یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی در پاسخ به نقد دکتر سید جواد میری درباره کتاب فرهنگ و فاجعه
2025-02-14🔶گفتگو با همکارم دکتر سیدجواد میری و پاسخ به نقد (۲)🔶
2025-02-14📝یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان گفتگو با دوست اندیشمندم دکتر حسن محدثی
✅۲۲ شهریور ۹۹
🔵 حسن محدثی از اندیشمندان صمیمی، دلسوز، نکته سنج و نقاد و بدون غل و غشی است که چندین سال است برای جامعه ایران جسورانه و بی ریا می نویسد و البته هزینه فعالیت های فکری اش را هم می دهد. او برای من دوستی مهربان و انسانی قابل اعتماد است. با من یک نسل تفاوت سنی دارد اما همواره احساس کرده ام که بسیار خلاق تر و پخته تر از سن و سالش قلم می زند.
🔻محدثی تنها نیست، نسل او پربار است. در اجتماع علوم اجتماعی ایران خوشبختانه بسیارند؛ هم نسل های او مانند عباس کاظمی، محمد رضایی، محمد فاضلی، جبار رحمانی، محسن حسام مظاهری و بسیاری دیگران که نقادانه و دلسوزانه می نویسند و به حوزه عمومی ایران امروز روشنایی و رونق می بخشند. این نسل برای من آموزنده و الهام بخش هستند.
✅ محدثی در یادداشتی تلگرامی، ملاحظاتی انتقادی درباره نوشته ها و فعالیت های فکری من منتشر کرده است. پیش از هر چیز صمیمانه از ایشان بخاطر این که نوشته ها و فعالیت های مرا قابل نقد و توجه دانسته اند سپاسگزاری می کنم. برای پاسداشت لطف ایشان چند نکته و ملاحظه را بیان می کنم.
اگرچه ملاحظاتی که می نویسم برای دفاع یا توجیه چیزی نیست و اکنون بعد از نزدیک به سی سال کار دانشگاهی حداقل چیزی که آموخته ام این است که کارهای فکری و نوشتاری من و هیچ انسان دانشگاهی دیگری بی نیاز از حک و اصلاح یا نقد و پالایش نیست. امیدوارم خداوند فرصت کافی برایم مهیا سازد تا کارهایم را توسعه داده، اصلاح کنم و در گفتگوی نقادانه با دوستانی مانند محدثی بهتر و بیشتر بیاموزم.
🔻در عین حال آموخته ام که از نقدها بیاموزم و نرنجم، حتی اگر کسانی نادرست بگویند یا درشتی کنند. این سخن وثوق الدوله را همواره آویزه گوشم دارم که «نقش تو در زمانه بماند چنانکه هست
تاریخ، حکم آینه دارد، هر آینه». بر این اساس اطمینان دارم خرد جمعی و تاریخ بهترین داور برای همه ی ماست و جای هیچ نگرانی نیست.
✅ اما ملاحظات درباره گفتارهای جناب دکتر محدثی عزیز را با اولین نقد ایشان آغاز می کنم.
🔶۱-جناب محدثی عزیز می نویسند «پیش از این و در یادداشتی دربارهی دکتر نعمت الله فاضلی عزیز از ضرورت تعیین حوزهی تخصّصی توسّط محقّق جامعهشناسی و عدم پراکندهکاری، سخن گفتم و گفتم که متأسّفانه این ایراد در کار اغلب استادان و محقّقان جامعهشناسی در ایران دیده میشود».
🔻«تعیین حوزه تخصصی» دقیقا ناظر به چه چیزی است؟ اگر ناظر به قلمروهای موضوعی باشد، این امر ضرورتی ندارد و تجربه تاریخ علم هم بیان کننده این نیست که محققان خود را به قلمرو موضوعی واحدی محدود کرده اند. اگر تاریخ اندیشه از دوران کهن تا امروز را نگاه کنیم می بینیم که اکثریت نویسندگان و محققان از اندیشمندان ایرانی و غیر ایرانی در تمام رشته ها و دانش ها انبوهی آثار در قلمروهای گوناگون نوشته اند.
