ربط نوروزی
2025-02-22نیروی نوروزی
2025-02-22📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان پایان نوروزی
🔻۱۳ فروردین ۱۴۰۲
✅ ناگزیز باید جایی این دفتر نوروزی را بست و سخن از نوروز را ناتمام رها کرد. سخن نوروزی، البته که پایان پذیر نیست، چه، نوروز پایان ندارد. پنج هزار سال است قند مکرر ذهن، زندگی و زبان ایرانی بوده و تا ایران و ایرانی هست همچنان خواهد بود. نوروز پایان هر سال و همزمان آغاز سالی دیگر است. نوروز، نمادی از بی پایانی و سرآغازهای مکرر و ظرفیت آغاز کردن در عین پایان یافتن را نشان می دهد. با نوروز به آخر سال می رسیم نه آخر خط. مسیر هستی، بی ابتدا و بی انتهاست.
🔻 نوروز بیان آیینی این فلسفه ایرانی است که کلیم کاشانی آن را به زبان شعر می گوید:
ما ز آغاز و ز انجام جهان بی خبریم
اول و آخر این کهنه کتاب افتاده است
✅ نوروز نمادی از نبود پایان و حضور آغازهای بی پایان است. و درست تر این است که آغازی هم در کار نیست. نوروز را ما خلق کرده ایم و این آغاز و انجام، قصه ماست. به بیان والای مولانا:
نوروز بمانید که ایام شمایید
آغاز شمایید و انجام شمایید
🔻 باری، این ما هستیم که جهان را قصه ای می کنیم تا غصه ها و غم های مان را در آن بریزیم و به هستی معنایی متناسب حال و روز و روزگارمان بدهیم. قصه ی نوروز قصه ی ماست، بی کم و کاست. قصه ی نوروز، مانند همه ی قصه ها، حول مساله های ما آدم هاست، مساله ی زندگی، مساله با هم بودن، مساله طبیعت، مساله همزیستی و صلح، و مساله زیبایی و مساله های دیگر.
✅ کوشیدم قصه نوروز را روایت کنم، قصه ای که راویان و قهرمانان آن همه ی ایرانیانند و هر کس سهم و سرایی در آن دارد، و می خواهد و می کوشد رد و نشانی از خود در آن بیابد و بسازد. همه ی ما قصه ی نوروز را با زبان و گویش و لحن خودمان می گوییم و می خوانیم و می شنویم و از آن لبریز و سیر نمی شویم. همه ی ما از میانه ی قصه می آغازیم و هرگز انتهای آن نمی رسیم.
🔻سهم من نیز رمزگشایی از رموز و رازهای فرهنگی است که شما در این قصه ی شگفت و در روز و روزگار اکنون خلق کرده و می کنید. این دفتر نوروزی که نوشتم چیزی نبود جز کوششی و جوششی که موجب و موجد آن هم بهار بود و نوروز. به قول سعدی:
آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار
هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است