسعه پیدا کرده است. در دهههای اخیر بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم، مفهوم صلح چشماندازهای تازه حقوقی، سیاسی، جامعه شناختی و اجتماعی را به خودگرفته است. ما اکنون در لحظهای هستیم که صلح دارای مفهوم فرارشتهای و میان رشتهای است. همه دانشها از الهیات، ادبیات، عرفان، روانشناسی و علوم اجتماعی درگیر آن هستند، البته فلسفه پیشینه بیشتری دارد.
چشمانداز صلح امروزه وسیع و فراگیر شده است و تلاش ها در چارچوب صلح با خود است. صلح، روابط میان انسانها، فرهنگها، طبیعت، مناسبات اقتصادی و همه علوم را در بر میگیرد. بحث دانش و نسبت آن با زندگی و روابط قدرت و مجموعه واقعیتهایی که ما با آن درگیر هستیم در دهههای اخیر پیشرفتهای شگرفی را به وجود آورده و نکته مهم این است که آگاهی و دانش، در بستر جهان معاصر شکل گرفته است و تا اندازهای ساز و کارهای زندگی فردی را دربر گرفته است. به خاطر سیطره نگاه عرفانی و ادبی به صلح، ما آن را فردی میفهمیم و این مانع فهم صلح در جهان امروز شده است، چون نگاههای عرفانی و ادبی به صلح سابقه تاریخی و دیرینی در ذهن ما خلق کردند. در بحثِ علوم انسانی و صلح، اقدام ما کمک به چشمانداز صلح است که به صورتی یک امر اجتماعی، از درونِ سازوکار جمعی به وجود آمده است و هدفش صرفاً موعظه، عرفان و اخلاق فردی نیست. در پرتو دانشهای جدید باید صلح را جمعی ببینیم. سازوکارهای سیاسی، اقتصادی، دانشگاهها و همه فرمهای دانش در شکلدادن به زندگی صلح آمیز نقش دارند.
هنوز مفهوم صلح در مطالعات دینی وارد نشده و نگاههای هنجاری وجود دارد. روایتهای تجویزی یکطرفه درباره صلح، پیرامون دین مطرح میشود. این پرسش مطرح است که در واقعیتهای اجتماعیِ ادیان از جمله اسلام و در طول تاریخ، چه پیوندی با صلح وجود داشته و چه نوعی آگاهی را در عمل شکل داده است؟ آیا جامعه را به صلح منفی سوق داده یا به روابط اجتماعی عادلانه کمک کرده تا تبعیض قومیتی و جنسیتی نباشد؟ بحثهای مهم و جدی در این زمینه وجود دارد و ما باید با نگاه انتقادی به این قضیه نگاه کنیم.
چشمانداز صلح؛ ابزاری یا انتقادی
دبیر علمی همایش سالانه انجمن مطالعات صلح ایران با اشاره به انواع چشمانداز اظهار داشت: دو نوع چشمانداز ابزاری و انتقادی در صلح وجود دارد. در چشمانداز ابزاری، سوء استفاده ادیان و حکومتها، برای اینکه خود را صلحآمیز نشان دهند وجود دارد. همه حکومتها اگر در جنگ هم باشند خود را صلحطلب نشان میدهند، این نگاه ابزاری، شیوه مبتذلِ نگاه به صلح است. چشم انداز انتقادی صلح، هدفش افشا کردن و آشکارکردن اشکال گوناگون خشونتها، سلطهها، نابرابری، خشونتهای نمادین و فیزیکی، ستمها و سرکوبهای دینها وحکومتهای است که به مردم روا میدارند، اما خودشان را صلح طلب میدانند.
رسالت علوم انسانی، یک نگاه انتقادی است و نشان میدهد که کدام دین، فرهنگ و حاکمیت سیاسی در عمل منادی ستم و سرکوب بوده، اما داعیه صلح طلبی داشتهاست. کدام دینها، حکومتها و فلسفهها در عمل توانستند خشونت و روابط سلطه را کمتر کنند و گسترش روابط صلحآمیز را ترویج دهند. این نگاه علوم اجتماعی یک نگاه انتقادی است و در جامعه ما کمتر رواج دارد. امیدوارم در همایش صلح، از چشم انداز انتقادی و نه ابزاری به صلح نگاه کنیم.
