جامعه چگونه کور یا بینا می شود؟
2025-02-18ترس، طمع، تنبلی
2025-02-18📝 یادداشت دکتر نعمت الله فاضلی، با عنوان معلمان و استادان معتمدترین گروه ها شدند؛ چرا؟
🔻۱۳ مرداد ۱۴۰۱
✅ مرکز «رصد فرهنگی کشور» زیر مجموعه «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۱ گزارش پژوهش «تحلیلی از وضعیت گروه های مرجمع در ایران» منتشر کرد. «این گزارش بر مبنای مرور نظام مند یافته های پیمایش های ملّی انجام شده طی دو دهه اخیر تدوین شده است».
🔻این پیمایش ها نشان می دهند در سال ۱۳۷۹-۱۳۸۰ سه گروه «معلمان، استادان و پزشکان» «بیش ترین اعتماد مردم را جلب کرده» و «گروه اجتماعی مطلوب مردم» بودند (فلاح ۱۴۰۱: ۱۷). بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۷ چهار پیمایش ملی در زمینه اعتماد و سرمایه اجتماعی نشان می دهد روند اعتماد مردم در تمام مقولات سنجش شده روند کاهشی دارد اما «هنرمندان، ورزشکاران و روحانیون شیب تندتری نسبت به دیگر گروه ها تجربه کرده اند» (همان ۱۸).
🔻نکته قابل تأمل اینست که در سال ۱۳۹۷ معلمان با ۴۵ درصد بالاترین رتبه اعتماد اجتماعی و پزشکان با حدود ۳۸ درصد و استادان دانشگاه با حدود ۳۶ درصد در مرتبه بعد قرار دارند. پایین ترین مرتبه به بازاریان (حدود ۱۳) و روحانیون (۲۳ و نیم) و مدیران و مسئولان دولتی (۱۵/۶) تعلق دارد. پیمایش ها نشان می دهند «اعتماد به معلمان، اساتید دانشگاه و پزشکان در میان زنان و مردان چندان تفاوت معناداری ندارد» (همان ۲۱).
🔻اما اعتماد سالمندان و افراد میانسال به سه گروه یادشده نسبت به جوانان بیشتر بوده است» (همان). یعنی هر چه سن افراد بالاتر می رود اعتماد بیش تری به معلمان و استادان دانشگاه و پزشکان پیدا می کنند. همچنین «شهرنشینان نسبت به ساکنان روستا اعتماد بیش تری به این سه گروه دارند» (همان).
🔻معلمان و استادان دانشگاه در انتخاب های سیاسی مردم هم نقش دارند. مرجع اصلی انتخاب های سیاسی مردم، «خانواده» است اما بعد از آن روحانیون (حدود ۳۳ درصد)، و استادان دانشگاه (حدود ۳۳ درصد) و معلمان (۳۰ درصد) بر انتخاب های سیاسی مردم اثرگذارند. نکته مهم اینست که ورزشکاران، هنرمندان و سلبریتی ها نقشی در انتخاب های سیاسی مردم ندارند. این گزارش می نویسد «پرستیژ اجتماعی پزشکان رو به کاهش است» و «عمدتا به موقعیت شغلی (درآمدی)» آنها وابسته است (همان ۳۲). همچنین می نویسد «تمایل به شغل معلمی پایین است» اما «مطابق یافته ها معلمان در زمره اقشار اجتماعی نسبتا بالا قرار می گیرند» (همان ۳۲).
✅این داده های تحقیقاتی را می توان از جنبه های گوناگون ارزیابی و تحلیل کرد. پیمایش و تحقیقات مبتنی بر نظرسنجی در ایران محدودیت ها و چالش هایی دارند، اما نتایج مجموعه گسترده ای از تحقیقات مبنای گزارش رصد فرهنگی قرار گرفته است. اما چرا معلمان و استادان بالاترین گروه اجتماعی معتمد مردم هستند؟ این گروه ها نه ثروت اقتصادی دارند و نه قدرت سیاسی و حتی از شهرت سلبریتی ها نیز برخوردار نیستند. شغل آنها واجد هیجان و هیاهوها رایج هم نیست. همچنین معلمان و استادان حتی از گروه های برخوردار و مرفه جامعه نیز نیستند.
🔻در نظر بگیریم که نهاد مدرسه و دانشگاه در دو دهه اخیر وضعیت رو به افول داشته و کیفیت در نظام آموزش و آموزش عالی نیز روند کاهشی داشته است. با وجود همه این ملاحظات، معلمان و استادان از روحانیون و سلبریتی ها و ورزشکاران و هنرمندان و سرمایه داران احترام و آبروی بیش تری نزد مردم دارند. چرا؟ چه چیزی این آبرو را برای آنها ایجاد می کند؟ آنها که دست شان از قدرت و جیب شان از ثروت خالی است و شهرتی نیز ندارند نباید چنین احترام و منزلتی می داشتند. پاسخ های گوناگون می توان به این پرسش داد.
🔻پاسخی که می دهم اینست: در «فرهنگ ایران مدرن» و معاصر، معلم و استاد سرمشق و نمونه انسان مطلوب و آرمانی است. هر فرهنگی لاجرم سرمشق هایی برای انسان آرمانی و مطلوب خود می آفریند. این سرمشق در «تخیل اجتماعی»، «نهادهای اجتماعی»، «فضای عمومی» و «زبان» آن جامعه نقش می بندد و ارزش هایی حول او شکل می گیرد. معلم و استاد، قهرمان فرهنگ متجدد ایرانی است. در کتاب «مردم نگاری آموزش» (۱۳۹۰) و کتاب «مسئله مدرسه» (در دست چاپ) شرح مفصلی از گفتمان های معلمی در ایران معاصر داده ام و نشان داده ام که چرا مدرسه را «اداره فرهنگ» و معلمان را «فرهنگیان» نامیدیم.
✅ لب کلامم این بود که هسته اصلی فرهنگ ایران مدرن، یادگیری و آموزش است. «رویای ایرانی» از ۱۷۰۰ سال پیش که دانشگاه جندی شاپور را تأسیس کرد تا تأسیس دارالفنون، دانشسراهای عالی، دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه ها تا امروز، رویای ساختن جامعه ای اخلاقی و فرهیخته و مبتنی بر فرهنگ و علم بوده و همچنان چنین رویایی وجود دارد. «رویای آمریکایی» رسیدن به موفقیت و کسب حداکثر ثروت است، رویای ایرانی، دستیابی به دانایی و دانش و حداکثر یادگیری است. در کتاب «دانشگاه: رویای ایرانی» شرح کامل این روایت را می دهم.