علم نارس
2025-02-18چه نیازی به متفکران بزرگ داریم؟
2025-02-18📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان پسروی از کی آغاز شد؟
🔻۱۸ مرداد ۱۴۰۱
✅ آقای دکتر پرهام همکار عزیزم، از ناراستی ها و نادرستی ها در دانشگاه ایرانی نوشتند. حق دارند. بگذار اندکی نیچه ای نگاه کنیم؛ همان نیچه ای که برای فهم انسان به ایران آمد و حکایت راستی و اخلاق را در فرهنگ باستان ما یافت.
🔻نیچه در “اراده معطوف به قدرت” می نویسد: “براستی که زرتشت بیش از هر اندیشه گر دیگری راستی جو و راستگو بوده است. تعالیم او تنها راستگویی را برترین فضیلت دانسته نه پرهیزکاری، نه تحمل، نه ضعف را” (۱۳۷۵: ۲۸).
✅ بخشی از داستان دانشگاه و جامعه ما “سیطره ناراستی” است. و این ناراستی نیز به منزله فرهنگ خود را موجه و مستقر کرده است؛ فرهنگی که همه را دعوت می کند به “تحمل کردن” و “پذیرش ناتوانی”. نیچه ما را دعوت می کند به “اراده معطوف به توانایی”. متاسفانه مفهوم “توانایی” به قدرت ترجمه و تاویل شده و گویی نیچه خواهان قدرت طلبی است. نیچه، سقراط، افلاطون، گوته، شوپنهاور و انسان های خردمند را مصداق”ابرانسان” می دانست. بارزترین ویژگی ابرانسان “راستی” و “دانایی” است.
🔻دانشگاه می تواند مهد پرورش ابرانسان باشد. اتفاق بد اینست که چنین معنایی از افق فکری ما بیرون افتاده است و دانشگاه را بیش تر با افراد میان مایه و گاه حتی فرومایه تعریف می کنیم. دانشگاه محتاج راستی است. دقیق تر بگویم آرمان دانشگاه می توانست “گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک” باشد؛ این آرمانی است که توانست دوره هایی باشکوه برای ایران و جامعه انسانی خلق کند. فاضل غیبی در کتاب “فلسفه مدرن و ایران” نقل قولی از نیچه ترجمه می کند که خواندنی است:
🔻”ببینید پارسیان چه می گفتند: راست گو و راست تیرانداز! این است فضیلت پارسی. اکنون دریاب که از کی پسروی آغاز شد، هنگامی که راستی از زبان پارسی و تیر و کمان از دست او بیفتاد” ( غیبی ۱۳۹۰: ۷۵).