رهیافت معرفتی مسئولیت اجتماعی چیست؟
2025-03-05بزرگ همچون زندگی
2025-03-05📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان حوزه عمومی و مسوولیت دانشگاهیان
🔻۱۱ مهر ۱۴۰۲
✅ مفهوم حوزه عمومی را یورگن هابرماس فیلسوف و نظریه پرداز اجتماعی در سال های ۱۹۶۰ با نوشتن “کتاب ساختار حوزه عمومی” مطرح کرد. هابرماس نشان داد که در قرن هجدهم و نوزدهم قهوه خانه ها و روزنامه ها در کشورهای اروپای غربی به ویژه بریتانیا فضایی بودند برای گفتگو و بحث درباره منافع، علایق و خیر عموم یعنی اینکه سامان جامعه چگونه باید باشد تا همگان بتوانند به نحو عادلانه، برابر و آزاد برخوردار شوند.
🔻حوزه عمومی فضای گفتگویی است. فضایی که در آن، به تعبیر هابرماس، گفتگو برای جمع و برای موضوعات مناقشه انگیز در زمینه رفاه، اشتغال، آزادی، تبعیض ها، و محیط زیست، که زندگی خصوصی و اجتماعی تک تک شهروندان را متأثر می سازد، شکل می گیرد.
🔻از دیدگاه هابرماس حوزه عمومی جایی است که حکومت آزادی گفتگو را تضمین می کند و این اجازه را می دهد که شهروندان بتوانند به کمک نمایندگان خود یعنی روزنامه نگاران، عکاسان، هنرمندان، روشنفکران و نویسندگان و ادبا روایت هایی از علایق، منافع و خواست های جمعی خود را در روزنامه یا در سالن های کنفرانس یا قهوه خانه ها یا در هر جایی که اجتماع باشد و متن ها منتشر شود و در دسترس همگان قرار بگیرد و شنیده و خوانده شود، به شکل نافذ و اثرگذار بیان کنند.
✅ اما آیا حوزه عمومی متأثر از سیاست است؟ بله سیاست آن جا را کنترل و محدود می کند. در واقع حوزه عمومی در جوامعی که دموکراسی و آزادی وجود دارد به نحو کامل تر و واقعی تر و اثرگذارتر شکل می گیرد؛ یعنی در جامعه ای که حاکمان و نهادهای سیاسی و نهادهای حکمرانی خودشان را نسبت به حوزه عمومی پاسخگو می دانند. در جوامعی که دموکراتیک نیستند یا در مسیر دموکراسی قرار نگرفته اند، طبیعتا حوزه عمومی سست است و قدرت چندانی ندارد.
🔻در جامعه ایران هم حوزه عمومی داریم اگر چه این حوزه عمومی قابل قیاس با حوزه عمومی در آلمان یا فرانسه یا آمریکا یا بریتانیا نیست. اما حوزه عمومی شکل گرفته است. حکومت هم برخلاف میلش قدرت این را ندارد که به طور کامل حوزه عمومی را تعطیل کند. فناوری های ارتباطی و رسانه ای، ماهواره های خارج از ایران، شبکه های اجتماعی و اجتماعات محلی و فضاهای گوناگون یا چیزی که من به آن “خرده فضاها” می گویم وجود دارند.
✅ با این تعریف طبیعتا نهادهای مدنی، سمن ها، و خیریه ها حوزه عمومی نیستند. آن ها را با مفهوم “جامعه مدنی” تعریف و صورت بندی می کنند. جامعه مدنی، مجموعه فضاها، نهادها و اجتماعاتی هستند که درون حکومت نیستند و استقلال دارند؛ گروه های اجتماعی جامعه آن ها را می سازند و فعالیت های گوناگونی هم انجام می دهند.
🔻اما بین حوزه عمومی و جامعه مدنی پیوندهای ارگانیکی وجود دارد. حوزه عمومی روایتی است از بخشی از فعالیت های جامعه مدنی. روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان و دانشگاهیان هم در جامعه مدنی عضو هستند و می توانند باشند و هم به طور هم زمان در حوزه عمومی فعالیت می کنند، می نویسند، هنرآفرینی می کنند، قصه می گویند، تحلیل می کنند و صدای نهادهای مدنی و جنبش های اجتماعی جدید و گروه های اجتماعی می شوند.
