«فرهنگ علمی چیست؟»
2025-01-31🔶فرهنگ دانشگاهی و نشاط علمی🔶
2025-01-31گزارش مکتوب سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی با موضوع «تجربه گردشگری از نگاه گردشگران»، خبرگزاری ایسنا، ۷ مهر ۹۵
دکتر فاضلی در این سخنرانی، گردشگری را صنعتی می داند که امروزه توجه جامعه و بویژه سیاست را به خود معطوف کرده است. اما از نسبت صنعت گردشگری با قدرت، تجارت و سیاست، هژمونی ای حاصل شده که مانع دیده شدن درست و همه جانبه جنبههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی گردشگری است. سیطره رویکرد تجاری و اقتصادی از یک طرف و غلبه رویکرد سیاسی ای که تحت تأثیر ایدئولوژی و جهانبینی خاص به تفسیر و فهم گردشگری میپردازد از طرف دیگر، باعث به حاشیه راندن و نادیده گرفتن تجربه گردشگر شده است. گردشگری در واقع تمرین مدنیت است. زمانی که یک گردشگر با دیگری مواجه میشود باید خود را با دیگری سازگار کند، تمرین مدارا کند، آنها را بفهمد و دیگری را به رسمیت بشناسد و از طریق مواجهه و شناخت و درونی کردن دیگری شکلی از مدنیت را ایجاد کند.
به گزارش روابط عمومی مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران(ISTTA) به نقل از ایسنا، سیزدهمین نشست علمی- تخصصی از دومین مرحله سلسله نشستهای چشمانداز صنعت گردشگری در ایران با موضوع «تجربه گردشگری از دیدگاه گردشگران» توسط مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران برگزار شد. در این نشست دکتر نعمتالله فاضلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درخصوص تجربه گردشگری از دیدگاه گردشگران و تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن به ایراد سخنرانی پرداخت.
او در این نشست گردشگری را صنعتی دانست که امروزه بیش از ابعاد دیگر گردشگری توجه جامعه و بویژه سیاست را به خود معطوف کرده و ادامه داد: از نسبت صنعت گردشگری با قدرت، تجارت و سیاست به نوعی یک هژمونی به دست میآید که مانع از دیده شدن درست و همه جانبه جنبههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی گردشگری شده است. از سوی دیگر، همه عوامل دستاندرکار از گردشگری مانند برنامهریزان جوامع تا کارگزاران این حوزه یعنی کسانی که در حیطه خدمات گردشگری مانند هتلداران، تورهای گردشگری یا موزهداران، علاقه اصلیشان رونق ابعاد تجاری گردشگری است.
صنعت تبدیل فرصتهای گردشگری به سرمایههای اقتصادی
وی با تاکید بر اینکه هدف از صحبت دربارهی گردشگری یا تجربههای آن، جنبههای تجاری گردشگری استف ادامه داد: این قضیه تا حدودی ضرورت نیز دارد؛ چون اگر این بُعد نبود، گردشگری به شکل امروز گسترش پیدا نمیکرد.
این مدرس حوزه گردشگری با بیان اینکه درآمیختگی گردشگری با اقتصاد این فرصت را ایجاد کرده تا صنعت گردشگری به عنوان یک صنعتِ فرهنگی رونق پیدا کند، افزود: صنعت گردشگری به یک معنا تبدیل فرصت سرمایههای گردشگری به سرمایههای اقتصادی است. از سوی دیگر باید توجه کرد رویکرد تجاری و صنعتمحور به این صنعت همه واقعیات وجودی آن را توضیح نمیدهد، ممکن است در نهایت با جهتگیری یک سویه و تا حدودی استثمارگرایانه همراه شود.
گردشگری و پیامدهای منفی آن در حوزههای دیگر
فاضلی در ادامه با بیان اینکه در دهههای اخیر در بحث رونق گردشگری نقد این بحث نیز به دفعات شکل گرفته است، افزود: پیامدهای منفی این صنعت انبوه برای محیطزیست یا میراث فرهنگی و همینطور در برخی جهات برای زندگی اجتماعی مردم بوجود آمده است.
