همبستگی نوروزی
2025-03-10دشمنان نوروز
2025-03-10📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان تیپ ایده آل نوروزی
🔻۷ فروردین ۱۴۰۳
✅ نوروز را چگونه بیندیشیم و فهم کنیم؟ این پرسش مهمی است. رسانه های رسمی و حکومتی می کوشند با انتشار خبرهای هولناک از چهارشنبه سوری و تصادفات جاده ای سفرهای نوروزی تصویری ویرانشهری از نوروز بسازند چنان که گویی نوروز ضایعه ای است تحمیل شده بر تن جامعه ایران.
🔻همچنین بنیادگرایان دینی در افغانستان و ایران و هر جای دیگر می کوشند نوروز را میراث آیین زرتشتی، اتش پرستی و خرافات دوران باستان نشان دهند و آن را مغایر اسلام و روح یکتاپرستی و کفر بنامند.
🔻برخی نیز نوروز را نشانه ای از ایدئولوژی های ناسیونالیسم و آریایی گرایی و ایران گرایی دانسته، آن را ابزار و راهبردی برای تحقیر اقوام و هویت های فرهنگی دیگر شناخته و از در آزادیخواهی و حقوق بشر درآمده و تصویری ایدیوژیک و ضدحقوق بشری از نوروز ساخته و می سازند.
🔻کم هم نیستند کسانی که نوروز را به برگزاری رسم ها و آیین هایی محلی و خانگی و خانوادگی تقلیل می دهند و از نوروز امری نه در اندازه جهان بینی و شیوه ای از اندیشه و زندگی می سازند. اینان نوروز را دوست دارند اما از پیوند زدن آن با جامعه در کلیتش می پرهیزند یا از آن غفلت دارند.
✅ اما نوروز امروز و امروزی نه ایدئولوژی است که ضدحقوق بشری باشد نه رسم و آیینی محلی و خانگی که آن را خنثی و بی تفاوت نسبت به جامعه و تحولات آن بدانیم. نوروز امروز را تیپ ایده آل یا گونه ی آرمانی می دانم یا به این طریق می توان آن را شناخت و شناساند. کمی صبورانه همراهم شوید تا این شیوه ی اندیشیدن به نوروز امروز را بگویم.
🔻نوروز پدیده ای چند لایه است و هر کس آن را به شیوه ای خاص تجربه، معنا و تفسیر می کند. اسطوره شناسان، مورخان، باستان شناسان، زبان شناسان، روان شناسان، فیلسوفان، داستان نویسان، شاعران، انسان شناسان اقتصاددانان و محققان اجتماعی متناسب گفتمان رشته ای شان نوروز را کاویده و تحلیل و توصیف کرده اند.
🔻از نگاهی میان رشته ای، نوروز برایم “تیپ ایده آل” یا “نمونه آرمانی” است. نمونه آرمانی به همان معنا که ماکس وبر جامعه شناس شهیر آلمانی می گوید.
✅ سوزان هکمن در کتاب “گونه ی ایده آل و نظریه اجتماعی معاصر”( ۱۳۹۰) تعریف و ویژگی های تیپ ایده آل وبر را شرح می دهد. خلاصه اش این است:
🔻تیپ ایده آل ساختن از پدیده های اجتماعی روش خاصی از اندیشیدن است.
تیپ ایده آل ساختن مبتنی بر “معرفت شناسی تفسیری”( و نه پوزیتیویستی) و معناکاوی پدیده های اجتماعی است.
تیپ ایده آل براساس علاقه محقق و جهت گیری نظری خاص او انجام می شود.
محقق برای ساختن تیپ ایده آل بخش هایی از پدیده مورد مطالعه اش را گزینش می کند و نه همه ی اجزا پدیده را.
معیار این گزینش، “ماهیت مساله ی صورت بندی شده از پدیده مورد نظر است” نه همه جنبه های آن پدیده.
بخش های گزینش شده، بخش های دارای “اهمیت فرهنگی” و “روابط متقابل معنادار” از پدیده در صورت بندی مساله است.
🔻تیپ های ایده آل، فهم واقعیت ها و پدیده های اجتماعی و فرهنگی را تسهیل می کننداما توصیف تام و تمام عینی واقعیت نیستند. در تیپ های ایده آل ویژگی های اصلی و مهم پدیده برجسته می شوند و ویژگی های دیگر و فرعی در کنار یا حاشیه می مانند.
🔻کایرن آلن در کتاب “ماکس وبر: درآمدی انتقادی (۱۳۹۲) می نویسد: تیپ ایده آل “مدلی است که براساس عناصری محض قرار دارد که نمایانگر انگیزه و فرهنگ مردم است” ( آلن ۱۳۹۲: ۱۳۱). مصداق های تیپ ایده آل که وبر ساخت شامل تیپ ایده آل انسان پیوریتن ( پروتستان) و سرمایه داری صنعتی بود.