وظیفه علم، تبلیغات برای حکومتها، ایدئولوژیها، فرهنگها و دینها نیست. وظیفه علم نقادی کردن است. مهم این است که امروزه از دانشها چگونه استفاده کنیم. رشتههای علمی دنیا چه معنا و مفهومی را تولید میکنند. آیا فقر و اَشکال توجیه برای سرکوبها را فراهم میکنند؟ یا جامعه را در آگاهی بخشی یاری میکنند؟ تلویزیون بیشتر از تفنگها میتوانند ایجاد خشونت کند. روزنامه یا مجلهای که صداهای جامعه را نمایندگی نکند شکل بارز خشونت ناصلح است. کاری که علوم انسانی باید انجام دهد کمک به آگاهیبخشی و خودآگاهی است، نه اینکه ما در جنگ باشیم و از واژه صلح برای توجیه جنگ استفاده کنیم.
رسالت علوم اجتماعی در توسعه مفهوم صلح
فاضلی در ادامه با توجه به رسالت علوم اجتماعی در مفهوم صلح بیان داشت: علوم اجتماعی کمک میکند تا بینش واقعگرایی و فهمیدن امر اجتماعی را داشته باشیم. علوم اجتماعی از طریق زبان بینش و روش به تحقق صلح کمک میکند، البته این علوم میتواند در خدمت تبعیضها باشد و جنگ را رقم بزند. خشونتطلبان تلاش میکنند زبان خشونت را با واژگان و مفاهیم علم بیارایند و از فناوریِ مفهومی برای خشونت و توجیه ظلم استفاده کنند. کسانی که بیشترین تبعیض قومیتی و نژادی را اعمال میکنند، از طریق شبهِ علم اجتماعی این موارد را مفهومسازی کرده و به آن رسمیت میبخشند و علم اجتماعی را به عنوان ابزار سلطه به کار میگیرند.
علوم انسانی و اجتماعی بزرگترین سازوکار صلح یا خشونت میتواند باشد. در جامعه کنونی که از جنبههای گوناگون درگیر خشونتهای انبوه است، علوم اجتماعی و انسانی میتواند با معرفت شناسی و واقعیت شناسی صلح مثبت را محقق سازد.
دانشها نقش مهمی در توسعه صلح دارند. بسیاری از کشورهای جهان برنامه صلح برای آموزش عالی دارند و تلاش میکنند تا رشتهها و دانشها را نسبت به مقوله صلح حساس کنند. دانش میتواند تولیدکننده جنگ و خشونت باشد. شیوه دانش نیز میتواند در عمل، خشونت و جنگ را در جامعه به وجود آورد یا مانع خشونت شود. نگاه سیاستمداران، شاعران و ادبای ما به صلح هنوز ابزاری است. گفتمان صلح باید نهادهای صلح را به وجودآورد و صلحِ نهادی شکل گیرد. صلحِ نهادی، غیر از صلح است. صلح نهادی، سازوکار سازماندهی جامعه را به گونهای سامان میدهد که انسانها به روابط اخلاقی بدون خشونت و سرکوب هدایت میشوند و جامعه را عصبانی نمیکند. گفتمان ناصلح، گفتمان سیاسی و معرفتی جامعهی عصبانی است. این گفتمان در جامعه ما وجود دارد.