او از جمله این پیامدهای منفی گردشگری تجاری را تجربههای گردشگری از جنبههای اجتماعی و فرهنگی دانست که به حاشیه رانده شده و بیان کرد: انسان در صنعت گردشگری حکم ابزاری برای تولید پول دارد، بنابراین باید توجه داشت رویکرد تجاری و صنعتمحور به گردشگری را دائما باید با رویکردهای انسانی، فرهنگی و اجتماعی درآمیخت تا گردشگری انسانی یا معنایی در جامعه توسعه پیدا کند.
رویکرد سیاسی تجربه گردشگری را به عقب رانده
وی با بیان اینکه علاوه بر رویکرد صنعتمحور به گردشگری که به تازگی رویکرد قالب امروزی محسوب میشود، رویکرد دیگری نیز وجود دارد که تجربه گردشگری را به حاشیه رانده و باعث کم توجهی به این صنعت میشود، افزود: رویکرد سیاسی به گردشگری یک نمونه بارز است. ایدئولوژیها و نهادهای سیاسی مختلف نه تنها با هدفهای اقتصادی بلکه گاهی با اهداف سیاسی باعث کم توجهی و بیمعنایی به جنبههای معنایی و انسانی گردشگری میشوند. بنابراین در محدودیتهای امروزی جوامع برای گردشگران گاهی توجه به الزامها و معیارهای صرفا سیاسی مد نظر قرار میگیرد. نه با توجه به تجربه واحدی که گردشگر از سفر و سیاحت به دست میآورد.
او افزود: بنابراین گاهی نظمهای سیاسی، شیوههای گردشگری را معنا میکنند که با تجربه زیستی گردشگر سازگاری ندارد و عمدتا این تلقی و برداشت سیاسی از گردشگری صرفا در چارچوب نوعی ایدئولوژی یا منطق سیاسی بوجود میآید. توریستی که برای محدود کردن جوامع گردشگری ایجاد میشود لزوما یا همواره بر مبنای تجربه واقعی گردشگران نیست بلکه نوعی روابط کشورها و اتحادها یک استراتژیک با تعارضهای سیاسی تعیین میکنند که چه گروههایی حق دسترسی به پایگاههای گردشگری را دارند.
تجربه گردشگر تحت تاثیر نظامهای سیاسی
فاضلی با اشاره به فرهنگ و جوی که در یک جامعه میتواند نسبت به حضور گردشگر شکل بگیرد، افزود: در این زمان گاهی پیش از اینکه گردشگر تحت تأثیر سفر خود باشد، تحت تأثیر مقررات و قوانینی است که نظامهای سیاسی آنها را وضع میکند. نظامهای سیاسی گاها تلاش میکنند تجربه گردشگر را با فلسفه خود شکل دهند. بنابراین پیش از اینکه اجازه دهند گردشگر خالق تجربه گردشگری باشد، گاهی تمایل دارند تا تجربه گردشگر بخشی از برنامه و سیاست حکومتها باشد.
او تأکید کرد: اینکه فلسفهها، سیاستها و ایدئولوژیها در شکل دادن تجربه گردشگر نقش دارد یا خیر؟ رویکرد سیاسی به گردشگری عمدتا تجربه واقعی به گردشگری را کمتر جدی میگیرد.
وی گفت: از منظر اجتماعی تجربه گردشگری دارای وجود پرابهامی است یعنی مردم و جامعه از جهات مختلف معنا و مفهوم تجربه گردشگری را به نحو دقیق ودرست نمیشناسند، پس گاهی تجربه گردشگری به نوعی چالش اجتماعی در جامعه گردشگر ظهور پیدا میکند.
او چالشهای تجربه گردشگر را در چند زمینه مورد توجه قرار داد و افزود: همه جوامع و فرهنگها لزوما روی خوش به گردشگر نشان نمیدهند، بنابراین لازمه یک گردشگر و گسترش و رونق آن وجود نوعی تساهل اجتماعی است یعنی جامعه میتواند پذیرای گردشگری باشد و خود به این بحث بپردازد و تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی را به مثابه نوعی ارزش بپذیرد.
