«تفکیک زدایی نهادی، چالش بنیادی سیاست فرهنگی در ایران»
2025-01-30«قصهپردازيهاي نوستالژيك ايراني يا تئوري مرغ همسايه غاز است؟!»
2025-01-31گزارش سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان «مناسبات علم و فرهنگ در ایران»، نشست «ترویج علم، رسانه و فرهنگ»، دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، اسفند ماه ۹۱
مناسبات جامعه ایران با علم متاثر از سه عامل علم جهانی، تاریخ و پیشینه ایرانیان و اقتضائات روز جامعه است. واقعیت تاریخی ما این است که علم مدرن در جامعه ایران هیچگاه مقبولیت و مطلوبیت نداشته است و مردم با نگرش به آن به عنوان امری زشت و نامبارک برخورد کردهاند؛ در واقع ناخودآگاه جمعی ما همواره در حال تلاش برای پرهیز از علم بوده است.
مردم ایران همواره در برابر پذیرش علوم جدید مقاومت کردهاند هرچند که نگاه ابزاری آنها به فواید علم در نهایت آنها را به سمت استفاده از آن سوق داده است.
مردم ایران همواره در برابر پذیرش علوم جدید مقاومت کردهاند هرچند که نگاه ابزاری آنها به فواید علم در نهایت آنها را به سمت استفاده از آن سوق داده است.
به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این جمله بخشی از سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی- عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی- در نشست «ترویج علم، رسانه و فرهنگ»، با عنوان «مناسبات علم و فرهنگ در ایران» است.
فاضلی در سخنان خود با بیان اینکه در تحلیل رابطه میان علم و فرهنگ باید علم را به مثابه گفتمان جامعه دید، خاطرنشان کرد: علم در این گفتمان نوعی شیوه سخن گفتن درباره پدیدههای اجتماعی و طبیعی است که در واقع یک نظام نشانهیی تولید میکند که میتواند در جامعه معنای واقعی خود را بیافریند.
وی معتقد است برخلاف علم که کلی و جهان شمول است، گفتمان علم به صورت کاملاً محلی و در چارچوب یک فرهنگ و تاریخ معین تعریف میشود؛ چنانچه در جامعه ایران نیز مناسبات با علم تحت تأثیر سه عامل علم جهانی، تاریخ و پیشینه ایرانیان و اقتضائات روز جامعه بوده است.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه ایرانیان همواره مناسبات پر تنشی با علم داشتهاند، تصریح کرد: واقعیت تاریخی ما این است که علم مدرن در جامعه ایران هیچگاه مقبولیت و مطلوبیت نداشته است و مردم با نگرش به آن به عنوان امری زشت و نامبارک برخورد کردهاند؛ در واقع ناخودآگاه جمعی ما همواره در حال تلاش برای پرهیز از علم بوده است.
فاضلی دربارهی تعریف واژه فرهنگ در سخنان تحلیلی خود توضیح داد: منظور من از فرهنگ توده مردم، فرهنگ نظام انسانشناسانه است؛ یعنی ارزشها، نگرشها و بینشهای مردم که شیوه زندگی آنها را تعیین میکند.
وی با اشاره به این که نخستین برخورد جامعهی ایران با علم مدرن به زمان عباسمیرزا و اعزام دو ایرانی برای فراگیری علم به اروپا باز میگردد، گفت: اولین واکنش مردم به این پدیده مقاومت بود. موضوعی که حتی در میان سیاستمداران نیز دیده میشد و در نامهنگاریهای آنها به صورت مداوم تذکر داده میشد که دانشجویان ایرانی خارج از کشور تحت تأثیر فرهنگ مردم اروپا قرار نگیرند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مقاومت مردم تا حدی بود که وقتی نخستین پزشک مدرن تحصیلکرده در اروپا وارد کشور شد عباسمیرزا دستور داد تا کتابی درباره طب نوین بنویسند تا در آن تنها به این نکته اشاره شود که طب اروپایی و نوین کم ارزشتر از طب سنتی ایرانیان نیست. حتی در این دوره اطبای ایرانی کتابهایی در رد پزشکی فرنگی نوشتهاند.
