پرسش مقدس (بخش اول)
2025-02-25در ستایش مجتبی لشکربلوکی
2025-02-25📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان پرسش مقدس (بخش دوم: گفتگویاری)
🔻۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
✅ در جستار ” پرسش مقدس” گفتم پاسخم به پرسش “برای بهبودی جامعه ایران چه می توان کرد؟” گفتگو و گفتگویاری است.
🔻منطق گفتگو را بسیاری قبول ندارند. برخی معتقدند زور و پول و تکنولوژی حلال مشکلات است. برخی هم توطئه اندیشانه معتقدند همه جا و همیشه “کار، کار انگلیسی هاست” و ما ایرانی ها در تعیین سرنوشت مان کاره ای نیستیم که بخواهیم با گفتگو یا هر کار دیگری چیزی را بهبود بخشیم. برخی هم قایل به تقدیرند و در کار قضا و قدر الهی مداخله نمی کنند.
🔻مخاطبم در اینجا این گروه ها نیست؛ چه، اینها باورهای شان ریشه در منطق و استدلال ندارد و نمی توان با آنها گفتگو کرد. مخاطبم کسانی است که در هر موقعیتی درصدد بهبودی جامعه اند و چیزی جلودارشان نیست و به عاملیت و انسان باور دارند.
🔻با این مقدمه می روم سراغ اصل مطلب، یعنی “گفتگویاری”، رویکردی برای ترویج گفتگو به مثابه “راهبرد عملی” برای بهبودی؛ و “گفتگویار”،کسی که این رویکرد را دارد و برای تحقق گفتگو، فعالانه، مسولانه و خلاقانه می کوشد. اینها مفاهیمی است که ابداع کرده ام تا راهبرد گفتگویی ام را روایت کنم.
✅ تراکم بحران ها و فقدان عقلانیت سیستمی و نبود واقعگرایی در نظام حکمرانی، جامعه ایران را در موقعیتی قرار داده که راه کوتاه و فوری بهبودی آن وجود ندارد و تا وقوع تحول بنیادی سیاسی، محکوم به زیست بحرانی هستیم. اما، برای زیست پذیری و دوام جامعه در بحران چه می توان کرد؟ دو پاسخ می توان داد.
🔻۱) گسترش مسولیت پذیری فردی: هر کس با توجه به جایگاه و امکان هایش مسوولانه حداکثر توانایی اش برای ایفای بهتر نقش ها و مسوولیت هایش را انجام دهد و حداکثر دگردوستی ممکن را بنماید.
🔻لازمه مسوولانه عمل کردن افراد بیشتر نیز درک این است که “مشکلات شخصی” افراد، ریشه و راه حل جمعی دارند و بدون در نظر گرفتن ماهیت اجتماعی و جمعی، مساله ها و مشکلات بهبود نمی یابند. hین نیز به معنای ایفای بهتر نقش ها و وظایف شغلی و اجتماعی تک تک افراد است. با رویکرد گلیم خود را از آب بیرون کشیدن، در نهایت سیل حوادث همه را غرق می کند و دامن فقیر و غنی را می گیرد.
🔻۲) گسترش گفتگو در جامعه: تورم و بحران های زیست محیطی و ناکارآمدی نظام حکمرانی و فرسودگی سرمایه های اجتماعی، و تبعیض و نابرابری عمیق و گسترده، جامعه ایران را عصبی کرده و تعامل و گفتگو بیش از گذشته سست شده و خشونت و تنش افزایش یافته است. تداوم و افزایش این وضعیت، کلیت حیات فردی و اجتماعی را با مخاطره جدی روبرو می کند. در این موقعیت محتاج ترویج و آموزش افراد، گروه ها و سازمان ها به فهم و ضرورت گفتگو هستیم.
🔻استفاده از منابع، متون و افراد مجرب و تجربه های سازنده برای تقویت و گسترش و آموزش گفتگو اجتناب ناپذیر است.رسانه ها، مراکز آموزشی، انجمن های مدنی و افراد فعال می توانند برای آموزش گفتگو بسیج شوند.
✅ دیدگاه های گوناگون درباره معنا و چگونگی گفتگو وجود دارد. مسلم است شکل گیری کامل فضای تعامل مسالمت آمیزی و گفتگویی، ساده و سهل نیست. اما هر مقدار، حتی اندک، که در این زمینه پیشرفت کنیم ضروری و موثر است.
🔻در ساده ترین بیان، “گفتگو” یعنی علایق و منافع گروه ها و افراد در زمینه های گوناگون از راه بحث و تعامل و اندیشه ورزی گروهی و جمعی تامین شود.گفتگو، نقطه مقابله “تک گویی” و “تک صدایی” است. جامعه گفتگویی، جامعه ای غیرخطی است، جامعه ای که همه چیز از بالا به پایین تحمیل نمی شود؛ جامعه ای مشارکت جو؛ برابری خواه، آزاد، انسان گرا و دموکرات. گفتگو سیاست، است سیاست متعالی که می کوشد چند صدایی را جایگزین تک صدایی کند. باری، “سیاست گفتگو” یا “گفتگوگرایی” راه درمان بیماری جامعه می دانم.
🔻سیاست به کارگیری زبان و اندیشه در مواجه با مساله های جمعی اعم از سیاسی و غیرسیاسی؛ سیاست چانه زنی و تلاش برای به کارگیری حداکثر توان استدلاکل و اقناع گری و زبان در مواجه با تنش ها و تعارضات و تضادها؛ و خط مشی آوردن حکومت، افراد و گروه ها و رقبا به پای میز مذاکره و گفتگو. سیاست گسترش حداکثری مشارکت آزادانه و عقلانی همگان و ذینفعان در حیات سیاسی و اجتماعی در تمام سطوح میان فردی و میان شهروندان و حاکمیت.