رسالت علوم انسانی این است که دانش و سیاست را از منظر صلح نقد کند و برنامههایی برای گسترش صلح جامعه ایران پیشنهاد دهد. ایران یک جامعه دانشگاهی است و نزدیک به ۱۴ میلیون دانش آموخته دارد. دانشگاه میتواند نهاد صلح باشد و میتواند صلح را نهادینه کند. گفتمان صلح باید به معنای انتقادی گسترش پیدا کند و بتواند برنامه صلح را در برنامه آموزش عالی قرار دهد، این رسالت علوم اجتماعی است. دانشها را از لحاظ پژوهشی نقد کند و بتواند صلح نهادی را شکل دهد. کارِ علم، خودآگاهی انتقادی نسبت به دانشها و سازمانها از نظر سهم و نقشی است که در تولید ناصلح دارند. مفاهیم متعددی، زنجیره گفتمانی صلح را تشکیل میدهند. ما باید بتوانیم مفهوم صلح را به مثابه ارزشهای غایی زندگی وجودی اجتماعی در درون جامعه گسترش دهیم در این صورت، علوم انسانی رسالت خود را در زمینه ایجاد صلح در جامعه انجام داده است.
توجیح گر خشونت یا مروج صلح؟ بخش دوم
تهران- ایرنا- رسالت علوم انسانی، تولید و تقویت صلح به عنوان ضرورتِ جداییناپذیر جامعه است که میتواند با توجه به تغییر و تحولات اجتماعی، تعامل سازنده را خلق کند و بر توسعه و گسترش صلح در جامعه تأثیر مثبت بگذارد.
رابطه دین و صلح
منصورنژاد در ادامه این نشست علمی و در تشریح مفهوم صلح بیان داشت: صلح یک حد کمینه و بیشینه دارد؛ کمینه، نبود جنگ و خشونت است و بیشینه شامل همه خوبیها و فضیلتها است. تمرکز من بر فهم دین است و رشتههای دینی میتوانند نسبت به صلح حرفی برای گفتن داشته باشند. بحثهای دینی، نظری، معرفتی و عملیاند. ممکن است مفهوم صلح در فقه، کلام و اخلاق معنای متفاوتی داشته باشد، اما از لحاظ ریشهها یک معنای واحد دارد. در کلام، فقه و اخلاق تعریفی مستقلی از مفهوم صلح وجود ندارد. در دانشگاههای کشور ما نیز چندان به مفهوم صلح پرداخته نشده و از لحاظ ادبیات مقولهبندی، کار جدی در مفهوم، توسعه صلح شکل نگرفته است. ادبیات صلح جایش خالی است و در جهان اسلام هم به طور مضاعف هنوز نیامده است. در همه سورههای قرآن، میان هزار و یک اسماء حضرت باریتعالی، صفت رحمان و رحیم، بخشنده و مهربان در صدر آمده است. این معرفی خداوند از خود در قرآن است. پیامبر خدا هم رحمه للعالمین است و برای همه عالمیان آمده است. خداوند، خدای رحمت است. خداوند برای خودش وظیفه مقرر کرده که رحمت و مهربانی را نازل کند و به همه رحمت و مهربانی ارزانی دارد. در فرهنگ دینی باید صفت رحمت معرفی شود. رحمت از صلح عمیقتر است. صلح میتواند در جاهای باشد اما رحمت نباشد. رحمت با دل و عاطفه کار دارد. بنابراین مفهوم رحمت در ادبیات دینی از صلح برتری دارد.
عضو پژوهشگاه علوم انسانی در مورد حوزه صلح و دین اظهار داشت: نویسندگان ما در حوزه دین بیشتر در مورد جنگ نوشتهاند. کتاب های مغازی در مورد جنگهای پیامبر است، اما در زمینه صلح مطالب اندک است. مساله جنگ و خشونت به اصل تفکر و ذهنیت بر میگردد. اگر ما بتوانیم دانش صلح را نهادینه کنیم، تغییر در ذهن و رفتار به وجود میآوریم. ما هم میتوانیم خداوند جبار و هم رحمان را معرفی کنیم. کسانی که خدای رحمت و صلح را معرفی کردند یا از صلح دینی حرف میزنند روشنفکران دینی و نواندیشان دینی هستند که دغدغه مسائل جدید را دارند. اگر بخواهیم صلح را در حیطه دین در کشورمان نهادینه کنیم نیاز است تا دو گروه مذکور بیشتر به ارائه نظریات خود بپردازند و آن را به جامعه انتقال دهند.