رشد جوامع اروپایی در گردشگرپذیری
فاضلی همچنین با تأکید بر اینکه جوامع اروپایی بیشترین درصد گردشگر را در جهان دارند، اضافه کرد: تخریب محیط زیست و میراث فرهنگی که گاهی اوقات توسط گردشگر رخ میدهد، به تجربه گردشگر ارتباط ندارد، اما تأثیر خاصی از تجربه گردشگر است که در ذهن برنامهریزان قرار دارد.
او با بیان اینکه فقدان شناخت عمیق و درست از تجربه گردشگر باعث میشود گاهی مدیران شهری یا سیاستگذاریها دستکاریهایی را در طبیعت یا تاریخ انجام دهند، ادامه داد: تخریبهایی که به محیطهای طبیعی یا تاریخی وارد میشود مسئولیتاش بر عهده گردشگرانی است که آگاهی کافی از تاریخ، طبیعت یا فرهنگ ندارند یا اخلاق گردشگری در جهان امروز هنوز توسط کشورهایشان جهانی نشده است.
وی اخلاقیات حرفهای گردشگری را نوعی از وفاداری نسبت به هنجارها و الگوهای عملی دانست که گردشگر نسبت به بروز درونی کردن آنها قدم برمیدارد و گفت: بنابراین بخشی از این تنش اجتماعی به سیاستگذاری یا سازمانهای برنامهریز مربوط نیست.
صدای گردشگران خاموش است
او با طبقهبندی جنبههای پرابهاماتیک گردشگری اظهار کرد: سیطره رویکرد تجاری و اقتصادی که باعث به حاشیه راندن و کم توجهی به بحث گردشگری شده است از سوی دیگر رویکرد سیاسی که تحت تأثیر ایدئولوژی و جهانبینی خاص به تفسیر و فهم گردشگری میپردازد و همچنین رویکرد اجتماعی که چطور تجربه گردشگر و گردشگری در پرتو چالشهای اجتماعی را شکل میدهد را میتوان از مهمترین بحثها در این تجربه دانست. این در حالی است که صدای خود گردشگران خاموش است. صدای آنها در تجربه گردشگری کمتر شنیده میشود.
وی افزود: صدای گردشگر در تجارت یا صنعت گردشگری، سیاست یا برنامهریزی گردشگری یا زندگی اجتماعی یعنی سیطره گردشگران وجود دارد. از سوی دیگر فهم و تجربه گردشگر از منظر آنها مستلزم شکل دیگری از نظم معرفت است.
فاضلی در ادامه با طرح این پرسش که تجربه گردشگر چطور به حاشیه رانده میشود، بیان کرد: نظریهپردازی در حوزه گردشگری در ایران شکل نگرفته است، بنابراین درک مفهومی از گردشگری در ایران نداریم. از سوی دیگر هنوز تجربه گردشگری چیده نشده و بخشهای خاصی که در بهترین حالت دادههای خام میدهند وجود دارد.
او تأکید کرد: اگر رویکرد صنعت گردشگری و اقتصادی اصلاح شود، رویکرد سیاسی نیز اصلاح میشود. این سه رویکرد حتما تغییرپذیرند.
وی با بیان اینکه برای فهمیدن این بحث که گردشگر یا گردشگران چه تجربههایی را به دست میآورند باید به دوره خود برگردیم، گفت: دورههایی که ما گردشگر بودهایم میتواند جوابگوی این پرسش باشد. بنابراین یک نوع روش خوانش تجربههای سیاسی میتواند برای کارآموزی و تغییر نقش گردشگر مفید باشد.
گردشگری مانند برگشت به دوران گذشته است
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه گردشگری شکلی از آزادی را بر خلاف مدرسه در خود دارد، گفت: ما کودکانمان را به زور به مدرسه میبریم در حالی که در صنعت گردشگری این طور نیست. این صنعت یک نوع فضای آموزشی است که فرد خود آن را انتخاب میکند و تا حدی از آزادی نیز در آن نهفته است چون گردشگر در این زمینه تمایل به دستیابی به تجربه دارد و میتواند سفر را به تجربه تبدیل کند. بنابراین یکی از بهترین ارکان گردشگری ماهیت تجربه شدن آن است.
