انقلاب زندگی روزمره
2025-02-24مسافر قصه گو
2025-02-24📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی؛ با عنوان ملاقات
🔻۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
✅ می رویم که ملاقات کنیم. شهر و دیارمان را ترک می کنیم تا تکرارهای روزمره ترک بردارند و جایی و لحظه ای دیداری شود و جان مان بجوشد و چیزی درومان بخروشد.
🔻سفر ملاقات است؛ ملاقات طبیعت، ملاقات تاریخ، ملاقات تفاوت ها، ملاقات شیوه های مختلف زندگی، و مهم تر، ملاقت انسان ها. ملاقات ها زیبایند و زندگی، هر زمان و هر جا؛ اما آن که ماندگارست و سرنوشت ساز، ملاقات انسان هاست.
✅ سنندج شب را مهمان خانواده سراج الدینی بودیم؛ خانواده ای فخیم و فاخر، خانواده ای سراسر هنر، سراسر ادب، بافته ای تافته از عرفان و اخلاق و زیبایی های انسانی.
🔻امید و بهار ما را میهمان ملاقات پدر و مادرشان کردند. استاد محمد سراج الدینی نوه شیخ عثمان از مشایخ طریقت نقشبندیه است. خاندان استاد سراج الدینی (شب بو، امید، فرید و بهار) برای مان از سنندج، فرهنگ کورد و، مهم تر، طریقت نقشبندیه گفتند.
🔻هسته کانونی نقشبندیه توحید است و بندگی خدا و نفی هر بردگی و بندگی دیگر؛ فرهنگ تعامل و تسامح و همزیستی با دیگری و دیگران؛ نقشبندیه، تاریخش تاریخ صلح است و مهربانی؛ و تلفیق شریعت و طریقت.
🔻این ویژگی ها را زبان بدن، شیوه ی سخن گفتن و مهم تر شیوه رفتار و تعامل خانواده سراج الدینی می دیدیم. اما برایم درهم تنیدگی این طریقت با هنر و موسیقی است.
✅ چهره ی استاد سراج الدین، پدربزرگی با هشتاد و پنج سال آرامش، مهربانی، دانش، دانایی، مدارا و صداقت بود. اغلب ساکت بود و فروتنی حیرت انگیزی داشت. سیمایش بیش از سخنش، دعوتی بود به تامل و درنگ در معنای زندگی و زیبایی ها.
🔻پرستو خانم عروس خانواده تجربه هایی از زیبایی های معنوی و اخلاقی استاد سراج الدینی و بانوی شان را نقل کردند که درس هایی از جنس جان بود. گفت برجسته ترین اخلاق شان مدارا و تحمل است؛ این که دینداری شان را به کسی تحمیل نمی کنند؛ این که دیگران را دوست می دارند حتی آنها که مخالف شان باشند. می اندیشیدم کاش کاش دینداری تحمیلی نبود و ترویج دین نه زورگویی، بل ظرافت و زیبایی داشت.
🔻دلم می خواست دیدارشان انتهایی نداشت. آدم ها شعاعی دارند؛ شعاع برخی نفرت و خشونت و تاریکی است، و برخی هم نرمی و نور.
✅ سراج الدینی ها از ایراندوستی خودشان و خانواده و پدرشان گفتند و این که عمری را صرف پاسداشت و عشق به ایران و فرهنگ آن گذرانده و برایش کوشیده و جوشیده اند. سرشاری این ایراندوستی را زنده و گرم در گفتار و کردار آنها در این سفر می دیدم.
✅ استاد سراج الدینی مصداق “قانون ملاقات” بوبر است. مارتین بوبر در شاهکار فلسفی اش، “من و تو” قانون شگفتی را کشف کرد: “زندگی سراسر ملاقات است”. بوبر می گوید مواجهه ها و گفتگوهای ما با آدم هایی که ملاقات می کنیم تاثیراتی عمیق بر جان وجود ما می گذارد، احساس هایی تازه در ما می انگیزد، واژگانی تازه بر زبان مان می فزاید، نیروهای تازه ای در ما می آفریند. عاشق می شویم، تغییر می کنیم، و ذوق مان گل می کند