گفتگوگرایی، گرایش و آمادگی است. بدیهی است همه اهل گفتگو نیستند و نباشند، اما این نبز بدیهی است که عده ای، هر چند کم، اهل گفتگو، و اهل مدارا و اندیشه اند. سخنم با همین گروه است. ایران امروز بیش از هر زمانی نیازمند شماست.
🔻گفتگوگرایی، سیاست رهایی بخش و انتقادی نیز هست. گفتگو، دست شستن از علایق، منافع، ارزش ها و باورها نیست؛ بل فعال کردن ” خرد ارتباطی” ( در معنای هابرماسی) است.
✅در کتابم ” زندگی سراسر فهم مساله است”(۱۳۹۹) اهمیت و ضرورت فهم و فهم پذیر کردن مساله ها را برای سامان دادن زندگی جمعی توضیح داده ام و وظیفه و کار محققان اجتماعی را کمک به گفتگو و توسعه آن دانسته ام.
🔻مقدمه را با مخالفان گفتگو آغاز کردم. مخالفان گفتگوگرایی می گویند حکومت راه گفتگو را مسدود کرده و می کوشد با زور عریان و زورگویی خواسته ها و ایدیولوژی اش را تحمیل کند. در حالی که شرط گفتگو و “موقعیت آرمانی گفتگو”( به تعبیر هابرماس) به رسمیت شناختن طرف های گفتگو و جمهور ( توده مردم) و آزادی بیان است. چنین موقعیتی وجود ندارد.
✅ اما گفتگوگرایی حتی در همین موقعیت هم به دلایل زیر ضروریست.
🔻۱) گفتگوگرایی “راهبرد عملی” برای مساله زندگی است. لازمه زندگی، اعم از زندگی سیاسی، زندگی خانوادگی، زندگی اقتصادی، زندگی اجتماعی و همزیستی مسالمت آمیز و صلح، در همه ی موقعیت ها، به کارگیری خلاقانه، مسولانه و شجاعانه و صادقانه زبان است. گریزی از زبان نداریم و ما ساکنان “خانه زبان” هستیم. کار با زبان، گفتگوست.
🔻۲) گفتگوگرایی راهبردی عملی برای ایجاد تغییر و بهبود وضعیت به شیوه ی خشونت پرهیزانه در تمام سطوح است. ممکن است در سطح کلان سیاسی با انسداد گفتگویی روبرو باشیم، اما در سطوح میانی و میان فردی چنین نیست. گفتگوگرایی را می توان در مدرسه، بیمارستان، خانواده، بنگاه های اقتصادی و صنوف و سطح روابط میان شهروندان به کاربست و گسترش داد.
🔻۳) جامعه ایران امروز ۱۴ میلیون دانش آموخته و ۳ میلیون دانشجو دارد؛ و جامعه ای رسانه ای و شبکه ای هم هست. اینها ظرفیت ها و قابلیت های انسانی و فنی و ارتباطب لازم برای گسترش گفتگو در جامعه اند. علوم انسانی نیز در ایران گسترش یافته و جمعیت فرهیخته و آموخته کافی برای گفتگو داریم.
🔻۴) جهت گیری ارزشی گفتگوگرایی، ارزش های دموکراتیک، صلح گرا، مسالمت جو، عدالت محور و آزادی خواهی است. امروز که جامعه ی ایران درگیر جنبش زن، زندگی، آزادی است، این ارزش ها در حوزه عمومی مطرح اند و فضای سیاسی و اجتماعی معطوف به این ارزش هاست؛ و فضای جامعه مناسب طرح گفتگوگرایی است.
🔻 اگر ظرفیت ها و جهت گیری ارزشی گفتگوگرایانه بیان شده را در نظر بگیریم، می توان فرایند گفتگویی در جامعه را یاری کرد و در بهبود موقعیت تاثیری هر چند اندک گذاشت. مجموعه تلاش ها و اقدامات و آموزش ها و دانش ها در زمینه ترویج گفتگوگرایی را ” گفتگویاری” و افراد و سازمان های فعال و علامند به ترویج گفتگوگرایی را ” گفتگویار” می نامم.
✅ این پیشنهاد به دلایل زیر سودمند و منطقی است.
🔻۱) یار به معنای دوست و معشوق است. ترکیب “گفتگویار” بیان کننده جایگاه و تعلق عمیق مروج کننده گفتگو به گفتگوست.
🔻۲) یار به معنای همکار و کمک کننده است؛ مثل دستیار. گفتگویار، دستیار ما و مردم برای کاربست گفتگوست.
🔻۳) ترکیب یار با کلمات معنای انجام دهنده کار را می دهد. مثل آبیار. گفتگویار هم دیگران به گفتگو ترغیب می کند، هم خود منطق گفتگو را عملا کار می گیرد.
✅ شرط بنیادی تداوم و بهبود حیات جمعی ما، بازاندیشی انتقادی است. همه محتاج این بازاندیشی هستیم. هر کس از جمله من معلم لازمست از خودش بیاغازد. هر کس خودکاوی کند و ببیند در خانواده، در محیط کار و در انجام شغلش، در روابطش با دیگران تا کجا و چگونه پیشبرد کارهایش بر اهل گفتگوست، و کجا چنین نیست.
🔻محتاج سیاستمدار گفتگویار، شهروندگفتگویار، معلم گفتگویار، کارشناس گفتگویار، مدیرگفتگویار و دیگر گفتگویارها هستیم.
🔻گفتگو نمی تواند تحول بنیادی ایجاد کند، نمی تواند فقر و فلاکت و نابرابری و استبداد را ریشه کن کند، اما می تواند راهبردی عملی برای آغاز مواجهه بنیادی با این بحران باشد.