🔶فقدان غلامعباس توسلي و مساله علوم اجتماعي در ايران🔶
2025-02-14🔶سوگ فیرحی و بازاندیشی جامعه ایرانی🔶
2025-02-14🔶یاد همایش ها بخیر🔶
🔻 نعمت الله فاضلی، ۱۵ آبان ۹۹
✅ دلم برای نشست ها و همایش های گرم و رو در رو تنگ شده است. هشت ماه است که دیگر برگزاری این گردهمایی ها تعطیل شده اند. چه روزها و سال های تاریخی و به یادماندنی را پشت سر گذاشتیم. چه دنیای پر از سخن و انباشته از دیدارها و هم اندیشی ها را تجربه کردیم. گسترش فضای مجازی و رسانه ای شدن جامعه، مانع از دیده شدن اهمیت و گستردگی همایش ها و سالن های آنها شده است. اکنون که این همایش ها برگزار نمی شوند، می توان به آنها اندیشید و جای خالی شان را احساس کرد.
✅مردم ایران در این چند دهه ی گذشته شوق همایش داشتند و تمنای دیدارهای فرهنگی و فکری. از دوران مشروطه ما تجربه برگزاری چنین همایش هایی را آغاز کردیم. در دوره پهلوی اول محمدعلی فروغی معلم سخنوری شد و درباره ادب و آداب سخنرانی کتاب نوشت و حکومت برای رونق سخنرانی تلاش کرد. با گسترش مدارس و دانشگاه ها هر سال بر تعداد سالن های سخنرانی ها افزوده شد.
🔻با شکل گیری انقلاب ۵۷ موج تازه ای از منبر و سخنرانی آغاز شد. با سرعتی شگفت هر ماه و هر سال بر اهمیت همایش و سخنرانی افزوده می شد. دولت اصلاحات در ۱۳۷۶ آمد و دوباره با اهمیت یافتن توسعه سیاسی و فرهنگی، سالن های همایش و سخنرانی اهمیت و رونقی تازه گرفتند. همین زمینه ها بر روی هم انباشته شد و جامعه ایران به سوی جامعه ای همایشی خیز برداشت. در این چند دهه اخیر هزاران سالن اجتماعات در دانشگاه ها، مدارس، فرهنگسراها، سازمان ها و باشگاه ها ساخته شده اند.
✅بحران کرونا این مکان ها را خالی نگاهداشته است. نمی دانم در آینده اگر فعالیت های فکری و فرهنگی به صورت مجازی برگزار شوند، این هزاران سالن اجتماعات چه خواهند شد. مردم ایران در چند دهه گذشته نوعی «انقلاب گفتگویی» را تجربه کردند. هر روز در سراسر کشور صدها و شاید هزاران تجمع سازمان یافته داشتند. هر قدر از «شب نشینی های سنتی» کاسته می شد، بر تعداد همایش ها و نشست های سازمان یافته افزوده می شد.
🔻در کریدور این همایش ها، دیدارهای گرم و گفتگوهای انسانی پرشوری انجام می شد. این همایش ها اگرچه هزینه های زیادی داشتند، اما اشکال جدیدی از «با هم بودن» را شکل می دادند. من یکی از مشتریان جدی این نشست ها بودم. شهرهای کوچک و بزرگ ایران محل برگزاری این اجتماعات فکری و فرهنگی بود. شاید پنجاه سال بعد هنگام تحلیل تاریخ فرهنگی ایران از این دو دهه به عنوان «دهه های همایش» نام ببرند.
✅هنوز پژوهشی درباره اثرات گوناگون این فضای گرم و گفتگویی انجام نشده است. اما من به عنوان یکی از کسانی که در این سال ها زیسته و بخش مهمی از زندگی ام را در این سالن های همایش سپری کرده ام، گواهی می دهم که ما در این سال ها استقبال پرشور و اشتهای سیری ناپذیری برای این همایش ها از خود نشان دادیم. اطمینان دارم که این سالن ها حس نوستالژی برای آیندگان خواهد شد. هتل ها، باشگاه های عروسی، مساجد و حسینه ها، شهرداری ها و همه ی سازمان ها در این دو دهه، مسابقه ساختن بهترین و لوکس ترین سالن های اجتماعات را داشتند.
🔻در این چند دهه هزاران هزار همایش برگزار شد. چنان این کار رونق گرفت که تشکیل همایش به صنعت پول سازی بدل شد. در این سالن ها میلیون ها دانشجو، کارشناس، استاد، مدیر و شهروندان عادی حضور داشتند. در این سالن ها گفتمان اجتماعی شکل می گرفت و اندیشه ها و ذهن های مردم درگیر ایده ها و سخنان گوناگون می شد. صنعت همایش چنان رونق گرفت که چالش برانگیز شد و صدای منتقدان را بلند کرد. گاهی ریخت و پاش های بسیاری می شد. گاهی هنجارهای جامعه را زیر پا می گذاشتند. هر چه بود، شکل تازه ای از «کنش فرهنگی انبوه» میان مردم بود.
✅ نمیدانم اگر بحران کرونا ادامه یابد، آیا ما به سالن ها باز می گردیم یا نه، اما هرگز تاریخ فراموش نخواهد کرد که سالن های بزرگ و کوچک بی شماری مردم ایران برای گفتگو در این سال های سخت ساختند. آنها از سخنرانی همچون رسانه ای گرم نهایت بهره را بردند. خانه های همه ما چندین لوح، کیف و یادگار همایش هاست. خاطرات ما انباشته از ناهارها و شام های روی میز غذاخوری این سالن هاست. در این سالن ها، نه تنها دهان و گوش ها بلکه چشم ها، دست ها، پاها و بدن های ما حضور داشتند و اندیشیدن را تجربه می کردند.
🔻اکنون این سخنرانی ها و همایش ها مجازی شده اند و بدن های ما از کار افتاده و صرفا با گوش های مان می اندیشیم. این شیوه کار بسیار ارزان تر و آسان تر است، اما هرگز نمی تواند تجربه «اندیشه بدنمند» و مکامند سالن های همایش ها را برای ما ایجاد کند. همایش های حضوری بخشی از حافظه ما بودند، و خاطراتی فکری و فرهنگی را می ساختند؛ اما این نشست های مجازی فاقد جان و جسمی هستند که خاطره ساز و حافظه جمعی شوند. این نشست های مجازی چیزی شبیه کالای یکبار مصرف می مانند. همان لحظه تمام می شوند.
✅ کرونا چیزهای زیادی را از ما گرفت و همچنان می گیرد، اما مجالی داده است تا به داشته های مان بیندیشیم.