نوروز شاعرانه
2025-02-22سیاست نوروزی
2025-02-22📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان آینده نوروزی
🔻۱۱ فروردین ۱۴۰۲
✅ نوروز “آینده در حال ظهور” و نویدبخش “اتوپیایی ممکن” است؛ سال نو و ساختن آن و بازی کردن در زمین آینده است. آینده نوروزی، وعده ی آخرالزمانی و آخرت نیست، بلکه آینده ملموس و دم دستی است که ما آن را از تلفیق هنرمندانه، امیدوارانه و شاعرانه گذشته و حال می سازیم.
🔻نوروز، آینده نزدیک ماست، آینده ای که آن را می بینیم و لمس می کنیم. “تخیل نوروزی”، زمان واقعی و “آینده ممکن” را ترسیم نموده و ما را درون آن قرار می دهد. لحظه نوروزی و تحویل سال، طلوع آینده است.
✅ عبارت “نوروز” از دو واژه ای تشکیل شده که “جهت گیری زمانی ” این جشن و سازه فرهنگی را نشان می دهد: “جهت گیری معطوف به آینده”. “نو شدن” به معنای از حالت پیشین (گذشته) و امروزین (حال) خود درآمدن و به سوی و استقبال حال و حالت تازه و بدیع و متناسب فردا رفتن است. “روز نو “یعنی روزگاری نو و متمایز از روزگار دیروز و امروز. و این از زیبایی های شگفت نوروز است که ما را به حرکت به سوی آینده سوق می دهد و مانع ایستایی در گذشته و اکنون می شود.
🔻”آینده گرایی” نوروز را در همه اجزای این آیین می توان به وضوح دید. “زبان نوروزی” آکنده از امیدواری، آرزو کردن و خوش بینی است. خانه تکانی، خرید نوروزی، هدیه دادن و گرفتن، سفره هفت سین، دید و بازدیدها، سروسامان دادن به فعالیت های شغلی و حساب و کتاب های پایان سال، دعاهای نوروزی، چهارشنبه سوری، سیزده بدر و دیگر مولفه های نوروزی، هر کدام دلالت های آشکار و پنهان برای “فردای بهتر” دارند. ما آیین دینی و دنیوی دیگری نداریم که چنین گسترده و فراگیر و جامع، ما را مهیای فردای بهتر کند؛ فردای نوروز، فردای این جهانی است. نوروز، بازتعریف دیروز و امروز در قاب و تصویر فردای بهتر است.
🔻نوروز این آینده گرایی را بدون ایجاد گسست میان آینده با حال و گذشته ممکن می سازد. جشن ها و مولفه های نوروزی نه تنها ما را از لحظه حال غافل نمی کنند، بلکه با تکیه و تاکید بر شادی، سلامتی، لذت و وفور و برخورداری دنیوی، ما را کاملا درگیر اکنون و واقعیت ها و نیازهای بالفعل آن می سازند.
✅ نوروز اگرچه ریشه و تبار تاریخی دیرین دارد و به “گذشته” سه هزار ساله می رسد، اما میل و مبنای معنایی آن “گذشته گرایی” و کهنه پرستی نیست. برخلاف آیین های مذهبی که می توانند و کاملا مستعد اندیشه ارتجاعی و تصلب و جمود فکری و فرهنگی شوند، آیین نوروز از چنین تحجری مبراست.
چیزی که نوروز را قند مکرر می کند و تکرار هزاران ساله اش، موجب ملال و دلزدگی آن نشده و غبار فرسودگی و کهنگی نگرفته و نمی گیرد، همین ماهیت آینده گرای آنست.
🔻نوروز خاطره جمعی و حافظه فرهنگی و تاریخی ایرانی را زنده می کند، اما از آن منبع نیرویی برای تجسم و ترسیم کردن خلاقانه فردا بهره می گیرد.”نوستالژی نوروزی”، نوستالژی ارتجاعی و متحجرانه و منفعلانه نیست؛ بلکه بر “اتوپیای ممکن” و واقعی توجه و تکیه دارد که تک تک افراد در ساختن آن نقش دارند. همچنین، اتوپیای نوروزی محتاج کشتن و کشته شدن، تخریب دیگران و خصومت ورزی و کینه توزی نیست؛ و حتی نیازمند تحقیر و خوار کردن بدن و زجر دادن خود نیز نیست؛ بلکه ساختن فردای بهتر و استقبال از آن از راه شادی، رقص، مهربانی، بخشش، دیدار، گذشت و همدلی و مراقبت از طبیعت و خود و دیگری است.
🔻اتوپیا و آرمان نوروزی، رهبر و فرمانده ای ندارد؛ همه همراه هم و برابرند. شاعران و هنرمندان، پیام آوران و معناسازان نوروزی اند نه سیاستمداران و قدرت طلبان. در اتوپیای نوروزی، تقلید، تبعیت و سرسپردگی به کسی و گروهی وجود و معنا ندارد. همه چیز بر خودانگیختگی، خلاقیت، خودتحقق بخشی، دگرخواهی و صلح و دوستی استوار است. اینها همه با آمدن روز نو و سال نو و روزگار نو ممکن می شود. این است که جهت گیری زمانی نوروز، آینده است.