کیارستمی، حافظ مصور ایران
2025-01-31«زادروز فردوسی، زادروز مهر»
2025-01-31گزارش مکتوب سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان «نادیده گرفتن نقش سوژه، موجب عدم بروز خلاقیت در آموزش عالی میشود»، نشست ارزیابی انتقادی سیاستهای آموزش عالی، انجمن جامعه شناسی ایران، مهرماه ۹۲
در این سخنرانی، با بیان اینکه یکی از اهداف آموزش عالی شکوفایی استعدادها و رشد خلاقیتهای فردی افراد در مسیر تولید دانش و تربیت انسانی متخصص و ماهر است، معتقدیم رشد و ظهور استعدادها مستلزم وجود چند عامل به هم پیوسته مانند محیط و فضای تغییر کننده، ساختارهای حقوقی و قانونی تضمین کننده امنیت و آزادی برای بروز خلاقیتها، تامین و پشتیبانی مادی و فراهم سازی امکانات لازم برای انجام فعالیتهای خلاقانه است. مهمتر از همه این است که سیستم یا ساختار به گونهای طراحی شود که مجموعه ساختارها با هدف تسهیل، امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیتها را داشته باشند
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مشکلات و ناکارآمدیهای موجود در آموزش عالی، گفت: نادیده گرفتن نقش سوژه یا عاملیت و جایگاه فرد در ساختار آموزش عالی ایران موجب عدم بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادها میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مشکلات و ناکارآمدیهای موجود در آموزش عالی، گفت: نادیده گرفتن نقش سوژه یا عاملیت و جایگاه فرد در ساختار آموزش عالی ایران موجب عدم بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادها میشود.
به گزارش خبرنگار «دانشگاهی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر فاضلی در نشست کرسی نقد اجتماعی برنامههای دولت با عنوان “ارزیابی انتقادی سیاستهای آموزش عالی”، با بیان اینکه یکی از اهداف آموزش عالی شکوفایی استعدادها و رشد خلاقیتهای فردی افراد در مسیر تولید دانش و تربیت انسانی متخصص و ماهر است، اظهار کرد: رشد و ظهور استعدادها مستلزم وجود چند عامل به هم پیوسته مانند محیط و فضای تغییر کننده، ساختارهای حقوقی و قانونی تضمین کننده امنیت و آزادی برای بروز خلاقیتها، تامین و پشتیبانی مادی و فراهم سازی امکانات لازم برای انجام فعالیتهای خلاقانه است.
وی افزود: مهمتر از همه این است که سیستم یا ساختار به گونهای طراحی شود که مجموعه ساختارها با هدف تسهیل، امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیتها را داشته باشند.
در طی تاریخ آموزش عالی در ایران توانایی لازم برای شکوفایی استعدادها وجود نداشته است
وی با اشاره به یک امر به عنوان واقعیت قطعی و مسلم در زمینه تاریخ آموزش عالی ایران، گفت: از زمان تاسیس دارالفنون تا به امروز با قاطعیت میتوان گفت که در هیچ یک از دورههای تاریخ آموزش عالی در ایران توانایی لازم برای شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیتها وجود نداشته است. به همین دلیل نظام آموزش عالی در ایران بهرغم گسترش کمی و توسعه فضایی آن نتوانسته است، پاسخگوی نیازهای جامعه ایران به شکل مناسب باشد.
وی افزود: این سخن به معنای آن نیست که دانشگاه در ایران فاقد هرگونه کارکردی است یا حتی به این معنا نیست که آموزش عالی در ایران هیچگونه بهرهوری یا کارایی ندارد، بلکه سخن بر سر این است که دانشگاه به عنوان یک سازمان خلاقه تا چه میزان توانسته است به مهمترین کارکرد خود یعنی شکوفایی خلاقیتها کمک کند.