🔻نکته مهمی که این جا وجود دارد این است که در حوزه عمومی کسانی حضور دارند که از دانش، مهارت خلاقیت، توانایی و استعداد کافی برخوردارند تا بتوانند راوی باشند و بنویسند و تحلیل کنند؛ مثل روزنامه نگاران یا دانشگاهیان یا هنرمندان اما در جامعه مدنی این طور نیست. در جامعه مدنی همه افراد متناسب با علاقه و توانایی شان فعالیت می کنند؛ برخی از لحاظ اقتصادی کمک می کنند، برخی در فعالیت های فنی از طریق مهارت هایی که دارند سهیم می شوند. در جامعه مدنی افراد لزوما نویسنده یا تحلیل گر نیستند بلکه متخصص، کارشناس، تکنسین و حتی نیروهای عادی هم هستند.
🔻 دانشگاهیان هم در جامعه مدنی هم در حوزه عمومی می توانند حضور داشته باشند و حضور هم دارند. بخش مهمی از مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان از طریق حوزه عمومی و جامعه مدنی انجام می شود.
✅ اما فعالیت در حوزه عمومی چه اهمیتی دارد؟ بخش مهمی از پاسخ این سوال این است که حوزه عمومی جایی است که گفتگو صورت می گیرد. گفتگو معنایش این است که افراد صدای دیگری و دیگری ها می شوند. مراد از دیگری همه گروه های اجتماعی هستند که صدای آن ها سرکوب شده و به دلیل تفاوت های مذهبی یا اقتصادی یا جنسیتی یا قومیتی به حاشیه رانده شده اند. این گروه ها را گروه های فرودست می گویند. فرودستان فقط فرودستان اقتصادی یا پولی یا مادی نیستند. فرودستان اجتماعی و مذهبی و فرهنگی و سیاسی هم داریم.
🔻فرودست در مقابل فرادست است. فرادستان در حکومت هستند؛ سلطه دارند، امکان ها و فرصت ها در اختیار آن هاست. فرودستان گروه هایی هستند که حتی اگر ثروتمند باشند طرد اجتماعی شده اند. یعنی در شهر و نظام حکمرانی و فعالیت های اجتماعی دائما طرد می شوند. برچسب ها و اتهام هایی به آن ها زده می شود. آن ها تحقیر و مشروعیت زدایی می شوند. آن ها به رسمیت شناخته نمی شوند.
🔻 بنابراین در حوزه عمومی افراد تلاش می کنند تا صدا یا صداهای دیگری و دیگران را یعنی صدای کسانی را که توسط سیاست ها و گفتمان های حاکم طرد یا سرکوب شده اند روایت کنند. اهمیت این کار این است که از طریق اعتبار بخشیدن و رسمیت دادن به گروه های فرودست یا دیگری ها و گروه هایی که به حاشیه رانده شده و طرد شده اند، جامعه نسبت به تبعیض ها و بی عدالتی ها و نابرابری ها و سرکوب ها و بحران های خودش حساس می شود و از آگاهی برخوردار می شود. کار حوزه عمومی آشنایی زدایی از همین موضوعات و منافع و علایقی است که به همگان تعلق دارد.
🔻هابرماس به این ها می گوید خیر عمومی. حوزه عمومی جایی است که خیر عمومی بحث می شود و خیر عمومی وقتی اهمیت پیدا می کند که مسئله هایی در جامعه شکل می گیرد و راه نجات جامعه این است که اگر بخواهند جامعه به خشونت کشیده نشود. اگر گروه های فرودست و دیگری ها بتوانند از راه گفتگو در حوزه عمومی علایق و منافع خودشان را شکل بدهند در این صورت نیازی به اعمال زور و خشونت و سلطه نخواهد بود. بنابراین اهمیت حوزه عمومی در این است که به روشی مسالمت آمیز و صلح جویانه جامعه امکان سامان دهی خودش را پیدا می کند.
🔻با فقدان حوزه عمومی یا سستی حوزه عمومی طبیعتا خشونت فراگیر می شود. دنیای مدرن دنیایی است که تلاش می کند تا به حوزه عمومی آزادی بدهد و امکانات و ساختارهای حقوقی و تکنولوژیک و سازمان یافته را فراهم بکند تا افراد و گروه ها نیاز نباشد با زور و خشونت و اعتراض و جنگ علایق و منافع خودشان را دنبال بکنند.
🔻دانشگاهیان چون از تخصص ها و مهارت ها و قابلیت های نظری و فکری و روشی برخوردار هستند این آمادگی را دارند تا در حوزه عمومی راوی روایت هایی باشند که گفتگو را در حوزه عمومی ممکن می کند. اهمیت حوزه عمومی این است که تحولات جامعه به صورت تدریجی و صلح آمیز صورت می گیرد.