🔶چه چیزی را جدی بگیریم؟🔶
2025-02-15🔶 آیا با این حرف ها آدم می شویم؟🔶
2025-02-15📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان پرسشی سخت: درس خواندن چیست؟
✅ ۱۰ بهمن ۹۹
✅ انجمن علمی دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه بین المللی امام خمینی از من پرسیده اند درس خواندن چیست؟ و دعوت کرده اند درباره این پرسش برای آنها سخنرانی کنم. به گمانم این سخت ترین سوالی است که تاکنون با آن روبرو شده ام. ما بچه ها را از هفت سالگی راهی مدرسه می کنیم که «درس بخوانند». بعد هم آنها به دانشگاه می آیند تا به «درس خواندن» ادامه دهند. حدود یک میلیون معلم در مدارس «درس می دهند» و هزاران مدرس دانشگاه نیز مشغول «درس دادن» هستند.
🔻درس چیست؟ آیا درس را می شود خواند؟ و چیزی است که قابل دادن است؟ این پرسش ها شاید ساده به نظر آیند. احتمالا چون در زبان ما جا افتاده اند و مهم تر از آن چون دائم به درس خواندن و درس دادن مشغولیم، این عبارت ها را روشن و بدون ابهام می دانیم. آیا واقعا این گونه است؟
✅ در زبان فارسی و در دوره های قدیم و در حوزه های علمیه یا «مدارس قدیم» درس را از محضر استاد «می گرفتند». طلاب پای درس استاد می نشستند و با گوش دادن و توجه کردن به سخنان و سیره او درس می گرفتند. استاد درس می داد و طلاب هم درس می گرفتند. عبارت درس دادن معمولا به معنای تنبیه کردن هم بود. هنوز هم عبارت «درسی به او بدهم» یعنی کسی را تهدید کردن.
🔻با تکوین و توسعه «مدارس جدیده» عبارت های درس دادن و درس خواندن رواج یافت. واژه «خواندن» بیان کننده تحول و چرخش مهمی در گفتمان آموزشی ما بود، زیرا نشان دهنده این است که متعلمان دیگر در محضر استاد و پای درس او نمی نشینند، بلکه به خواندن متون و منابع مشغول می شوند.
🔻خواندن در اینجا هم به معنای روخوانی و حفظ کردن مطالب و متون است و هم به معنای فهمیدن آنها. اما در فضا و فرهنگ آموزشی معاصر این تلقی و فهم از خواندن دروس نتوانست به شیوه ای کارآمد تجربه یادگیری خلاق و فعال برای دانش آموزان و دانشجویان را ممکن سازد. درس دادن و درس خواندن دلالت های ناکارآمدی دارند که اشاره ای کوتاه به برخی از آنها می کنم.
✅ با دکتر محمدرضا سرکارآرانی دوست «درس پژوهم» که استاد بین المللی درس پژوهی در دانشگاه ناگویا ژاپن درباره درس خواندن صحبت کردم و او می گوید درس دادن به معنای تربیت و یادگیری نیست. «تجربه یادگیری» چیزی نیست که معلم و مدرس دانشگاه بتواند آن را به دانش آموز و دانشجو بدهد. وظیفه معلم و مدرس فراهم کردن و طراحی فضای یادگیری است.
🔻تجربه یادگیری عبارت است از ایجاد یا شکل گیری تغییری در وجود و نفس دانش آموز و دانشجو. معلم و مدرس باید بتوانند فرصت های تأمل، تجربه کردن و اندیشیدن و ایجاد شوق یادگیری را برای دانش آموز و دانشجو فراهم سازند. بنابر این، کار آنها درس دادن نیست. همچنین «درس خواندن» نیز عبارت گویا و صحیحی برای تجربه یادگیری نیست.
🔻سرکارآرانی براساس پژوهش های تطبیقی که در ایران و کشورهای ژاپن و بریتانیا انجام داده است می گوید دانش آموزان و دانشجویان ایران وقتی از آنها پرسیدیم که هنگام درس خواندن چه چیزی را تجربه می کنید؟ گفتند حفظ کردن مطالب، گوش دادن صحبت های معلم و مدرس، نشستن روی صندلی های کلاس درس، خستگی و بی حوصلگی. در حالی که برای یادگیری ما نیازمند پرسش کردن، به چالش کشیدن، میل و اشتیاق برای کشف کردن، پی بردن، فهمیدن، بروز دادن و خودبیانگری، مشارکت کردن در گفت و گو و تجربه کردن آزمون و خطا و درگیر شدن هستیم.
🔻کنش خواندن در فرهنگ آموزشی مسلط و مستقر ما (در مدرسه و دانشگاه) حتی اگر به معنای فهمیدن متون و منابع درسی هم منجر شود (که نمی شود) همچنان کمکی به تجربه یادگیری دانش آموزان و دانشجویان نمی کند، زیرا آنها برای یادگیری به چیزهای بسیار بیش تر و فراتر از فهمیدن متون نیاز دارند. لازمه یادگیری فعال شدن همه توانایی های ادراکی و حواس است و نه صرفا بینایی. دانشجویان باید بتوانند با دستان، پاها، گوش ها، زبان و پوست خود با جهان درگیر شوند تا امکان یادگیری برای شان مهیا شود.
✅ وقتی که کمی دقیق تر به دلالت ها و ابعاد «درس دادن» و «درس خواندن» بیندیشیم درمی یابیم که اینها عبارت های مخربی برای فرهنگ و زبان آموزش در ایران هستند. ما وقتی با مفاهیم و استعاره های ناکارآمد درباره جهان و چیزی سخن می گوییم، نتیجه مواجهه ما با جهان نمی تواند سازنده و بالنده و پیشرو باشد. در مدارس و دانشگاه های ما معمولا افراد درس خوان را گاه با طعنه «خرخوان» می نامند. این طعنه ی خوار و خفیف کننده، بیان کننده این است که دانشجویان و دانش آموزان درس خوان لزوما آدم های یادگیرنده نیستند.