فاضلی با اشاره به نابسندگی دانشگاه در شکوفایی استعدادها و خلاقیتها، گفت: عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در بروز این پدیده نقش داشته است، اما مهمترین علل اصلی در ایجاد این مسئله نادیده گرفتن نقش سوژه عاملیت و جایگاه فرد در ساختار آموزش عالی ایران است به عبارت دیگر منظور از جایگاه فرد توجه جدی و همه جانبه به مجموعه تواناییها و ویژگیهایی است که تک تک اعضا و افراد دانشگاهی شامل اساتید، دانشجویان و کارکنان دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه دانشگاههای ایران از همان ابتدای تاسیسش به عنوان بخشی از بروکراسی و نظام دیوان سالار حکومت تعریف شد، اظهارکرد: این نظام اداری وظیفه دانشگاه را نه شکوفایی استعدادها، بلکه تربیت نیروی انسانی ماهر و در عین حال مطیع و خادم سیستم سیاسی در نظر داشت.
فاضلی تاکید کرد: در این نظام دانشگاهی افراد باید تمامی استعدادها و تجربههای قومیتی، جنسیتی و اجتماعی و فرهنگی خود را کنار میگذاشتند و به جای آن جامه شهروند مطیع را به تن میکردند.
وی افزود: در این شرایط نظام برنامهریزی دقیق و روشهای آموزش و دیگر مولفههای ساختاری دانشگاه برای تولید علم و آموزش به گونهای طراحی میشود که به جای توجه به خواستها، نگرشها و تواناییهای افراد، باید به مثابه دستگاه ایدئولوژیک دولتی به تلفیق ایدئولوژیهای سیاسی و درونی سازی ارزشهای سیاسی در دانشجویان و اساتید بپردازد.
فاضلی تصریح کرد: در این شرایط کلیه هویتهای فرهنگی و زیست جهان دانشگاهی توسط سیستم تحت کنترل و انقیاد سیاسی در میآید و سیاستهای انضباط بخش و کنترلی آموزشی و پژوهشی در دانشگاه بخشی از ساز و کارهای استیلای سیستم بر زیست جهان و فردیت دانشگاهیان است.
وی با اشاره به سیاستهایی که استیلای ساختاری و سیستم را بر فردیت و عاملیت دانشجویان و دانشگاهیان تسهیل و تحکیم میکند، اظهار کرد: همگن سازی و استانداردسازی کلیه رویههای پژوهشی و آموزشی در دانشگاه و همچنین بی توجهی یا کم توجهی به تنوعات فرهنگی و محیطی در نظام آموزش دانشگاهی و کمی سازی نظام پذیرش و ارزشیابی در دانشگاهها از جمله سیاستهای استیلای ساختار بر فردیت و عاملیت دانشجویان و دانشگاهیان است.
وی افزود: توسعه کنترل رسمی از طریق ایجاد و گسترش مراکز و سازمانهای نظارت و کنترل بر کلیه فعالیتهای دانشگاهیان و گسترش و حاکمیت صورت گرایی در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و همچنین فقدان یا ضعف نهادها و ساختارهای تضمین کننده، آزادیهای دانشگاهی مانند آزادی اندیشه و بیان به منظور تضمین امنیت برای بروز خلاقیتها و تحقق استعدادهای فردی دانشگاهیان از دیگر عوامل سیاستهای استیلای ساختار و فردیت و عاملیت دانشجویان و دانشگاهیان است.
پیامدهای نفی فردیت و عاملیت دانشجویان و دانشگاهیان
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به پیامدهای به وجود آمده به علت نفی فردیت و عاملیت دانشجویان و دانشگاهیان، گفت: فقدان ساز و کارهای ساختاری به منظور ایجاد فضای امن و مناسب برای بروز خلاقیتها موجب شده است که دانشگاهیان به جای پذیرش و درونی کردن گفتمان رسمی دانشگاهی به مقاومت در برابر این گفتمان بپردازند.
وی افزود: پایین بودن انگیزه دانشجویان برای یادگیری، نارضایتی دائمی و مستمر دانشگاهیان از وضعیت خود، احساس بیعدالتی، فقدان یا ضعف شور و نشاط علمی و آموزشی، رشد و گسترش مسائل اجتماعی مانند اعتیاد و رفتارهای بزهکارانه و به طور کلی اشکال گوناگون سرپیچی از نظم نمادین دانشگاه را میتوان برخی از جلوههای مقاومت در برابر گفتمان رسمی دانشگاه دانست.
