🔶نقد می کنیم یا نفی؟🔶
2025-02-03🔶 مهرآئین، مدرنیته و سیل🔶
2025-02-03📝 يادداشت دكتر نعمت الله فاضلي با عنوان وطن تنها نقطه ای روی نقشه نیست
✅ ایران آنلاین، ۱۳ فروردین ۹۸
✅ دوست داشتن ایران برای بسیاری از ما بویژه آنانی که دانشگاهی هستند ظاهری پارادوکسیکال دارد؛ گویی همه ما وظیفه داریم که در مقام یک انسان دانشگاهی همواره تفکر انتقادی و مستقل را سرمشق خود داشته باشیم و هوشیارانه مسألهها و چالشهای این سرزمین را به رخ بکشیم.
🔻از این رو، من و همه اهالی دانشگاه همواره با این تناقض روبهرو هستیم که هم مسائل جامعه را ببینیم و هم برخوردی احساسی با آن داشته باشیم.
✅ از اینرو میخواهم در اینجا صادقانه از احساس خودم، از عشق به ایران زمین بگویم.
🔻گمان من بر این است که بدون احساس پرشور درباره ایران نمیتوان انسانشناس ایرانی بود. نمیتوان هیچ یک از هویتهای دیگر را شکل داد.
✅ معمولاً ما در دانشگاه به دانشجویانمان به ندرت میگوییم که برای انسانشناس، جامعهشناس، مورخ، فیلسوف، اقتصاددان یا بهطور کلی محقق یا دانشگاهی بودن، لازم است وطن را هم دوست داشت. دانستن روشها، نظریهها و دیدگاهها شرط لازم است اما کافی نیست.
🔻کسانی میتوانند هویت دانشگاهی خود را شکل دهند که علاوه بر وجوه شناختی، روشی و دانشی به وجوه عاطفیشان هم توجه داشته باشند.
✅ واقعیت این است که یکی از بنیادیترین ضرورتهای زیستن «دوست داشتن» است. یکی از بارزترین دوست داشتنها، دوست داشتن زادگاه است. ما بدون داشتن حس تعلق و دوست داشتن زادگاه خود نمیتوانیم دیگر دوست داشتنها را تجربه کنیم.
🔻«وطن» فضایی است که تمام تعلقات ما در آنجا هویت و موجودیت پیدا میکند. وطن جایی است که ما در آن به تمام احساسهایمان نوعی عینیت، تجسد و مادیت میبخشیم.
🔻وطن به معنای بسیار ساده فقط نقطهای روی نقشه جغرافیایی نیست. وطن مجموعه بینهایت متکثر، خیالی و انسانی است که مجموعه وسیعی از انسانها را در تاریخی طولانی و در مجموعه وسیعی از رؤیاها، آرزوها، انتظارات، عشقها و علائق به یکدیگر پیوند میزند.
✅ برای مردم ایران که هزاران سال در جایی بهنام ایران زمین موطن گزیدهاند، دوست داشتن ایران، یعنی دوست داشتن هزاران هزار خاطره، سبکهای هنری و ادبی، عاطفههای بزرگ و ارزشهای مشترکی که در طول سالیان سال به هم تنیده شدهاند و در درون آن هستی جمعی و تاریخی بهنام «ایران» نسل به نسل به ما به ارث رسیده است.
🔻ایران برای هر ایرانی بیانگر بینهایت هستیهای شناختی، عاطفی، ارزشی، اخلاقی، هنری و زیباشناسانه است که ما هر لحظه خودآگاه یا ناخودآگاه آن را حس میکنیم. با نام ایران ما هر لحظه شیوه تازهای از پیوند خود با هستی را تجربه میکنیم،
🔻نام ایران برای همه اقوام، ادیان، گویشها و برای همه نسلها شیوهای از «بودن» و «زیستن» را تداعی و ممکن میکند. ایرانی بودن به معنای شکلی از بودن است.
✅ من ایرانم را دوست میدارم نه تنها به مثابه نوعی آرمان یا ایدئولوژی سیاسی (که برای بسیاری از ما این معنا نیز همچنان ارزشمند است) بلکه به این معنا که ایرانی بودن چیزی فراتر از معنای سیاسی است. ایرانی بودن به معنای بسیار ساده آن شکلی از انسان بودن است.
🔻من ایرانم را دوست دارم چه آنگاه که امپراطوری بزرگ هخامنشی است چه آنگاه که پارهای از امپراطوری اسلامی است و چه آنگاه که در فراز و فرود تاریخ در برابر مغولان دچار شکستها و بحرانهای عظیم میشود.
🔻 من ایرانم را دوست میدارم چراکه میدانم بدون این احساس، برای من اندیشیدن ناممکن است، من ایرانم را دوست دارم، چراکه اندیشیدن بستگی عمیقی به همین حس تعلق و دوست داشتن دارد.
✅ در جهان جهانی شده امروز که هر روز در عالم سیاست و تجارت با سرزمینزدایی مواجه هستیم و اقتدار دولتها رو به کاهش است، سخن گفتن از دوست داشتن سرزمین، در نگاه نخست کمی دشوار است.
🔻در جهان امروز که هر روز ضرورت شهروند جهانی شدن بیشتر میشود، سخن گفتن از عشق به وطن به نظر دشوار و به گونهای ناسازوار به نظر میرسد
🔻اما واقعیت این است که «جهان وطن بودن» هیچ تعارضی با «دوست داشتن وطن» ندارد. کسانی میتوانند شهروندان جهانی خوبی باشند که در جایی از این هستی، دوست داشتن وطن و جهان را به نحو ملموس تجربه کرده باشند.
🔻شهروند جهانی شدن یعنی پایبندی به ارزشها و باورهای مشترک، زمانی این پایبندی معنای انضمامی و عینی مشخص پیدا میکند که هر یک از ما در چارچوب وطنی که سرزمین خود میدانیم، بتوانیم آن ارزشهای جهانی را تمرین کرده و احترام بگذاریم.
🔻دوست داشتن وطن در عصر جهانی شدن و جهان وطنانه لازمه زیست جهانوطنانه است.
✅ امروزه همه ما از طریق رسانهها و نظامهای آموزشی، دانش وسیعی در خصوص جهان و سرزمینهای دیگر بهدست میآوریم. این دانش، گنجینه شناختی ما را اعتلا میبخشد، اما لازمه زیستن و تجربه کردن انسانی این جهان این است که گنجینه شناختی ما با گنجینه عاطفی همراه شود. برای انسانی زیستن در این جهان ما به دانش، بینش و منشی نیاز داریم که از طریق آن هر یک از ما بتوانیم به شیوهای گرم و عاطفی پیوندهای خود را با این جهان احساس کنیم.
🔻دوست داشتن ایران و زیستن عاشقانه در این جهان ضرورت دست یافتن به بینش و منش جهان وطنانه است.