🔻دکتر حسن اسلامی اردکانی در مقاله پژوهشی دقیقی با عنوان «تقابل پرنویسی و خوب نویسی در علم: تحلیل انتقادی» (مجله راهبرد فرهنگ بهار ۱۳۹۳) نشان می دهد که تجربه تاریخی اندیشه ورزی نشان نمی دهد که محققان جدی کم نویس بوده اند یا صرفا در حوزه تخصصی واحدی خود را محدود ساخته اند. مثال های کاملا آشنای این زمینه برتراندراسل و نوام چامسکی هستند. از آگوست کنت تا ماکس وبر، از پارسونز تا گیدنز، از مالینوفسکی تا کلیفورد گیرتس تا جفری آلکساندر و همه و همه قلمروهای موضوعی متعدد و پرشماری داشته و دارند. واقعیت این است که هایدگر و ویتگنشتاین هزاران صفحه و دهها کتاب و صدها مقاله در موضوعات متعدد نوشته اند تا یکی دو اثرشان ماندگار شده است. بله، ما هایدگر را با «هستی و زمان» او می شناسیم و ده ها کتاب دیگر را حاشیه ای می دانیم.
🔻چیزی که به این اندیشمندان اعتبار می دهد کم نویسی یا عدم پراکندگی آثارشان نیست، بلکه «تفکر مسئله محور» آنهاست که در یکی دو اثرشان بروز و ظهور یافته است. بنابراین، جناب محدثی عزیز معیار ما برای ارزیابی اندیشه ها و نوشته های محققان تعدد و پراکندگی نوشته های شان نمی تواند باشد. معیار ما اینست که آیا محققان در انتهای راه فکری شان می توانند مسئله ای را طرح کنند یا خیر.
🔻از این دیدگاه برای ارزیابی نوشته های هر محققی باید سراغ آن نوشته ها و کتاب هایی برویم که بتوانند نماینده اندیشه و تلاش محقق مد نظر ما باشند. اگر شما یا هر دوست دیگری می خواهید نوشته ها و فعالیت های مرا محک بزنید و داوری انتقادی کنید باید (از نظر خودم) کتاب «ابعاد سیاسی فرهنگ در ایران» (چاپ ۲۰۰۶) یا کتاب «زندگی سراسر فهم مسئله است» (چاپ شهریور ۱۳۹۹) یا «چشم اندازهای فرهنگ معاصر ایران» (با همکاری مانی کلانی ۱۳۹۸) یا کتاب «فرهنگ و دانشگاه (چاپ ۱۳۸۷) را تحلیل و ارزیابی کنید.
🔶۲- دومین نقد دوست اندیشمندم جناب دکتر محدثی به مردم نگارانه بودن نوشته های من است. ایشان می نویسد«من قبلاً عنوان «مردمنگاری را بر روی جلد برخی از آثار دیده بودم ولی وقتی آنها را مطالعه و بررسی کردم، محتوا را مردمنگارانه نیافتم. بهعنوان مثال، دوست عزیز و ارجمندم دکتر نعمتالله فاضلی کتابی دارد تحت عنوان «مردمنگاری آموزش» (فاضلی، ۱۳۹۰؛ نشر علم، چاپ اوّل). وقتی این کتاب را بررسی میکنیم درمییابیم که مجموعهای از مباحث نظری را در باب مسایل و امور مربوط به آموزش دربردارد. لذا چنین اثری قطعاً مردمنگارانه نیست؛ مگر آنکه مردمنگاری معنای دیگری نیز داشته باشد که من از آن بیخبرم»
🔻در کتاب «مردم نگاری آموزش» تنها دو فصل ششم و هفتم مردم نگاری هستند و سایر فصول ارتباطی با مردم نگاری ندارند. این نکته در عناوین فصول مشخص است. در سال ۱۳۹۰ که این کتاب منتشر شد برای ترویج و گسترش قلمرو کاربردهای مردم نگاری، عنوان کتاب را «مردم نگاری آموزش» گذاشتم. این که عنوان فصلی از کتاب را برای کل کتاب انتخاب کنیم سنت رایجی در دانشگاه هست.