🔻توضیح معنای تیپ آرمانی وبر را به همین مختصر بسنده می کنم و علاقه مندان را به کتاب هایی که گفتم ارجاع می دهم. بیایید با این روش شناسی به نوروز امروز بیندیشیم و مولفه های تیپ آرمانی آن را گزینش و تفسیر کنیم.
✅ نخست بخاطر بسپاریم که از نوروز امروز سخن می گویم نه نوروز دیروز ( نوروز دوره اسلامی) و نوروز پریروز (نوروز دوره باستانی) بلکه “نوروز معاصر”. البته نوروز پریروز و دیروز هم شکل ها و گونه های خاص خود را دارند و نمی توان آنها را یکی و همشکل دانست.
🔻مثلا نوروز دوره ی پیشاهخامنشی با دوره هخامنشی تفاوت هایی دارد. اولی کاملا اسطوره بنیاد بود و دومی تاریخ بنیاد. نوروز هخامنشی هم با نوروز ساسانی متفاوت بود. اولی ایدیولوژی رسمی حکومت نبود اما دومی ایدیوژیک شد.
🔻نوروز دوره اسلامی هم از بنیاد با نوروز پیشااسلامی تفاوت کرد. اولی ماهیت غیردینی و کاملا مدنی پیدا کرد در حالی که دومی ماهیت زرتشتی و دینی داشت.
✅ اکنون می رسیم به نوروز معاصر؛ نوروزی که از دوره قاجار و سده سیزدهم هجری شمسی آغاز شد. اینجا هم نوروز شکل ها و معناهایش دگرگون شد. نوروز قاجاری تلفیقی از نوروز دینی و نوروز مدنی بود. نوروز دوره پهلوی با ایدیولوژی ناسیونالیسم باستانگرای مدرن پهلوی درآمیخت و ایدیولوژیک شد.
🔻با آنقلاب ۵۷ نوروز از سیطره حکومت درآمد و ماهیتی هم غیردینی و هم کاملا مدنی یافت. در عین حال، از دوره پهلوی تا امروز، نوروز با فرایندهای مدرن شدن مانند شهری شدن، تجاری شدن، صنعتی شدن، زنانه شدن، رسانه ای شدن و دیگر شدن های تاریخی مدرن درآمیخت.
✅ با وجود گونه های متفاوت، نوروز در سراسر تاریخ طولانی اش همواره مولفه های ثابت نیز داشته و آن ها را حفظ کرده است. نخست نام آن است، یعنی نوروز. دوم، ماهیت جشن و شادمانی آن. سوم، غلبه عنصر ایرانی در آن. هر چند نوروز هیچگاه محدود به سرزمین کنونی ایران نبوده و نیست. چهارم، فراگیر بودن نوروز. پنجم، پویایی و انعطاف نوروز که خود را با هر بستر اجتماعی تطابق داده و می دهد. ششم، بنیان هستی شناختی نوروز که بر اعتدال بهاری استوار است. هفتم، جنبه های نمادگرایانه نیرومند و آیینی نوروز. هشتم ، گستردگی نفوذ و عمق آن در ساختار فرهنگی و شناختی نوروزیان. نهم، کارکردهای گسترده نوروز در پاسخ به نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نوروزیان. دهم، تکثر اداب نوروزی متناسب با بسترهای متفاوت سرزمین ها و فرهنگ های نوروزی.
🔻این دهگانه امکان می دهد نوروز امروزی را در بستر اکنون جامعه ایران و دیگر جوامع نوروزی بهتر بشناسیم.
✅ تیپ ایده آل نوروزی را می توان حول مساله های جوامع نوروزی صورت بندی کرد. برای این کار لازم است مساله های صلح، امید، آزادی، دموکراسی، اکولوژی، برابری و عدالت، توسعه، انسان گرایی، عقلانیت، آموزش و یادگیری، شهر و شهری شدن، فردیت و عاملیت، رسانه ای شدن، جنسیت و زنانه شدن، جهانی شدن، فراغتی شدن، بدنمندی و دیگر مساله های جامعه امروزی را با نوروز تحلیل و تفسیر و فهم کنیم.
🔻تیپ ایده آل نوروزی مفهوم و بینشی است برای توضیح وضع کنونی جامعه های نوروزی که هم توصیفی از این جوامع است هم تجویزهای ارزشی در خود دارد. این شیوه ی فهم نوروز امروز متفاوت از شیوه های دیگری است که در ابتدا برخی از آنها را اشاره کردم.