حاشیه و متن
2025-02-25عمو خیاط
2025-02-26📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان زندگی های نزیسته
🔻۲ مرداد ۱۴۰۲
✅ همکار عزیزم دکتر حسن محدثی متن (https://t.me/NewHasanMohaddesi/9058) خواندنی و نقادانه ای درباره معنای حاشیه ای بودن در کانال شان نوشته اند. متنی که تکان دهنده است و وجدان آدم های بیدار را فرا می خواند و استیضاح می کند.
🔻من البته برداشت دیگری از معنای حاشیه ای بودن داشتم و یادداشتی که در کانالم در این باره گذاشتم ناظر به چیز دیگری بود. اما با آنچه محدثی نوشته همدلی دارم.
✅ واقعیت تلخی در جامعه ما هست که کم تر به آن توجه می شود، واقعیت زندگی های نزیسته و حسرت های بغض شده.
🔻 تاریخ معاصر ما، “تاریخ حسرت ها” هم هست؛ حسرت دموکراسی، حسرت آزادی، حسرت توسعه، حتی حسرت زندگی معمولی و حسرت هایی که بغض های اجتماعی شده اند و در گلوی جامعه گیر کرده اند.
🔻هر از گاهی این بغض ها می ترکند. “جنبش زن، زندگی، آزادی” هم یکی از همین بغض ها و حسرت ها و زندگی های نزیسته بود.
✅ دیر یا زود این بغض بزرگ باز می ترکد. بگذارید قصه ای را بگویم.
🔻در دورهمی که انجمن جامعه شناسی از پیشکسوتان در تیر ماه ۱۴۰۲ برگزار کرد یکی از بزرگان و پیشکسوتان جامعه شناسی به من گفت:
🔻آقای فاضلی شما جزو “بچه های انقلاب” محسوب می شدید. با شما مهربان تر از من و نسل من برخورد می کردند. ما قدیمی ها را “بازماندگان شاه” می شناختند. ما محکوم به سکوت و انزوا بودیم. ما از تونل وحشت در این ۴۴ سال عبور کردیم. شما “بچه های انقلاب” تجربه تلخ ما را نداشتید و ما را درک نمی کنید. زمان گذشت اما خیلی تلخ گذشت”.
🔻این استاد نازنین بغض داشت. آن شب بر من سخت گذشت.
🔻فردای آن روز با یکی دیگر از پیشکسوتان و نام آوران جامعه شناسی تلفنی صحبت کردم. می خواستم علت نبودنش در دورهمی را جویا شوم. حرفایش را نمی گویم و فقط به این بسنده می کنم که او هم از تونل وحشت و بغض ها و حسرت ها و حاشیه راندگی اش گفت. حرفایش را برای استاد عزیزم دکتر سعید معیدفر رئیس انجمن جامعه شناسی ایران نقل کردم.
✅ سخنان این استادان و روایت محدثی از حاشیه ای شدن را جدی بگیریم. قصه چند نفر و چند هزار نفر نیست، قصه “حسرت انبوه” و “حاشیه ای شدن همگانی” است.
🔻درد دل هر کس را بشنوی، بغض دارد. پیر و جوان، زن و مرد، پولدار و فقیر، روستایی و شهری، شیعه و سنی، کاسب و کارمند، همه و همه بغض دارند.
🔻این بغض ها را ما ایجاد کرده ایم. این بغض ها محصول گفتمان ها و سیاست هاست. خیال باطلی است که با حرافی و تبلیغات و رسانه بتوان این بغض ها را پاسخ داد.
🔻این بغض ها حاصل تبعیض ها، ناکارآمدی ها، غیریت سازی ها، و حاصل از دست دادن ها و گرفتن فرصت های رشد و بالندگی تک تک شهروندان است.
🔻این بغض ها هرگز فراموش نمی شوند و تا آخرین لحظه های زندگی در گلوها می مانند.
✅ آن شب به سخنان همکار و استادم فکر کردم، گریه ام گرفت و به این اندیشیدیم که اگرچه من هم بغض دارم اما بغض های ما شخصی نیستند، اینها مساله بنیادی جامعه ما هستند.
🔻ایران جامعه بغض کرده است. نمی دانم آنها که باید بشنوند و بدانند، متوجه اند یا خود را به نسیان زده اند. اما این بغض یقه همه را خواهد گرفت. یقین بدانید و بدانیم. از ما گفتن. خود دانید و خدای خود.
🔻این روزها این صدای مداح یزدی را هم بشنوید:
کجا ای قوم بی تدبیر
از این بی راهه برگردید
امان از آه مظلومان
اگر دستی فراز آید
اگر اشکی فرو ریزد
کسی با چشم عبرت بنگرد
خدا از ظلم ظالم نگذرد، نگذرد