🔻اما آیا این دو فصل مردم نگاری هستند یا نه؟ فصل هفتم «مردم نگاری تجارب دانش آموزی در یک مدرسه روستایی» است که ۱۰۰ صفحه کتاب یعنی یک سوم کل کتاب است. من در این مونوگراف براساس روش خودمردمنگاری تجارب زیسته ام از دوران مدرسه در روستای زادگاهم را توصیف و تحلیل کرده ام. خودم نگاری روشی است که محقق براساس تبدیل کردن زندگی و تجربه هایش به داده، توصیف و تحلیلی از فرهنگ ارائه می کند. در کتاب «پشت دریاها شهریست» (۱۳۹۳) این روش را مفصل شرح داده ام.
🔻بله، حق با شماست جناب دکتر محدثی عزیز کارهای مردم نگارانه من هیچ کدام در سنت کلاسیک مردم نگاری نیستند. امروزه نزدیک به پنجاه ژانر مردم نگاری وجود دارد. حتی خودمردمنگاری نیز به ژانرهای متعدد تقسیم شده و توسعه یافته است.
🔶۳- سومین نقد جناب دکتر محدثی عزیز اینست که در مدخل ویکی پدیای من نکته ای هست که «ممکن است از آن چنین استنباط شود که دکتر نعمتالله فاضلیِ عزیز، مبدع خودمردمنگاری است». در کتاب «پشت دریاها شهریست» تاریخچه خودمردم نگاری را کامل بیان کرده ام و مبدعان و پیشگامان آن از ۱۹۷۰ تاکنون را توضیح داده ام.
🔻اما در ایران تا جایی که می دانم و همچنین خانم دکتر ژیلا حیدری در کتاب خودم مردم نگارانه اش «من یک معلم هستم» و خانم دکتر شیوا علینقیان در رساله خودم نگارانه دکتری شان که تازگی دفاع کرده اند نشان داده اند من اولین نویسنده ایرانی هستم که کارهای اتواتنوگرافیک به زبان فارسی نوشته و منتشر کرده ام. توضیح نویسندگان ویکی پدیا ناظر به این مطلب هست.
🔶۴- چهارمین نقد جناب دکتر محدثی عزیز اینست که من نباید در نوشتن آسان گیری کنم. ایشان می نویسد «در این مورد خاص با دکتر میری عزیز همدلی دارم و نقد ایشان را بر اثر آقای دکتر فاضلی عزیز کم و بیش وارد میدانم. به گمان من آسانگیری در کار بسیاری از صاحبنظران ایرانی در علوم انسانی وجود دارد».
🔻من توصیه ایشان مبنی بر پرهیز از «آسان گیری» را با جان و دل می پذیرم. در این نکته که در کتاب «فرهنگ و فاجعه» می شد از هر نظر دقیق تر و سخت گیرانه تر نوشت تردیدی ندارم. قطعا اگر بخواهم آن را بازنویسی کنم (مانند هر نوشته دیگرم) تغییرات بسیاری در آن می دهم.
🔻اما دو نکته را باید در نظر گرفت. من این کتاب را همان طور که در پیشگفتار مفصل شرح داده ام مجموعه ای از «جستارها» نامیده ام که در رسانه ها و مطبوعات عمومی چاپ شده اند. این جستارها مونوگراف نیستند که بخواهیم با معیار مونوگراف های اتنوگرافیک آنها را ارزیابی کنیم. علاوه بر این، منظورم از چاپ این جستارها هم این بود که بتوانم براساس ایفای مسئولیت اجتماعی ام در موقعیت بحران، سهمی در این فضا داشته باشم. از اینرو، این جستارها را بدون دستکاری همان طور که در مطبوعات و حوزه عمومی ارائه کرده بودم در اینجا منتشر کردم. در اینجا قصدم صرفا ارائه مطالبی بود که در اوج بحران کرونا روزانه می نوشتم و آنها را در شبکه های اجتماعی و مطبوعات منتشر می کردم. این نکات در پیشگفتار کتاب دقیق بیان شده است.
🔻البته اگر مانند کتاب «زندگی سراسر فهم مسئله است» در مجال چند ساله این کتاب را می نوشتم و مخاطب آن نیز صرفا دانشگاهیان بود، قطعا سخت گیرانه می نوشتم. با وجود این، قصدم این نیست که بگویم این کتاب عیب و نقصی ندارد و شما یا هر منتقد دیگری نباید آن را نقد یا یادآوری کنید. همین که نوشته هایم را قابل دانسته و می خوانید و نقد می کنید صمیمانه از شما سپاسگزارم و می آموزم.
ارادتمند شما
فاضلی