دانشگاهها به یک نهاد مولد نارضایتی تبدیل شده است
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: در این شرایط دانشگاه بیش از آنکه در مسیر بروز خلاقیتها و تولید رضایت عمومی باشد، به یک نهاد مولد نارضایتی تبدیل شده است که در این شرایط دانشجویان در دانشگاهها بیش از آنکه خود را برخوردار از خدمات عمومی و امکانات ارائه شده به آنها بدانند قربانیانی میپندارند که استعدادهای آنها به پای یک نظام آموزشی سرکوب گر از بین رفته است.
فاضلی اضافه کرد: این افراد که در نتیجه سرخوردگی و فقدان انگیزه نتوانستند مهارتها و قابلیتهای خود را گسترش دهند و به توانمندیهای لازم برای گسترش فعالیتهای اقتصادی و شغلی و شکل دادن به هویت فرهنگی خود دست یابند، همواره این احساس را دارند که به نوعی دانشگاه زندگی آنها را هدر داده است، همچنین خانوادههای دانشجویان نیز با مشاهده ناتوانی فرزندانشان و وضعیت نابسامانی که برای زندگی نسل جوان ایجاد میشود و مهمتر از آن از دست دادن امید آنها به یک گروه ناراضی بزرگ تبدیل میشوند.
باید برای ایجاد یک انقلاب واقعی در نظام آموزش عالی ایران به بازخوانی رابطه ساختار و عاملیت در دانشگاه بپردازیم
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه مدیران در نظام آموزش عالی دانشگاهها نیز هر روز بیش از گذشته از اینکه به واقع شاهد کاهش بهرهوری و کارایی واقعی در توانمندی دانشجویان هستند ابراز نارضایتی میکنند، اظهار کرد: به علت وجود این مسائل باید برای ایجاد یک انقلاب واقعی در نظام آموزش عالی ایران به بازخوانی رابطه ساختار و عاملیت در دانشگاه بپردازیم.
دانشگاه نباید ساختار نظم نمادین نظامی و پادگانی داشته باشد
وی افزود: دانشگاه با عنوان نهادی که وظیفه اصلی آن شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و فراهم کردن میدان برای بروز عاملیت تک تک افراد جامعه است، نباید ساختاری مانند نظم نمادین نظامی و پادگانی یا هر شکلی از ساختار سلطه جویانه و مغایر با قابلیتها و استعدادهای فردی دانشگاهیان داشته باشد.
فاضلی با اشاره به پیشنهادهای خود برای رفع این مسائل و مشکلات، تصریح کرد: باید باز تعریف جایگاه دانشجویان و اساتید در مجموعه گفتمان آموزش عالی ایران به نحوی که شیوه سخن گفتن ما درباره تربیت دانشگاهی یا همان سوژه بتواند به یک موقعیت متعالی تر، توانمندتر ارتقا یابد، شود.
وی افزود: سیاستهای فرهنگی دانشگاه باید به گونهای تغییر کند که در فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، تنوعات فرهنگی، قومی و جنسیتی به عنوان سرمایههای فرهنگی برای تولید علم و تربیت نیروی متخصص تلقی شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به سیاستهای فرهنگی دانشگاه، خاطرنشان کرد: باید امکانات لازم برای تبدیل این سرمایه فرهنگی به سرمایه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراهم شود.
لزوم تغییر در روشهای ارزشیابی و جذب دانشجو و مدرس به منظور استفاده از افراد توانمند با تجربههای متفاوت
فاضلی در پایان گفت: همچنین روشها و ساختارهای همگن ساز و استاندارد کننده کنونی در حوزه ارزشیابی و جذب دانشجو و مدرس باید به گونهای تغییر کند که افراد با قابلیتها و تواناییها و تجربههای متفاوت امکان بروز و ظهور خود در نظام آموزش عالی کشور را پیدا کنند.