فاضلی توضیح داد: احتمالا دلیل این مقاومت این بوده است که مردم تصور میکردند علم مدرن با فرهنگ ملی، قومی و دینی ایرانیان همخوان نیست و علوم جدید را از بین برنده سنتهای قدیمی میدانستند. این مقاومت و بازدارندگی دربارهی زنان بیشتر دیده میشد چنانچه به شدت از حضور آنان در مکانهایی که در آنها از علم مدرن صحبت میشد مانند مدارس جلوگیری میکردند.
به گفتهی وی ایرانیان در برابر علم مدرن با یک پارادوکس فرهنگی روبرو بودند نخست این که خود را محتاج این علوم میدانستند به این دلیل که علوم جدید میتوانستند بسیاری از مشکلات زندگی آنها مانند بیماریها را برطرف کنند اما از سوی دیگر این علوم را مغایر با ارزشهای خود میپنداشتند و در نهایت در برابر آن مقاومت میکردند.
فاضلی توضیح داد: همین نگاه دارای پارادوکس باعث شد که برخورد ما با علم ابزار انگارانه باشد در واقع ما سعی میکردیم بخش عملی و فنی علم را به خاطر کمکی که به زندگی اجتماعی ما میکرد بیشتر از بخش محض آن جدی بگیریم. شاید به همین دلیل تا مدتها علوم پایه و علوم اجتماعی و انسانی در ایران مطرح نبود.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که در دوران پهلوی اول برخورد سیاستمداران با علم و نوع نگاه مردم به آن تا حدودی تغییر کرد یادآور شد: در این دوره چالشی جدی بین فرهنگ و علم دیده نمیشد و در واقع علم توانست از یک مشروعیت سیاسی و نه اجتماعی و فرهنگی برخوردار شود.
به گفته وی سیاستمداران در این دوره سعی کردند تنشهای سیاسی علم و حاکمیت ایران را به حداقل خود برسانند؛ هر چند که حاکمیت نمیتوانست بدون توجه به سنت نسبت به ترویج علم اقدام کند. اکنون اما وضعیت کاملا متفاوت شده است و نهاد علم از مقبولیت کافی برخوردار شده و به مثابه نشانه جایگاه خود را در نظام نشانه شناختی جامعه پیدا کرده است. زبان علم در واقع شیوه سخن گفتن مردم در مورد بهداشت، سلامتی، فعالیت شغلی، کسب درآمد، محیط زیست و هزاران مورد دیگر شده است.
به گفته این استاد دانشگاه این موضوع میتواند با چالشهایی نیز مواجه باشد چنانچه طبق آمار وزارت آموزش و پرورش هم اکنون ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت ایران بدون سواد هستند و ۱۰ میلیون نیز کم سواد محسوب میشوند.
وی با اشاره به این که با وجود چنین آماری مفاهیم مربوط به علم در جامعه در حال عمومی شدن است، خاطرنشان کرد: در این میان یک طبقهی مولد و خلاق در جامعه در حال شکلگیری است که میتواند به کمک زبان نشانه شناختی مدرن یعنی هنر جدید و علم جدید تخیل کند و دنیا را با این زبان ترسیم کند.
به گفته فاضلی این گروه با تنشهایی نیز به دلیل وجود شکافهای فرهنگی در جامعه روبهرو هستند اما به طور کلی سواد علمی برای این طبقه خلاق در حال شکلگیری است؛ طبقهای که تبدیل به موتور محرک جامعه شدهاند.
نشست «ترویج علم، رسانه و فرهنگ» که دکتر فاضلی در آن به عنوان یکی از سخنرانان حضور داشت، عصر دیروز به همت انجمن ترویج علم ایران و انجمن ایرانی مطالعات جهان، در سالن حنانه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.