فاضلی گردشگری را شکلی از دانش دانست که از تعامل بین گردشگر با محیط و تقسیم آن با دیگران بوجود میآید و افزود: تجربه گردشگر یک نوع بازاندیشی درباره گردشگر است که به یک تصویر ساده از خود گردشگر تبدیل میشود.
او بخشی از لذت گردشگری را بازگشت به دوران کودکی دانست و افزود: گردشگر در حین سفر میتواند به کودکی بازگردد. پرسشهای کودکانه بخشی از فرایند مدنیت هستند. در واقع پرسش کردن راهی برای مراقبت از خود گردشگری است. در گردشگری از یک ویژگی خاص برخورداریم و آن اینکه گردشگر احساس میکند تجربهاش از سفر انتخاب او بوده است. این نکته که گردشگر یک امر انتخابی است و برایند اراده فرد است باید مورد توجه قرار گیرد.
گردشگر اروپایی دنبال هتل ۵ ستاره در ایران نیست
او با اشاره به صحبتهای یک کارشناس گردشگری مبنی بر اینکه وقتی یک اروپایی با هدف گردشگری به ایران میآید عموما به دنبال هتل پنج ستاره نیست و معمولا به دنبال مکانهای سنتی است و حتی حاضر است برای آن پول بیشتری بدهد، افزود: آنها در این مواقع تمایل دارند با افراددیگر ارتباط بگیرند. در واقع این یک اتفاق مناسب است. ما گردشگر را برای ایجاد ارتباط و بیرون آمدن از تنهایی و فرار از اشیا و نزدیک شدن به انسانها میخواهیم. بنابراین تجربه گردشگری ماهیتا یک تجربه معنایی برای تولید، انتشار و توزیع معنا است. هر چند تفاوتها تولید معنا میکنند.
فاضلی با تأکید بر اینکه بنیاد گردشگری تفاوت است، این نوع تفاوت را در شیوه آموزشی بسیار مهم دانست و تأکید کرد: گردشگری چیزی شبیه آموزش موسیقی، هنر و علم است. در واقع یک نوع یادگیری و راهی برای خلاق شدن است. گردشگری یک امر لذت بخش است یعنی شخص میتواند از انسان بودن خود لذت ببرد. بخش عظیمی از گردشگری به آن مقدار که به شادی پایدار میرسد بستگی دارد. از سوی دیگر رنج گردشگری متعلق به عیاشیها و لذت گردشگری متعلق به بخشهایی است که آموختهایم و با تفاوتها آشنا شدهایم. در این میان یک نوع سواستفاده از واژگان نیز انجام میشود.
تهرانیها بیشترین درصد گردشگران در کشورند
او در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه تهرانیها بیشترین درصد گردشگران کشور را تشکیل میدهند، اظهار کرد: هویت ایرانی بودن نیز بخشی از گردشگری است. از سوی دیگر ماهیت وجود گردشگری تنها چیزی نیست که جهان گردشگری را شکل میدهد بلکه محیط نیز در آن نقش دارد. اگر گردشگر یک سوژه باشد در یک موقعیت مکانی به بازیگری و ایفای نقش فعال میپردازد. بنابراین میتوان گفت تجربه گردشگری یک نوع تمرین مدنیت است.
وی همچنین توریسم را یک مفهوم کاملا مدرن و معاصر دانست و افزود: جامعه توریسم در سدههای اخیر برای بتواند آیین تمدن را به افراد بیاموزد و کنترل بخشی را افزایش دهد اخلاق مراقبت را ایجاد میکند.
او در تعریف بحث تجربه برای گردشگر اظهار کرد: زمانی که یک گردشگر با دیگری مواجه میشود باید خود را با دیگریها سازگار کند. تمرین مدارا کند، آنها را بفهمد و دیگری را به رسمیت بشناسد و از طریق مواجهه و شناخت و درونی کردن دیگری شکلی از مدنیت را ایجاد کند.