چگونه سال تحصیلی جدید را آغاز کنیم؟
2025-02-16🔶رويای كاميابی ؛ هيولای بزرگ زندگی روزمره ایرانیان🔶
2025-02-16📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان دانشجویان را دریابیم
🔶 ۸ مهر ۱۴۰۰
✅ از سال ۱۳۶۹ تاکنون در دانشگاه های گوناگون ایران مشغول تدریس بوده ام. در این سی و یک سال همیشه گروهی از دانشجویان با مشکلات جدی روبرو بوده اند اما هرگز وضعیت به وخامت امروزی نبود. نظام آموزش عالی و دانشگاهی ایران سال هاست که آموزش و یادگیری را به حاشیه رانده و برای دانشگاه ها هدف های اقتصادی و سیاسی بر همه چیز اولویت دارند. معنای روشن این حرف این است که دانشجویان اولویت دانشگاه ها نبوده و نیستند، اگرچه نهاد دانشگاه به وجود دانشجویان وابسته است و دانشگاه برای دانشجویان است.
🔻بحرانی که در حال حاضر دانشجویان را احاطه کرده فقط از بی توجهی دانشگاه به امر آموزش و یادگیری سرچشمه نمی گیرد. در حال حاضر بحران های جامعه ایران آن قدر فراگیر و ویران گر است که همه افراد از جمله دانشجویان و دانشگاهیان را دربرگرفته است؛ بحران هایی مانند کرونا و پیامدهای گوناگون آن، بحران تحریم های بین المللی، بحران محیط زیست، بحران نارضایتی گسترده سیاسی، بحران دموکراسی، بحران فرسایش سرمایه های اجتماعی، بحران گسترش و فراگیری مسایل و آسیب های اجتماعی و بحران ناکارآمدی نظام سیاسی و حکمرانی کشور و برخی بحران های دیگر.
🔻این بحران ها هر کدام به شیوه ای جدی و ویرانگر بر ذهن و زندگی دانشجویان اثر گذاشته است. دانشجویان عمیقا از آینده خود ناامیدند، اکثریت آنها برای تامین نیازها حتی نیازهای آموزشی مانند تهیه کتاب دچار مشکل جدی هستند، و فقر فراگیر و بیکاری و نبود درآمد برای خانواده و خودشان بسیاری از دانشجویان را کلافه و مستاصل کرده است.
🔻به این مشکلات باید چالش های ناشی از کرونا و آموزش از راه دور و مجازی را هم اضافه کرد. دانشجویان فرصت با هم بودن و زندگی دانشجویی را از دست داده اند. دیگر همان فرصت های اندک که فضای دانشگاه و خوابگاه و کلاس درس و پردیس دانشگاه به آنها می داد از آنها گرفته شده است.
✅ در این موقعیت واقعا دشوار برای من معلم قدیمی مسئولیت سنگینی وجود دارد. باید بکوشم این موقعیت را درک کنم. دانشجویانم حکم فرزندانم را دارند. آنها نیازمند دریافت انرژی مثبت و سازنده از من هستند. می دانم آنها با لحن گرم و مهربان معلم شان ممکن است حداقل اندکی در کلاس درس دل گرم تر شوند. می دانم آنها انتظار دارند که کلاس درس و صحبت های معلم شان برخواسته از حس مسئولیت، شوق یادگیری، نگاهی عالمانه و در عین حال شجاعانه باشد و دانشجویان را دعوت کند به اندیشیدن و تفکر انتقادی، تفکری که به آنها اعتماد بنفس دهد، آنها را با منش و بینش و دانش خود دعوت کند به تفکر مستقل، و خودشکوفایی و شهامت.
🔻دانشجویان را دریابیم. آنها نیازمند توجه بیش تر هستند. امیدی ندارم نظام اداری و مدیریتی دانشگاه ها و آموزش عالی به این مساله توجهی کنند. اینها تا اطلاع ثانوی اولویت شان همان قدرت و ایدئولوژی و سلطه و ارزش های سیاسی شان است. اما می دانم بسیاری از مدرسان دانشگاه هنوز دغدغه ایران، اخلاق و انسانیت و دانایی و یادگیری را دارند.
🔻دانشجویان را دریابیم. آنها نیازمند حمایت جدی تر مدرسان شان هستند. آنها نیازمند گفتگوی بازتر و آزادتر در کلاس های درس شان هستند. آنها نیازمند فضایی هستند که احساس همدلی و همدردی بیش تری از طرف معلم شان کنند. آنها محتاج دریافت سخنرانی های پرشور، برنامه درسی متناسب، مدرسان شجاع و دلسوزی هستند که به آنها کمک کند تا بتوانند در این موقعیت سخت و ویرانگر چیزی از تجربه دانشگاه نصیب شان شود یا لااقل دانشگاه سربار زندگی آنها نباشد.
🔵روی سخنم با خودم و همکارانم است. می دانم بحران های جامعه ایران زندگی معلمان را هم درهم ریخته و همه گرفتار گرفتاری های ریز و درشت جامعه ایران شده ایم. اما هنوز می توانیم و نیازمندیم که بتوانیم از یکدیگر حمایت کنیم. ما معلمان در همین موقعیت های دشوار است که فرصت عاشقی داریم و می توانیم کنشگرانه و خلاقانه به دانشجویان مان و خودمان نشان دهیم که شهامت معلمی داریم.