پنجره ای رو به دانایی و زیبایی
2025-02-26شکاف بزرگ
2025-02-26📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان معلمی تا مرز بی نهایت
🔻۱۸ مرداد ۱۴۰۲
✅ اگر خدای ناکرده مبتلا به بیماری لاعلاجی شوید و بدانید در آستانه پایان زندگی این جهانی هستید چه می کنید؟
🔻همه ما روزی در آستانه مرگ خواهیم بود، اما کمی از ما عاشقانه میمیریم، مگر کسانی که عاشقانه زیسته اند. اینها زندگی و مرگ شان شنیدنی و آموختنی است. بیایید درس های یکی از این عاشقان را بخوانیم: موری شوارتز، “استاد با تجربه رشته ی جامعه شناسی و نویسنده ی چند کتاب تحسین برانگیز”.
🔻میچ آلبوم، دانشجوی موری، ماه های پایان عمر موری کنار استادش می ماند و درس های شگفت او را ثبت و برای ما روایت می کند.
✅ با دوستم دکتر محمدرضا سرکارآرانی رفتیم کتابفروشی های خیابان انقلاب و به توصیه ی او کتاب “سه شنبه ها با موری” اثر میچ آلبوم را خریدم و امروز آن را خواندم.
🔻چاپ چهل و دوم آن بود.ترجمه مندی نجات. داستان واقعی است، سرگذشت موری شوارتز، استاد جامعه شناسی دانشگاه برندایس در ایالت ماساچوست آمریکا. میچ داشجوی او در ۱۹۷۹ بوده و در ۱۹۹۴ بعد از سال ها به دیدن موری می رود، هنگامی که موری بیماری لاعلاج ای ال اس گرفته، بیماری که سیستم عصبی را دچار اختلالی کرده و به مرور اندام او را همچون شمعی روشن آب می کند تا کل وجودش تمام شود.
🔻پزشکان گفته اند موری حداکثر دو سال زنده است. موری تصمیم گرفت به جای ماتم گرفتن و ترسیدن از مرگ بهترین کاری را که از دستش بر می آید در زمان باقیمانده حیاتش انجام دهد.
🔻میچ و موری، چهارده هفته، سه شنبه ها با هم هستند و میچ حرف ها و تجربه هایش با موری را ضبط می کند. حاصل آن را در قالب داستانی آموزنده می ریزد.
✅ کتاب را بخوانید. اگر نخواندید به آموزه ها و درس های موری تامل کنید. برخی شان را فهرست می کنم.
🔻۱) نگذارید ذره ذره پژمرده شوید، در هر وضعیتی، حتی در آستانه مرگ، بهترین کاری را که می توانید، انجام دهید. هرگز از خودتان ناامید نشوید.
🔻۲) فرهنگ و سنت ما به مردم یاد نمی دهد که درباره خودشان احساس خوبی داشته باشند. ما مطالب نادرستی در جامعه آموزش می دهیم. تو باید خیلی قوی باشی که سنت های غلط را کنار بگذاری و روش خودت را پیدا کنی. سنت خودت را خلق کن.
🔻۳) زندگی کشش دو قطب متضاد است. زندگی مجموعه ای از پسروی ها و پیشروی هاست. تو می خواهی کاری را انجام بدهی، اما مجبور می شوی به زور کار دیگری انجام دهی. کشش دو قطب متضاد، مثل کش آمدن کشی لاستیکی است و بسیاری از ما در جایی آن وسط زندگی می کنیم. در این کشش دو قطب، عشق برنده می شود، عشق همیشه برنده است.
🔻۴) برای اینکه به زندگی تان معنا و مفهوم ببخشید، دیگران را دوست داشته باشید؛ خودتان را وقف اطرافیان تان بکنید، خودتان را وقف خلق پدیده هایی بکنید که به شما انگیزه و مفهوم بدهد.
🔻۵) پول مهم ترین پدیده زندگی نیست. ضروری است انسانی به تمام معنا باشیم.
🔻۶) مهم ترین چیز در زندگی این است که یاد بگیریم، یک، چگونه امواج عشق را بیرون بفرستیم و دو، چگونه امواج عشق را پذیرا باشیم. عشق تنها عمل عقلانی منطقی است.
🔻۷) گاهی نمی توانی آنچه را می بینی باور کنی، باید آنچه را احساس می کنی باور کنی. و اگر می خواهی اطرافیانت همیشه به تو اعتماد کنند، باید تو هم به آنها اعتماد کنی، حتی زمان هایی که در تاریکی و شرایط بد قرار داری، حتی وقتی که داری سقوط می کنی.
🔻۸) ما به شدت گرفتار منیت و خودبینی و خودخواهی شده ایم. شغل، خانواده، پول …درگیر میلیون ها کار کوچک شده ایم…عادت نداریم لحظه ای بایستیم، پشت سرمان را نگاه کنیم، زندگی مان را ببینیم و به خودمان بگوییم زندگی فقط همین است؟ این همه چیزی است که من می خواهم؟ آیا این وسط چیزی گم نشده؟
🔻۹) پیری، رشد و بزرگی است؛ جنبه های مثبتش از جنبه های مثبت مقوله مرگ نیز بیشتر است؛ زیرا می دانی که به مرگ نزدیک هستی؛ در نتیجه بهتر زندگی خواهی کرد.
🔻۱۰) فقط قلب گشوده ات می تواند این امکان را برایت فراهم کند که میان همه ی آدم ها غوطه ور شوی و بینشان جایی برای خودت باز کنی.
🔻۱۱) عشق کلید زنده ماندن توست، حتی بعد از مرگ. مرگ به زندگی خاتمه می دهد ، نه به رابطه. ذره ذره ی عشقی که آفریده ای و برگ برگ خاطراتی که رقم زده ای دست نخورده باقی می ماند. تو تا ابد در قلب تمام آدم هایی جا داری که در زمان زنده بودنت ملاقات شان کردی و پرورش شان دادی.
🔻۱۲) مهر و شفقت بورزید. در قبال همدیگر احساس مسوولیت بکنید. اگر فقط همین درس ها را یاد می گرفتیم، سیاره ی خاکی تبدیل به جایگاه بهتری می شد.
🔻۱۳) کافی است آدم یک بار انگشت روی پرسش های مهم بگذارد، آن وقت دیگر نمی تواند از آن ها چشم پوشی کند. پرسش درباره عشق، مسوولیت پذیری، معنویت و آگاهی.
🔻۱۴) عشق یعنی نگران مساله ی فرد دیگری باشی، طوری که انگار مساله ی خودت است.
✅ اینها برخی درس های موری شوارتز جامعه شناس بود، معلمی که به تعبیر خودش “معلمی تا مرز بی نهایت” را تجربه کرد.
🔻این گونه معلمان را می شناسم. استاد فقید محمدامین قانعی راد هم چنین معلمی بود. در آستانه ی مرگ که قرار گرفت، از نو متولد شد و عاشقانه سه سال معلمی و کنشگری شورمندانه کرد.
🔻هادی خانیکی جامعه شناس نازنین مان هم تمام عمرش چنین بود و از روزی که مبتلای سرطان شد، عاشق تر شد و همچنان می کوشد و می جوشد و می نویسد.
✅ در تمام رشته ها چنین معلمانی بزرگ و انسان به تمام معنا داریم. مهم اینست که بخواهیم عاشق باشیم و بخواهیم از تجربه و درس های شان بیاموزیم.