پیوند رایج صلح و سیاست
مقصودی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد با اشاره به مفاهیم صلح درجامعه اظهار داشت: صلح موضوع غریبی در جامعه ایران است؛ از جمله مفاهیمی است که برداشتهای ناصواب نسبت به آن وجود دارد؛ مفاهیمی نظیر سازش که مترادف با واژه صلح است. از منظر علوم سیاسی و دانش سیاسی، ایران و منطقه در وضعیت نامناسبی قرار دارد. حوادث اخیر در منطقه و کشورمان، خشونتهای نهان و آشکار جامعه را نشان میدهد. این مشکلات ظرفیتهای پرداختن بیشتر به صلح را در جامعه ایران به نمایش میگذارد. در سطح کشورهای منطقه، وضعیت ناصلح، منازعه و درگیری وجود دارد. در عبور از مناقشات منطقهای، در سطح نظام بین الملل نیز خشونتهای دیپلماتیک، کلامی و رسانهای وجود دارد.
صحنه نبرد تنها در میدان جغرافیا و مرزها نیست، در عرصه رسانهای و حاکمیت نیز خشونت به نوعی خود را نشان میدهد. به نظر میرسد در شرایط کنونی طرح بحث و گفتگو در مورد صلح و زمینههای صلح، از الزامات جامعه محسوب میشود. توجه جامعه علمی به صلح باید با همکاری دستگاه اجرایی و سیاستگذاری صورت گیرد. وظیفه جامعه علمی و رسالت آن بیان مشکلات و دردهای جامعه است و حل مشکلات بر عهده صاحبان قدرت است. سیاست در این مرحله ورود پیدا میکند. طرح توسعه گفتمان صلح به تنهایی از سوی نخبگان علمی کفایت نمیکند. این گفتمان باید از سوی حاکمیت تبدیل به سیاست، قانون و مکانیزم های اجرای برای صلح در ابعاد مختلف شود.
صلح یک مفهوم بین شتهای است و تنها مختص علوم سیاسی نیست. همه علوم در تولید صلح و خشونت نقش دارند. سیاست با مفهوم صلح هم پیوند دارد، اگر صلح را از مفهوم سیاست جدا کنیم علم سیاست عقیم میماند و به بنبست میرسد. علم سیاست درلایههایی که ایجاد گشایش وجود ندارد با مذاکره، گفت و گو را خلق میکند و از این منظر با قدرت سرو کار دارد و قدرت را تعدیل میکند. اگر بخواهیم مسیر صلح را از منظر دانشگاهی هموار کنیم تولید ادبیات این حوزه از سوی اندیشمندان حوزه سیاست، از ضروریات جامعه امروز ما است.
رسالت اندیشمندان سیاسی در توسعه صلح
مقصودی جامعهشناس سیاسی در مورد رسالت اندیشمندان در بسط و گسترش صلح بیان داشت: طرحهای مختلفی برای ارائه صلح وجود دارد. اگر ما بتوانیم با ظرفیتسازی، آشتی در جامعه ایجاد کنیم، مهمترین رسالت علوم انسانی در حوزه صلح را خلق کردهایم. جامعه در حال تغییر و تحول است. ما باید بتوانیم تعامل لازم با جهان اطراف خود را به وجود آوریم. بازنگری درسیاست ها و راههای رفته برای حفظ و بقای جامعه ضرورت دارد. نه تنها دولت و ساختار حکومت، بلکه تمامیت ایران باید در سیاستها و رهیافتها خود بازنگری انجام دهد. مهمترین رسالت در این حوزه بر عهده دولت است و نخبگان هم نهادینهسازی صلح را تولید و تقویت میکنند. ما باید بر غیریتسازی نکوشیم. واژه دشمن در درازمدت بازخورد اجتماعی دارد و تنها با مفهوم صلح میتوان دنیای بهتری را برای خود و دیگران رقم بزنیم.